بدون شک فرهنگ را میتوان ابزار اصلی فتح قلبها و مغزها و صدها هزار کیلومتر فراتر از مرزها دانست . فرهنگ سازه بنیادین و پیش فرض حیاتی توسعه و تحول در ابعاد مختلف است و توسعه دانان آن را موتور محرک و پیشران تحولات پایدار و متوازن جامعه میدانند.
از سویی انقلاب اسلامی ایران نیز پیش از آن که جوهره یا ماهیت نظامی سیاسی و یا اقتصادی داشته باشد ماهیتی فرهنگی دارد. تحلیل ۵۶۰۰ شعار مردم در سالهای پیروزی انقلاب نشاندهنده آن است که بیش از ۸۵ درصد آن شعارها فرهنگی بود.
از سوی دیگر تضادهای فرهنگی نیز سویه دیگری از روایت فرهنگ در جامعه ایران است که ضرورت هم رایی و هماهنگی در حوزه فرهنگ و سیاست گذاریهای فرهنگی خصوصا بین دو وزارتخانه آموزش و پرورش و فرهنگ و ارشاد اسلامی را ضروری و اجتنابناپذیر می نمایاند، زیرا یکی از چالشهای فرهنگی در جامعه ایرانی تضادهای فرهنگی است و اصولاً جامعهای که تضادهای فراگیر، کسالت فراگیر و اضطراب فراگیر داشته باشد در مسیر سلامت و توسعه با مشکل جدی مواجه خواهد شد.
عناصر و مؤلفههای فرهنگ ایران معمولاً از سه آبشخور فرهنگ دینی و اعتقادی، فرهنگ ملی و فرهنگ غربی تغذیه میشوند و موارد زیادی وجود دارند که بین این عناصر تضاد وجود دارد ،به عنوان مثال ۳۰ ضرب المثل وجود دارد که در مقابل عنصر امر به معروف و نهی از منکر قرار دارد و از جمله این ضرب المثل ها میتوان به ضرب المثل «عیسی به دین خود موسی به دین خود» اشاره نمود.
برخی از ضربالمثلها در مقابل فرهنگ تعاون و همکاری قرار دارد به عنوان مثال «اگر شریک خوب بود خدا هم برای خود شریک میگرفت» از جمله این ضرب المثل ها میباشد.
در فرهنگ دینی کار و تلاش چون جهاد در راه خدا تلقی شده است اما برخی از ضرب المثل ها نظیر «تا کار کنی کار هست، تا بار بری بار هست» در تضاد با فرهنگ کار و تلاش است.
در کنار این موضوع اگر تضادها و گسستهای نسلی، تضادهای شهر و روستا، تضادهای حاشیه و متن، تضادهای زن و مرد، تضادهای گفتار و عمل و خصوصاً تضادهای سیاسی را بیفزاییم به عمق این موضوع که نیاز جدی جامعه گسترش فرهنگ وفاق، وحدت و همدلی است پی میبریم.
کشور ایران به لحاظ گستردگی و تنوع فرهنگی قومی زبانی جزو کشورهای کثیر المله است ،این موضوع توجه به عناصر مشترک فرهنگی برای افزایش وفاق و گسترش فرهنگ دینی و ملی ایرانی را ضروری میسازد که از آن تحت عنوان هویت دینی و ملی نامبرده میشوند.
در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ایران نیز این موضوع به عنوان یک مقوله و جوهره اصلی مورد تأکید قرار گرفته است و در این راستا پرهیز از هویت تقلیلی و توجه به هویت ترکیبی ملی و دینی نکته بسیار مهمی است که باید به شکل ویژه مورد توجه قرار گیرد.
برای رهایی از سندرم آشفتگی و تضاد فرهنگی باید به این مقولات توجه نشان داد و هماهنگی و انسجام بین نهادها و سازمان های فرهنگی خصوصا دو وزارتخانه آموزش و پرورش و فرهنگ و ارشاد اسلامی ،بسیار مهم و ضروری است که می تواند در قالب برنامه ها و فعالیت های مشترک به انجام رسد ،گسترش فرهنگ کتابخوانی با ایجاد میزهای کتاب شناسی در مدارس، ایستگاههای کتابخوانی، تجهیز کتابخانههای سیار، ایجاد نمایشگاه کتاب دانش آموزی و مسابقات کتابخوانی به شکل گروهی و خانوادگی از جمله موارد همکاری مشترک دو دستگاه میتواند باشد.
گردهمایی با موضوع کتابخوانی گروهی و خانوادگی یک فعالیت فرهنگی وفاق آفرین است که میتواند گسترش یابد.
در مطالعه اخیر مؤسسه مطالعات اقتصاد و صلح که در آن شاخص جهانی صلح را بررسی نموده است بین صلح جویی و مهربانی و مطالعه رابطه معناداری پیدا شده است ،در این گزارش مهربانترین کشورها ایسلند، دانمارک، اتریش، نیوزلند، سوئیس، فنلاند، کانادا، ژاپن، استرالیا و جمهوری چک بودهاند و قهرآمیزترین کشورها هم سوریه، عراق، افغانستان، سودان شمالی، کنگو، پاکستان، کره شمالی، روسیه و نیجریه بر شمرده شدهاند.
جالب اینکه ؛ ایران با بیش از ۶ میلیون نزاع خیابانی در سال و بیش از ۱۵ میلیون پرونده قضایی در سال گذشته رتبه ۱۳۸ را گرفته است.
در این گزارش در مجموعه اروپا آرامترین قاره جهان و آسیا دعوایی ترین قاره کره زمین گزارش شده است.
نتیجه گزارش نشان میدهد ۵ کشور آرام جهان در صدر کشورهای پر مطالعه قرار دارند و بدون استثنا سرانه مطالعه کشورهای خشونتآمیز و دعوا خیز بسیار پایین است.
بر اساس یافتههای این مطالعه اگر بتوانیم روزی ۳۰ دقیقه مطالعه مردم را بالا ببریم از سی و چهارمین کشور نزاع دوست دنیا به جمع ده کشور صلحدوست میپیوندیم .
نکته مهم این بررسی این است که مطالعه حالت ویروسی دارد و چنانچه یکی از افراد خانواده اهل کتاب و مطالعه باشد سایر اعضای خانواده بدان ویروس مبتلا میشوند.
نظرات بینندگان
قبل از زمانی که شما سرپرست بودید تا به الان مدیران مدارس ناحیه ۲ رشت همان افراد بودند و الان هم هستند
فقط شما کافیست به اقدامات دبیرستان های دکتر شریعتی، شهید بهشتی، شاهد امام حسین ع، شهیدان قناد، نمونه دولتی معین، شهید چمران، شهدا و احسانبخش و... بنگرید آیا جز دریافت شهریه و برگذاری نماز جماعت و یک بنر در دست داشتن در راهپیمایی، اقدامات مستمر و سازنده ای دیگر می بینید؟
مدارس ما و مدیران و کادر مدارس ما همخوانی با این اهداف ندارند، اگر باور نمی کنید حضوری یا تلفنی به دبیرستان شریعتی و قناد و... صحبت کنید تا بشنويد ادبیات ارباب_رعیتی را.
مدیرکل آموزش و پرورش استان گیلان توان تغییر و جابجایی یک مدیر هم ندارد و همه مدیران این را به خوبی میدانند!
این گفتار شما با وضع موجود بلندپروازی بیش نیست!!!
تازمانی که تعریف جامعی از فرهنگ دینی- ملی ارائه نشود ویا حداقل اولویت بین فرهنگ ملی و فرهنگ دینی جدا جدا مشخص نشود این سردر گمی در جامعه ایرانی تداوم دارد. این دو فرهنگ حتی در بعضی از بزنگاه های تاریخی در مقابل هم قرار گرفته اند. نمونه بارز آن انقلاب مشروطه که این تقابل آنرا ناقص وتا حدی ناکام کرد.در جوامع مدرن مورد استناد استاد؛ سه نهاد خانواده؛ دین؛ وملت هر سه مثل دوایر متحدالمرکزی هستند که با قرارگرفتن حول یک مرکز وهمپوشانی هم؛ به وحدت ملی کمک میکنند.بزرگترین دایره این دوایر مرزهای ملی وجغرافیایی آنه کشورها وکوچکترین این دوایر نهاد خانواده است.....ادامه
واما در خصوص افزایش خشونت وفراوانی غیر طبیعی پرونده های قضایی. علاوه برپایین بودن سطح مطالعه وفقر فرهنگی ناشی از آن باید به علت اصلی تر یعنی فقر اقتصادی شکاف فاحش طبقاتی وسایر شاخص های اقتصادی توجه کرد. متاسفانه امروزه درمیان بسیاری مجرمان وجاعلان ووو داراندگان مدارج دانشگاهی نیز دیده میشوند