وزیری رفت و وزیر دیگری آمد. چرا آن رفت و چرا این آمد؟ هیچ کس نمی داند. این وزیر آمده چه کاری بکند که وزیر قبلی نمی کرده است؟
من برنامه وزیر جدید را مطالعه کردم ؛ یک بمب هسته ای است از جهت فشردگی عناوین کلی و کلیات ابوالبقایی که پدر جد هیچ سیستمی در زمانی به درازی بی نهایت هم از پس عملی کردن آن بر نمی آید!
چیزی مانند سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، چنان کلیاتی که هیچگاه نمی توان گفت اجرا شده است یا نه؟ هر کسی می تواند هر کاری می کند را به گزاره ای از گزاره های آن ربط دهد و جوری وانمود کند که در حال اجرای سند تحول است.
در برنامه پرسشگر شخصی به نمایندگی از دبیرخانه شورای انقلاب فرهنگی صحبت می کرد و می گفت که تسری امتحانات نهایی به سه پایه متوسطه در جهت تحقق ساحت های شش گانه سند تحول بنیادین است! در حالی که این واضح است که اگر دانش آموزان را در سه سال آموزش متوسطه دوم درگیر نمره ای کنیم که در کنکور موثر است باید دست از ساحت های شش گانه تربیتی بکشیم ؛ وقتی هم کهگفته شد که چگونه ثابت می کنید که این تسری امتحانات موجب تحقق ساحت های شش گانه سند می شود؟ گفت ما اسناد زیادی در این مورد داریم بیایید دبیرخانه تا بهتان نشان بدهیم!
علی ای حال وزیری رفت که خودش نمی دانست چه برنامه ای دارد و آنها که به او رای داده بودند تا وزیر بشود هم نمی دانستند . اجمالا چند صفحه ای به عنوان برنامه وزارت به آنان داده شده بود و اکثرا هم آن را نخوانده بودند و با توافقات و به قول آقای علی احمدی با ریش گرو گذاشتن وزیر پیشنهادی رای داده بودند .
روزی هم که دولت به وزیرش گفت برو نه مجلس گفت چرا باید برود؟ و نه خودش گفت که من چه بخشی از برنامه ام را اجرا کرده ام و چه بخشی مانده است؟ رفت به سلامت! از میدان فردوسی تا نزدیکی های میدان آزادی و سازمان تامین اجتماعی هم فوقش دو کورس تاکسی است!
آموزش و پرورش مساله کسی نیست!
فکر نکنید این ها که آمده اند مساله شان آموزش و پرورش است ؛ مساله فقط چینش پست هاست ، کی بماند و کی برود ! فردا یا شاید همین امروز جمعی از ابواب جمعی وزیر در دانشگاه فرهنگیان کوچ می کنند به ساختمان قرنی و اطاق ها را پر می کنند و تا بیایند جا خوش کنند هم چون عمر وزارت کوتاه است باید بار و بنه را جمع کند تا وزیر بعدی با اعوان و انصارش بیاید و بچرخ تا بچرخیم.
آموزش و پرورش مساله دولت و حکومت هم نیست که اگر بود وضع اینی نبود که نتایج آزمون های داخلی و خارجی نشان می دهد.
آموزش و پرورش مساله مردم هم نیست . مردم به آموزش و پرورش به عنوان پیش درآمد دانشگاه نگاه می کنند و تربیت فرزندان را از مدرسه توقع ندارند. اگر مدرسه سخت گیری تربیتی بکند هم معترض می شوند.
آموزش و پرورش مساله معلمان است؟ معلمانی که مجبورند با برنامه درسی نامحبوب و فضای آموزشی غیر استاندارد و کلاس های شلوغ و پر جمعیت و اقتدار و منزلتی شکسته سال تحصیلی را به پایان ببرند؟ این آموزش و پرورش دیگر مساله معلمان همنیست زیرا مساله وقتی راه حلی ندارد شان مساله بودن خود را از دست می دهد و عادی می شود.
آموزش و پرورش مساله کسی نیست.
کانال هفت جوش
نظرات بینندگان
فکر می کنم نتایج حاصله از آن نتوانسته است در خور حاصل شود ."دویدیم و دویدیم به مقصد نرسیدیم" همین جا صدق می کند.و برخی ها ندویدند و مقاصد زیادی یافتند .نکاشتند و فقط خوردند.اینهاست که کاهل آور است.