در يك نگاه ترديدي باقي نميماند كه تناسب زيادي ميان زن بودن و مادر و معلم بودن وجود دارد، اين سه نقش آن قدر نزديك و مكمل يكديگرند كه حتي اگر زني معلم نباشد به صفت مادري و وظيفه تربيت فرزندان ميشود او را معلم دانست. زنان معلم نقشهاي چندگانهاي دارند كه اين نقشها آنها را نهتنها در ميان زنان بلكه در ميان كل افراد جامعه ويژه ساخته است.
يك معلم ناگزير است علاوه بر نقش معلمي كه حرفه اوست نقش مادري و همسري را هم كه وظيفه اوست برعهده داشته باشد حال اين معلم زن در يك فرهنگ مردسالار در مظلوميت مضاعف، بار سنگيني را بر دوش خواهد داشت. حال اگر زن معلم بخواهد در عرصههاي عمومي نيز فعال شود و به كنشگري مدني بپردازد نقشهاي ديگري نيز برعهده او خواهد بود كه چندگانه متعددي را شكل خواهد داد در اين نوشتار كمي به نقشهاي چندگانه يك معلم زن بيشتر ميپردازيم.
٭نقش معلمي:
بيترديد معلم كلاس اول بيشتر ما يك زن بوده است ، الان هم تمام مدارس ابتدايي دخترانه و بيشتر ابتداييهاي پسرانه توسط معلمان زن اداره ميشود ، اين غلبه جنسيتي زنان معلم ريشه در چند عامل دارد؛ نخست اينكه شرايط فرهنگي جامعه ما بهگونهاي است كه شغل معلمي متناسبترين شغل براي يك زن است و نكته ديگر شرايط شغل معلمي اجازه ميدهد تا يك معلم زن به وظيفه مادري و همسري خود نيز برسد و از طرفي روحيات زنان با شغل معلمي تناسب بيشتري دارد ، بنابراين تمايل زنان به انتخاب شغل معلمي بيشتر است. تجربه هم نشان داده است زنان معلم براي ايفاي نقش معلمي انگيزه بيشتري دارند و موفقيتهاي آنها نيز به نسبت مردان بيشتر است.
٭نقش مادري:
زنان معلم به نسبت ساير زنان، مادران موفقتري هستند آمارها تاييد خواهند كرد كه فرزندان زنان معلم از نظر تحصيلي موفق و از لحاظ اخلاقي سالمتر و از نظر اجتماعي داراي توانمنديهاي بالاتري هستند ، بنابراين ميتوان نتيجه گرفت دانش و مهارت معلمي و تجربه ارتباط با كودكان و نوجوانان متعدد در مدارس به زنان معلم كمك ميكند تا در تربيت فرزندان خود موفقتر باشند. همانگونه كه حس مادري موجب ميشود زنان معلم با مهرباني و دلسوزي بيشتر نسبت به مردان با دانشآموزان مواجه شوند.
٭نقش همسري:
فضاي حرفه معلمي متناسب با رويكرد صبورانه و نگرش منعطفانه است چرا كه بدون صبوري و انعطاف يك فرد نميتواند معلم موفقي باشد ؛ تقويت اين دو ويژگي در معلمان زن به اقتضاي حرفه معلمي موجب ميشود در ايفاي نقش همسري خود نيز موفق باشند حتي در مواردي كه اختلاف خانوادگي وجود دارد ميبينيم بيشتر از جانب همسران غيرمعلم است. پايين بودن آمار طلاق و اختلافات خانوادگي گواه اين مطلب است كه زنان معلم در ايفاي نقش معلمي نيز موفق هستند.
٭نقش صنفي و مدني:
هرچند بستر امن و باانگيزهاي براي ايفاي نقش صنفي و مدني زنان معلم وجود ندارد و هزينههاي ناشي از حضور در اين بستر انگيزه ورود را از معلمان گرفته است اما تعدادي از معلمان كه در قالب تشكلهاي معلمي، احزاب و گروهها و ساير نهادهاي مدني فعال هستند، نشان دادهاند زنان معلم وقتي به عرصه عمومي هم وارد ميشوند موفق ظاهر خواهند شد. بسياري از معلمان كه با ورود به عرصه سياسي توانستند بر كرسي نمايندگي مجلس تكيه زنند يا زنان معلمي كه موسس يا ادارهكننده تعداد زيادي از نهادهاي مدني هستند نمونههاي اين نوع ايفاي نقش هستند. آنچه بيش از همه ايفاكنندگان اين نقش را متمايز ميكند نشاط و پويايي آنهاست زنان معلمي كه نقشهاي خود را به نقش معلمي، مادري و همسري محدود كردهاند پس از مدتي افسرده و فرسوده ميشوند و پس از بازنشستگي نيز به حاشيه رانده خواهند شد اما معلمان زن فعال در عرصههاي سياسي، اجتماعي، صنفي و مدني و حتي اقتصادي تا سالها فعاليت مفيد و موثري خواهند داشت.
معلمان زن با نقشهايي چندگانه خود سرمايه بزرگي براي جامعه هستند كه در صورت اتخاذ رويكردها و سياستهاي مشوقانه اين سرمايه به كار گرفته خواهد شد و رشد و توسعه را با سرعت و اطمينان بيشتري تضمين خواهد كرد درغير اين صورت محروميت از اين سرمايه بزرگ به جامعه آسيب وارد ميكند كه جبران آن سخت و زيانبار است.
روزنامه اعتماد
نظرات بینندگان
کاش...
ممنون از مطلب مفیدتون
انشاءالله من هم در مسیر قدم گذاشتن در دنیای معلمی هستم...به قول بعضی ها نون زیادی توش نیست...اما چون از بعضی مشاغل و محیط های خاص بهتره، تصمیم گرفتم به این کار بپردازم ...البته علاقه هم دارم. فقط این وسط ای کاش حقوق معلمین مدارس غیرانتفاعی به حد معقولی می بود تا دلگرم تر بشیم...چرا دولت نتونسته در قبال مدارس غیرانتفاعی، نظارت و جدیت بیشتری به خرج بده؟ نه تنها مدارس...بلکه آموزشگاههای زبان و ...هم همینطورند. چرا به ازای کار زیاد، پول کمی میدن؟؟؟