روزگار غریبی است که در ایران امروز عمل ارشاد با توسل به زور همراه میشود و اکنون با مرگ غمانگیز مهسا، چهرهی زشت و دردآور مسئله بیشتر هویدا شده است. این حادثه روح و روان هر انسان تربیتیافته و سالمی را به شدت آزرده کرده است. واژهی «ارشاد» از نظر لغوی به معنای راه نمودن، راهنمایی کردن و راه درست را نشان دادن است. اگر به حقیقت و اصل این مفاهیم دقیق شویم میبینیم که ارشاد و راهنمایی کردن همراه با لطف و محبت است و انسان را در انتخاب راه آزاد میگذارد.
چه کسی و در چه موردی باید ارشاد شود و چه کسی صلاحیت ارشاد کردن را دارد؟!
«ارشاد کار تربیتی است!» اگر با این نگاه به مسئله بنگریم بسیار مضحک و سبک به نظر میرسد که دیده شدن موی دختری و یا نوع پوشش او نیازمند ارشاد باشد. آیا وقت آن نرسیده سیاستمداران و مسئولان از این خطاها و خطرها درس بگیرند و در حل مشکلات و برطرف کردن گرفتاریها به یاری مردم بشتابند ؟ تقویت و رشد نظام آموزشی آزاد مبتنی بر تعامل در دستور کار قرار گیرد؛ رویهی آموزش سکوت از مدرسه برچیده شود و به دانشآموزانش خردورزی و اندیشیدن آموخته شود .
راه عبور از این گرفتاریها و رنجها، تربیت انسانهای سالم است. جامعهی تشکیل یافته از انسانهای سالم به مهساها این اجازه را خواهد داد تا در کمال امنیت و آرامش به نحو شایسته لذت شاد زیستن و بالندگی را تجربه کنند.
نظام تعلیم و تربیت اگر به دور از تفکر ایدئولوژیک در خدمت اخلاق و انسانیت باشد و در طراحی و اجرای برنامههای درسی و ارائهی محتوای آموزشی، دموکراسی و پذیرش تفاوتها و دیدن زیباییها را معیار قرار دهد در آن صورت لذت شاد زیستن و زندگی با کیفیت بر آموزش و پرورش ایران سایه میگسترد و جامعه را به سوی خوشبختی رهنمون میسازد.
به عنوان یک معلم با تکیه بر آنچه از علوم تربیتی یاد گرفتهام تغییر و تحول اساسی در نظام آموزش و پرورش کنونی ایران را ضروری میدانم و برای نیل به این هدف آرمانی پیشنهاد میکنم:
- اول اینکه سایهی ایدئولوژی دولتی از روی آموزش و پرورش ایران کنار رفته و جای آن را نور انسانیت و اخلاقمداری بگیرد؛
- از طرف نظام سیاسی کشور به آموزش و پرورش رسمی اجازه رشد و تحول داده شود و جبران عقب ماندگیها در دستور کار وزارت قرار گیرد؛
- محتوای آموزش و پرورش متأثر از زیستجهان دانشآموزان استخراج شود، نه متأثر از چارچوبهای تنگ ایدئولوژی؛
- تقویت و رشد نظام آموزشی آزاد مبتنی بر تعامل در دستور کار قرار گیرد؛ رویهی آموزش سکوت از مدرسه برچیده شود و به دانشآموزانش خردورزی و اندیشیدن آموخته شود و به تبع آن آموزش تقلیدی و فرهنگ پیروی، انفعال و خمودگی جای خود را به فرهنگ پرسش و نقد بدهد؛
- باورم بر این است که تحول و پیشرفت جامعه در گرو متحول شدن نظام تعلیم و تربیت و بهبود شرایط و کیفیت کار معلم است. نظام آموزش و پرورش باید از استخدام نیروهای غیرمتخصص خارج از حوزه آموزش و پرورش (از جمله طلاب حوزه علمیه) در مدارس پرهیز کند و به دخالت نیروهای خارج از حوزه آموزش و پرورش در تدوین کتب درسی پایان دهد؛
- همچنین آموزش و پرورش باید در شناخت واقعیتهای امروزی جهان اختلال ایجاد نکند و سبب گمراهی معرفتی دانشآموزان نشود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان