در یادداشت گذشته ( این جا ) دو گونه پاسخ گویی را برای حاکمیت بر شمردیم. پاسخ گویی سازمانی و پاسخ گویی مدنی.
در پاسخ گویی سازمانی هر بخش از حاکمیت خود را در مقابل مافوق سازمانی پاسخ گو می داند.در واقع این نوع پاسخ گویی بیشتر ناظر به ارائه کارکرد دستگاه به بخشهای مافوق حاکمیتی است اما در پاسخ گویی مدنی ، حاکمیت در مقابل مردم باید پاسخ گوی عملکرد خویش باشد و البته این نوع پاسخ گویی قطعا اصالت بیشتری دارد و هرچه به این مفهوم نزدیک شویم در واقع پایه های دموکراسی را تقویت کرده ایم.
در ادامه از فقدان پاسخ گویی مدنی در نهاد آموزش و پرورش در جامعه ما سخن به میان آمد.
اکنون از سه منظر به این عدم پاسخ گویی مخاطره آمیز خواهیم پرداخت:
منظر اول : منظر دانش آموزان:اینها تنها بخشی از سوالات وشکایات مردم از نهاد آموزش و پرورش است که پس از گذشت چهل و اندی سال ، پاسخی در خور مطالبات به حق خود دریافت نکردند.
نهاد آموزش و پرورش مطالبات بسیاری از دانش آموزان را بدون پاسخ رها کرده است. پاسخ گویی به دانش آموز به عنوان اصلی ترین مخاطب و هدف تعلیم و تربیت در نهاد آموزش و پرورش جایگاه چندانی ندارد .برای اشاره به این نقیصه بزرگ به مواردی اشاره می گردد ؛ از جمله اینکه چرا انحرافاتی همچون آموزش محوری به جای مهارت محوری، کمیت گرایی به جای کیفیت گرایی، شبیه سازی به جای توجه به تفاوت ها، ایدئولوژی زدگی به جای تفکر سیستمی، توجه به بهره هوشی آموزشی و بی توجهی به دیگر هوش ها، حاکمیت رویکرد رقابت در دانش آموزان به جای بستر سازی برای همکاری بین آنها، آموزش نخبه گرایی به جای آموزش مهارتهای زندگی ، تکلیف محوری به جای مطالبه گری و ده ها اشتباه و انحراف رایج در نهاد تعلیم و تربیت ، زیست کودکانه و نوجوانی دانش آموزان را ستانده است.
به طور کلی اینکه در این سیستم آموزشی بازندگان بسیار و برندگان اندک هستند ، بزرگترین سوال و مطالبه بی پاسخ مانده دانش آموزان است.
منظر دوم: منظر اولیای دانش آموزان :
قطعا سوالات و پرسش های بی شماری از طرف اولیای دانش آموزان در خصوص عملکرد آموزش و پرورش وجود دارد که احصا کردن آن از حوصله این یادداشت خارج است ولی به عنوان ببان نمونه به موارد ذیل اشاره می گردد :
- به حاشیه رفتن عدالت آموزشی و حاکمیت نظام طبقاتی بر مدارس
- کیفیت پایین آموزش و پرورش در مدارس
- رایگان نبودن هزینه تحصیل علی رغم صراحت قوانین در این موضوع
- کمبود مدارس مطلوب جهت ثبت نام دانش آموزان و اینکه چرا هر سال پروژه ثبت نام دانش آموزان سخت تر می شود.
- قابل تحمل نبودن مدارس برای دانش آموزان و ابطال فرضیه مدرسه خانه دوم فرزندان
اینها تنها بخشی از سوالات وشکایات مردم از نهاد آموزش و پرورش است که پس از گذشت چهل و اندی سال ، پاسخی در خور مطالبات به حق خود دریافت نکردند.
منظر سوم: منظر معلمان :
فرهنگیان به عنوان گروه مرجع جامعه و یکی از مورد وثوق ترین اقشار جامعه ، امروزه سوالات و مطالبات بسیاری از نهاد آموزش و پرورش دارند از جمله:
- بی توجهی نسبت به عملیاتی کردن سند تحول به ویژه در خصوص نظام رتبه بندی و بازنشستگی که در این سند تاکید شده است.
- وضعیت نامطلوب منزلت و معیشت فرهنگیان نسبت به دیگر کارمندان دولت
- فقدان نظام تامین اجتماعی، سلامت و رفاه حداقلی در بین معلمان
- نظام آموزش های ضمن خدمت ناکارآمد و ارزشیابی ضعیف از فرهنگیان
- نگاه مصرف گرایانه به معلمان به جای نگاه تولید کنندگی
- عدم امنیت شغلی، حرفه ای و روانی فرهنگیان
- عدم حمایت مطلوب نهاد آموزش و پرورش از فرهنگیان و....
سوالات و مطالبات مذکور که از ۳ منظر مورد توجه قرار گرفت ، تنها بخشی از پرسش های بی پاسخ مانده است که نهاد تعلیم و تربیت در پاسخ به آن دچار لکنت شده است.
نکته نگران کننده این است که حجم چالش ها و نیز هم افزایی شکاف های موجود ، توان بالقوه و بالفعل آموزش و پرورش را کم کرده و نهایتا ناکارآمدی این سیستم را به دنبال خواهد داشت ؛ موضوعی که با توجه به حجم و عمق مطالبات و پرسش های بی پاسخ دور از ذهن نیست.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
وقتی مدرک سازی و جعل و تکثیر بی حد و مرز گروهی از همکاران و مدیران مدارس برای کسب امتیاز در رتبه بندی افزایش یافته یاد جای خالی نهاد ارزشیاب سازمان نظام معلمی می افتم و.