این روزها در شرایط نامساعد اقتصادی کشور، مدیران مدارس عادی دولتی با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم می کنند.
مدیریت در مدرسه ای سراسر مشکل (با دانش آموز و دبیران الک شده) با جیب خالی هنر شیرزنان و بزرگ مردانی است که همواره از چهارسوق و چهارطاق مربع اولیا، دانش آموزان، همکاران و ادارات تحت فشارهای بی امان و خرد کننده می باشند .
مشکلات عمومی مدارس دولتی :
- نبود سرانه مدارس
- هزینه های سرسام آور تعمیر، تجهیز و نگهداری مدارس دولتی
- هزینه های تصاعدی حاملهای انرژی
- سامانه های اسقاطی و عذاب آور فعلی
- نبود نیروهای خدماتی و سرایداری
- ثبت کتب و تهیه و توزیع آن
- تبعیض های ناروای مسئولین
- معضل موبایل در مدارس
حجم فزاینده بخشنامه های آبکی تنها گوشه های کوچکی از مسائل و مصائب آموزش و پرورش پیشروی ماست.
موارد مذکور بخشی از مشکلات ملموس و آشکار مدیران مدارس در اقصا نقاط کشور می باشد.
در کنار این داستان نباید از قیاس حجم و نوع کار مدیران متوسطه دوره دوم با مدیران راهنمایی (متوسطه اول) و ابتدایی نیز غافل شد.
مشکلات اختصاصی مدیران متوسطه دوم
تفاوت های سخت افزاری:
تفاوت کارکرد مدیران مدارس متوسطه دوم با مدیران مقاطع پایین تر هم از نظر (ساعت کاری، تعداد دانش آموز، مدیریت دو مدرسه متوسطه دوم و بعضا ضمیمه هنرستان همزمان) با حق مدیریت یکسان مسئله ای آزار دهنده، ناعادلانه و تبعیض آمیز است.
از منظر تنوع کاری
تعدد فعالیتهای مدارس متوسطه دوم نسبت به دبستان و متوسطه اول (امتحانات نهایی، کنکور، صدور مدرک پایان تحصیلات، دفاتر فارغ التحصیلی و ...) با حق مدیریت یکسان جفایی عظیم در قاموس با صلابت عدالت بوده و چون تبعیض آمیز است قطعا پایه های چنین ظلمی پابرجا نخواهد ماند.
تدریس دستوری معاونین در مقطع متوسطه دوم بسیار سخت جانفرساست. پیشنهاد می شود که به خاطر این همه تنوع کاری ۶ ساعت تدریس من درآوری و تحمیلی از احکام و ابلاغ معاونین مقطع متوسطه دوم حذف شود.
کوتاه سخن اینکه با توجه به قیاس حجم، نوع و حساسیت های ویژه کاری مدیران متوسطه دوم با مدیران پایین دستی با حق مدیریت یکسان، معطوف وجود ظلم و ستم سیستماتیک و فزاینده نسبت به مدیران متوسطه دوم هویداست. امیدواریم دوستان حاذقی که در شورای راهبری مدیران مدارس دست اندرکارانند در کنار مدیران نجیب کف مدارس و کلاسها اندکی به مصالح عمومی بیاندیشیم .
و سخن آخر اینکه:
مهمترین چالش پیش روی مدیران مدارس مسئله پارادوکسیکال ثبت نام می باشد. مسئولین بالادستی برای خودشیرینی و کسب وجهه در افکار عمومی مدیران خود را در پیش اولیا ذبح می نمایند. نزدیک ثبت نام مدارس بخشنامه پشت بخشنامه و تذکر روی تذکر مدیران بخت برگشته را از چهارسو نشانه می رود مبنی بر اینکه زمان ثبت نام حق گرفتن شهریه و کمک های مردمی را نخواهد داشت.
آموزش پرورش خودش که از پرداخت سرانه به مدارس شرمنده بوده و با این دستورات نیز عملن راه کمکهای داوطلبانه به مدارس را سد کرده و مدیرش را در میانه انبوه مشکلات فی امان الله رها می کند. وقتی هم اعتراضی باشد اگر نتوانند مدیر را اقناع کرده و یا مرعوب سیستم های نظارتی نمایند بی سر و صدا می گویند :
« فلانی بزار یکی دو هفته بگذره . در طول سال به واسطه انجمن کمک های مردمی را جمع کنین ! »
غافل از آن که بر حسب عرف و عادت اگر اول ثبت نام مدیر نتواند حساب خالی اش را با کمکهای مردمی ترمیم کند در طول سال کلاهش پسِ معرکه خواهد بود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
لعن و نفرین بر غاصبین مشاغل، علی الخصوص شغل معلمی و ...
لعن و نفرین بر غاصبین علی الخصوص مشاغل و حامیانشان و تأییدکنندگانشان مگر آنهایی که از روی جهل حمایت کردند و یا تأیید نمودند.
لعن و نفرین بر حامیان و تأییدکنندگان غاصبان علی الخصوص آنهایی که از روی تکبّر بر نظر غلط خود اصرار ورزیدند و یا مسیر خودخواهی را در آن دیدند.