آقای رئیسی در روز دوشنبه مورخ 27 شهریور ماه ؛ در آستانه بازگشایی مدارس و در نخستین جلسه شورای عالی آموزش و پرورش در دولت سیزدهم ؛ گفته بودید:
"مسائل مالی و معیشتی معلمان یک بار برای همیشه باید حل شود"
آقای رئیسی
اگر به سان مسئولین قبلی نیت فریبکاری ندارید و واقعا قصد حل مشکلات یک میلیون معلم و 14 میلیون دانش آموز به همراه 40 میلیون خانوار آنها را دارید پس شایسته است پیشنهادات زیر را مورد عنایت قرار دهید.
پیشنهاد اول
تشکیل یک کارگروه با ترکیب پیشنهادی زیر برای بررسی راهکارهای قانونی و حل مشکلات معلمان به صورت مشارکتی و بر مبنای خردجمعی
الف - وزیر آموزش و پرورش یا یکی از معاونان
ب - رییس یا نایب رئیس سازمان مدیریت برنامه و بودجه
ج - رئیس یا نایب رئیس کمیسیون آموزش مجلس
د - یک نماینده از بیت و یک نماینده از شورای نگهبان
ه - حضور حداقل 7 نفر از نمایندگان واقعی معلمان در شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان سراسر کشور
پیشنهاد دوم
مدرسه پادگان یا حوزه نیست. بچه ها نیاز به شادابی دارند و خندیدن و نشاط حق آنهاست. آشنایی دانش آموزان با مسائل نظامی در زمان سربازی خواه یا ناخواه اتفاق می افتد و بهتر است شرایط را به سان سابق به شکلی ایجاد کرد که بچه های علاقه مند به دروس حوزه بتوانند از کلاس ششم وارد حوزه شوند. بچه های ما به اندازه کافی افسرده و خشن هستند و به طور یقین ریشه ی این مشکلات را باید در ترویج سیاست های نادرست ؛ در سیستم آموزشی جست و جو کرد.
معلمان باید از طریق لیاقت و شایستگی علمی و از طریق دانشگاه فرهنگیان استخدام شوند و ورود بی ضابطه روحانیون و نظامیان در مدارس ارمغانی به جز ترویج خشونت و افسردگی برای دانش آموزان ندارد.
پیشنهاد سوم
نجات اصل 30 قانون اساسی (آموزش رایگان) از زیر خروارها خاک و جلوگیری از ترک تحصیل حدود 20 درصد از دانش آموزان و 60 درصد افت تحصیلی و مشکلاتی که طبق آمار دولتی برای 3 میلیون دانش آموز شکل گرفته است. لذا از مقدمات آموزش رایگان در اختیار قراردادن کتاب رایگان؛ تغذیه رایگان؛ ثبت نام رایگان و ... دانش آموزان است. اما متاسفانه نه تنها ما شاهد این موارد نیستیم بلکه مدیران و معاونان مدارس دولتی ما وقتی دست گدایی خود را برای گرفتن پول برگه های امتحانی به سوی دانش آموزان یا خانواده ها دراز می کنند شرمنده آدم و عالم می شوند و این مهم با افزایش بودجه آموزش و پرورش متناسب با نیازهای واقعی قابل اجراست.
پیشنهاد چهارم
همسان سازی حقوق پیشکسوتان و بازنشستگان و همترازی و رتبه بندی معلمان شاغل بر اساس حداقل 80 درصد حقوق اعضای هیات علمی دانشگاه بر اساس قانون مدیریت خدمات کشوری؛
اصولا بهتر است حقوق معلمان پایه و مبنای محاسبه حقوق شغل های مشابهی چون هیات علمی دانشگاهها قرار گیرد نه برعکس.
پیشنهاد پنجم
" جای معلم زندان نیست".
مدتهاست که نمایندگان مجلس و وزیر آموزش و پروش و ... از مطالبات حق طلبانه معلمان سخن می گویند ؛ معلمان پیشرو ما سالها پیش همین حرف های حق طلبانه را بیان کرده متاسفانه به خاطر گفتن همین مطالبات عدالت خواهانه دستگیر ؛ زندانی و اخراج شده اند.
آقای رئیس جمهور
از جنابعالی به عنوان پاسدار قانون اساسی انتظار می رود جلو برخوردهای فرا قانونی با کنشگران صنفیِ معترض به "سقوط منزلتی و هبوط معیشتی" را گرفته و اعتراضات مدنی ،مسالمت امیز و از مجاری قانونی را مطابق با اصل ۲۷ قانون اساسی پاس بدارید.
پیشنهاد ششم
نیروهای خدماتی از شریف ترین و زحمت کش ترین کارکنان هر سیستم اند.
لطفا به دریافتی و درد دل این قشر زحمتکش دقت کنید تا شاید بیشتر متوجه مشقات دردهای معیشتی زندگی این عزیزان شوید.
متوسط دریافتی نیروهای خدماتی غیر رسمی حول چهارمیلیون تومان بوده و بسیار پایین تر و نازل تر از خط فقر اعلامی می باشد.
پیشنهاد هفتم
صندوق ذخیره را به سهامداران واقعی یعنی معلمان واگذار نمایید و بگذارید هیات مدیره این صندوق از طریق رای گیری صاحبان صندوق در مجمع عمومی مشخص شود نه آنکه اختلاس گران غیر پاسخگو بر اریکه ی آن تکیه زده و بر ریش معلمان بخندند.
البته علاوه بر آن بهتر است صندوق ذخیره استانی شده و هر استان متناسب با اقتضائات و الزامات خود این صندوق را اداره نماید.
پیشنهاد هشتم
آموزش و پرورش مصرف کننده نیست ، صرف هزینه در آموزش و پرورش سرمایه گذاری روی نیروهای انسانی ماست.
بودجه ما را نیز مثل سایر نهادهای نورچشمی و "سفارش شده " افزایش دهید.
با افزایش 12 درصدی بودجه آموزش و پرورش در مقایسه با افزایش چند برابری بودجه سایر نهادها؛ یقیین بدانید باید به جای رشد و توسعه ؛ منتظر فاجعه ی اجتماعی باشید.
معلمان و دانش آموزان و خانواده های آنها همان گونه که بهترین پشتوانه برای حاکمیت در هر جامعه ای هستند به طور یقین به همان اندازه نارضایتی آنها خطرناک و فاجعه ساز است.
زیبنده جامعه ی اسلامی نیست که معلمان ؛ پیشکسوتان ،بازنشستگان ؛ کارگران و زحمتکشان آن زیر خط فقر زندگی نمایند.
سخن آخر
در پایان پیشنهاد میشود اگر بودجه به اندازه کافی وجود ندارد پس حقوق همه کارکنان و زحمتکشان جامعه را عادلانه و متناسب با زحمت و اثربخشی انها پرداخت نمایید. به عبارتی فردی که لیسانس دارد و دارای یکسال سابقه است در نهاد یا اداره کار می کند به صورت یکسان و همتراز سایر ادارات و نهادها حقوق دریافت نماید. و قس علی هذا...
در این صورت از حجم نارضایتی و اعتراضات کاسته خواهد شد . در غیر این صورت باید شاهد اعتراضات فزاینده مردم به بی عدالتی های حاکمیت در جامعه باشیم.
خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشی و ما رستگار
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان