یکی از نمایندگان مجلس که اتفاقا عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات هم هست، بدون توجه به عملکرد هتاکانه و رویه مغرضانه نسبت به معلمان، به قصد عدم پاسخگویی در مورد به کارشکنیهای خود و برخی دیگر از نمایندگان در تصویب لایحه رتبهبندی که موجب اعتراضات ماههای اخیر معلمان بودهاست، با فراری رو به جلو، گفته است :
به نظر من نباید اعتراضات کف خیابانی به جای قانون بنشیند و این در درازمدت باعث از هم پاشیدگی نظم عمومی میشود. تجمع صنفی اگر واقعا صنفی باشد، آیا همه مردم باید جمع بشوند تا یک موضوع را بگویند؟ آن افراد میتوانند یک نماینده داشته باشند که این موضوع را به حاکمیت منتقل کند.
در عجبم،
احتمالا دچار آلزایمر نشدهاید که رفتار اخیر خود را فراموش کردهاید، مگر نمیدانید که چندین بار نمایندگان معلمان برای گفتن همین موضوعات به شما مراجعه کرده و پاسخی نگرفتهاند!
مردم چگونه باید پیامشان را به شما برسانند و اگر پاسخی نگرفتند تکلیف چیست؟
جلوگیری از حضور مردم در خیابان که به انگاره شما موجب از هم پاشیدگی نظم عمومی میشود، نه تنها لطمهای به نظم عمومی وارد نخواهد کرد بلکه روشی کاملا منطقی، دینی و اخلاقی برای پیشگیری از ایجاد فساد توسط افرادی چون شماست ؛ تجمع مردم راهی برای پیشگیری از قانونگریزی و جلوگیری از ایجاد دیکتاتوری است نه لطمه وارد کردن به نظم عمومی.
اینکه میفرمائید اگر تجمعات صنفی است باید این کار یا آن کار انجام میشد، بفرمایید : معلمان کدام روش منطقی و صنفی را باید پیگیری میکردند که از نگاه شما انجام ندادهاند؟
هزاران پیامک برای شما ارسال شده و خواسته معلمان اعلام شد اما دریغ، حرف مردم چگونه باید به شما منتقل شود که شنیده شود؟
- پیامکها ارسال شدند
- پیامها ، حضوری گفته شدند
- معلمان با شما صحبت کردند
- مشکلات به صورت کتبی برایتان ارسال شدند
- در روزنامهها نوشتیم
- در فضای مجازی نوشتیم
- مشکلات را گفتیم
- راهحل را هم گفتیم
اما شما نخواستید و نشنیدید !
البته معلمان از تریبون سداوصیما! بیبهرهاند که قرار بود ملی باشد اما ضدملی ترین نهاد در کشور است. (نام سداوصیما به نظرم صحیح تر است برای چنین نهادی)
معلمان قبل از تجمع، چه باید میکردند که نکردند؟
جناب نماینده مجلس!
دلیل اینکه معلمان به خیابان کشیده شدند را خوب میدانید ؛ اگر شما با نمایندگان معلمان در جلسه کمیسیون آموزش، آن برخوردهای توهین آمیز را نداشتید، احتمالا تجمعات به خیابان کشیده نمیشد.
مگر شما به صحبتهای نمایندگان معلمان توجه کردید؟
مطالبه معلمان را در تصویب لایحه رتبهبندی اعمال کردید که معلمان تجمع نکنند؟ مدتهاست که سیستم آموزشی کشور را به یک سیستم تربیت افراد قانونگریز تبدیل کردهایم چون طی دوازده سال تحصیل آنان، برخلاف متن آشکار قانون اساسی، دانشآموز مجبور است هزینههای تحصیل خود را پرداخت کند ؛ از چنین تربیت شدهای در بستر تخلفات قانونی، انتظار قانونمندی نداشته باشیم .
این حرفهای شما، به شدت بوی نفاق و تَبختُر میدهد.
اتفاقا اعتراضات معلمان زمانی شدت گرفت که شما و افرادی چون شریعتی و نادران به پشتیبانی هیئت رییسه مجلس، لایحه را سلاخی کرده و بودجه اندک آن را برای یک میلیون معلم، موجب شروع دومینوی سقوط اقتصادی خواندید اما در مقابلِ شش برابر همان بودجه برای یک وزارتخانهٔ به مراتب کوچکتر از آموزش و پرورش، سکوت کردهاید که البته دلیل این سکوت کاملا روشن است.
پس خود را به ناآگاهی نزنید که نیک میدانید دلیل تشدید اعتراضات معلمان و کشیده شدن این اعتراضات به کف خیابان، موضعگیری شما و همراهان شما بود نه هیچ عامل دیگری.
شوربختانه چند سالی هست که دولتها و مجلسها، بدون فشار حاضر به شنیدن صدای مردم نیستند مگر اینکه شرایط جامعه به سمت تقابل کشیده شده یا مردم از روی اجبار به کف خیابان آمده باشند.
ما هم میگوئیم که تبدیل این فرآیند به یک رویه مرسوم، میتواند برای جامعه به شدت زیانآور بوده و جامعه را به سمت آنارشیسم اجتماعی هدایت کند اما راه حل آن برخورد قهری با معترضان نیست . با بررسی اعتراضات چند سال اخیر، میتوان ریشه تمام آنها را در عملکرد منفیِ مجلس و دولت جست و جو کرد.
ناگفته پیداست که اگر مجلس با تصویب قوانین و دولت با اجرای آن قوانین، مشکلات کارگران را برطرف میکردند، طبعا کارگران دلیلی برای حضور در خیابان نداشتند.
اگر عدالت در پرداخت حقوق رعایت میشد و اگر اختلاف حقوقها این همه فاجعهبار نبود، کارمندان دولت دلیلی برای اعتراض نداشتند. استفاده از واژه ابرنجومی برای برخی از حقوقها، نشانهای آشکار از تخلف دولت و مجلس در تحقق عدالت است.
اگر دولتِ قبل، لایحه رتبهبندی معلمان را در زمان مقرر به مجلس ارائه میداد و مجلس در تصویب آن ماهها تاخیر نداشت، معلمان هیچ دلیلی برای تجمعهای اعتراضی اخیر نداشتند.
در مورد رانندگان، کارگران عسلویه، مستمریبگیران تأمین اجتماعی، کارگران هفتتپه و معلمان دانشسرایی و فاصله خدمتی نیز موضوع از همین قرار بود.
بیش از سه ماه از بازنشستگی معلمان در سال ۱۴۰۰ گذشته در حالیکه به تازگی پاداش بازنشستگی سال قبل پرداخت شده است . اگر دولت فرآیند پرداخت پاداش بازنشستگی بازنشستگان ۱۴۰۰ را انجام داده و پرداخت کند، لزومی به حضور آنان در اعتراضات وجود ندارد، اما بازنشستگان جدید بر این باورند که تا چند بار تجمع نکنند، دولت صدای آنان را نخواهد شنید و پاداش قانونی آنان پرداخت نخواهد شد؛ پس توصیه میشود تا قبل از شروع اعتراضات جدید بازنشستگان، پاداش بازنشستگی آنان را پرداخت کنید.
در مورد لایحه دائمیشدن همسانسازی حقوق بازنشستگان، اگر مجلس سریعا نسبت به تصویب آن اقدام کرده و دولت هم آنرا اجرا کند، آیا دلیلی برای اعتراضات این دسته از بازنشستگان وجود دارد؟
نمایندگان محترم مجلس و اعضای هیئت دولت !
چرا نمیخواهید واقعیت را بپذیرید ؟ تمام اعتراضات انجام شده توسط مردم و نارضایتیهای پیش آمده، همگی ریشه در عملکرد ضعیف شما دارد نه زیادهخواهی مردم، لطفا صورت مسأله را پاک نکنید.
در دنیای مدرن امروزی، راهحل پیشگیری از وقوع اعتراضات خیابانی را شناخته و به آن عمل میکنند، راه حل ساده است:
- عدالت در پرداخت حقوق
- عدالت آموزشی
- عدالت قضایی
قانون اساسی در بند نهم از اصل سوم قانون اساسی، دولت را مکلف به استفاده از تمام امکانات برای برقراری عدالت و حذف تبعیضات ناروا کردهاست ؛ آیا مردم احساس وجود عدالت در جامعه دارند؟
اگر صداقت داشته باشید، برای پیشگیری از تکرار حضور حقوق بگیران در کف خیابان، برای تحقق عدالت در پرداخت حقوق، قوانین محکمی وضع کرده و دولت مستقر را در شفافسازی بودجه و حقوقها یاری کنید. دولت موضوع شفاف سازی در پرداخت حقوق را آغاز کرده که اتفاقا مجلس کمترین همکاری را در اعلام حقوق به دولت داشتهاست.
در اصل سیام قانون اساسی ؛ دولت مکلف به مهیا نمودن شرایط تحصیل رایگان برای همه مردم ایران است . چرا مردم هم تمام هزینههای تحصیل فرزندان، هم تمام هزینههای جاری مدارس و هم بخشی از هزینههای ادارات را نیز پرداخت میکنند؟
مدتهاست که سیستم آموزشی کشور را به یک سیستم تربیت افراد قانونگریز تبدیل کردهایم چون طی دوازده سال تحصیل آنان، برخلاف متن آشکار قانون اساسی، دانشآموز مجبور است هزینههای تحصیل خود را پرداخت کند ؛ از چنین تربیت شدهای در بستر تخلفات قانونی، انتظار قانونمندی نداشته باشیم .
شاید نسل انسانهای قانونمند در کشور به زودی منقرض شده و از آن پس باید با یکدیگر با زبان زر و زور سخن بگوئیم.
نمایندگان محترم !
اگر صداقت دارید، برای پیشگیری از حضور معلمان در خیابان برای مطالبه اجرای اصل سیام قانون اساسی، در بودجه ۱۴۰۱ برای هزینههای مدارس، ردیف بودجه کافی و مستقل تخصیص دهید، چون قطعا در صورت عدم تخصیص اعتبار مناسب و کافی برای هزینههای جاری مدارس، اجرای اصل سیام قانون درباره تحصیل رایگان دانشآموزان، میتواند مطالبهٔ بعدیِ معلمان باشد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
وقت بخیر ، گروه مورد نظر متعلق به من نیست و من هم همانند سایر همکاران عضو هستم، فقط به عنوان مدیر گذاشتند تا بتوانم مطالب را در گروه ارسال کنم.
البته هر گروهی، قوانین خاص خود را دارد.