یکی از معضلات و تراژدی های غمبار و ننگ و سیاهی بر چهره نظام و جامعه ما وجود و ظهور کودکان کار با انگیزه ها و شاخه های گوناگون آن می باشد. روان شناختی و جامعه شناسی معضل کودکان کار محققان و پژوهندگان و دلسوزان موضوع فوق را به این تحلیل و جمع بندی می رساند که بحث کودکان کار اعم از آن که به فقر و تنگدستی خانواده، طلاق، بی خانمانی، و یا سودجویی باندهای تبهکار و فاسد و قاچاق مواد افیونی مربوط و مرتبط باشد علاوه بر آن که سیمای شهر را مکدر و ذلت بار و باژگونه می نماید حاکی از عدم کفایت و درایت مسئولان کشور به خصوص نهادها، سازمان ها و بنیادها و وزارت خانه های ذیربط و بی تعهدی و بی عرضه گی و اغماض نامیمون و غیر منطقی حضرات از یک طرف و شبح خطرناک تبعیض ، بی عدالتی، تقسیم نابرابر قدرت، ثروت و امکانات و تسهیلات زندگانی و به محاق رفتن وجدان، انصاف، دیانت و صداقت به ویژه در میان برخی مسئولان طراز اول و نیز دست اندرکاران به اصطلاح امور خیریه، بهزیستی و چند قلم از این قماش می باشد.
به راستی جای بسی تاسف و تالم است که در جامعه و نظامی که مدعی اسلام و اجرای عدل الهی و علوی است به راحتی و به طور روزمره و بدون کوچک ترین مانع و رادعی کودکان معصوم با چهره های غمبار و محزون و افسرده و لباس مندرس و ژنده و پریشان خاطر جولان می دهند. برخی مثلا گل فروشند در حالی که گل وجودشان پژمرده گشته و گل هایشان تجسم وجودشان می باشد و برخی دیگر اسفند وجودشان را دود کرده و همراه با دود ماشین ها و غبار شهر و بوی ناامیدی و فلاکت سر چهار راه ها دنبال این ماشین و آن ماشین دویده و ملتمسانه از رانندگان و مسافران می خواهند که از آنها خرید کنند و اغلب اوقات چهره های تکیده و زرد و بیمارشان نشان از گرسنگی مفرط آنان دارد.
برخی کودکان کار نیز در حالی دستمال کاغذی در دست گرفته و این طرف و آن طرف پرسه می زنند که متاسفانه و هزار آه و افسوس و شرم، دستمال دستان آلوده و اندام پلید و منحوس سودجویان و بزه کاران حرفه ای و راه زنان نوامیس و شرف و عزت قرار می گیرند. در مواردی رویت شده که چشمان گرسنه و تشنه شهوت و عرض و حیاء دخترکان معصوم و مظلوم را تعقیب نموده و در پارک و بیغوله و حریم های شیطانی به شکار آنان می پردازند.
خوی فساد و پلشتی و درندگی و تعرض چشم انداز آتیه آنان را فریاد می زند و متاسفانه این چرخه مرض و اهریمنی نسل اندر نسل فرجام بشر و شهر و خیابان ها یمان را دوداندود اهرمن گون می سازد.
با این تفاصیل و نمایه های دون انسانیت و کرامت و اخلاق آیا شوخی نیست که دم از آدمیت و دیانت و رحم و مروت می زنیم و ادعاهامان گوش فلک الافلاک را هم کر می کند ؟
مگر مرام و مسلک ادیان الهی چنین نیست که اگر آن چه را برای خویشتن می پسندی و هر آن چه را که برای خود نمی پسندی برای غیر نیز مپسند. پس ما را چه شده است که خود و فرزند انمان شب ها در کانون خانواده با سر پناهی مطمئن می خسبیم اما کودکان کار و به ویژه آن دسته از آنان که سر پناهی و خانه و کاشانه ای ندارند در سرما و گرما در بیغوله ها و گوشه و کنار خرابه ها و پارک ها و یا چادرهای مندرس و آلوده سر برده و گروهی نیز به صورت کارتن خواب شب را با آن همه دلهره و گرسنگی و دهشت و وحشت به صبح می رسانند ؟
آیا مدعیان انسانیت و مسلمانی و مسئولان نظام و به ویژه کسانی که حقوق و مزایای بیت المال را که متعلق به همین کودکان کار است را از آن خود می سازند و می بایستی در رفع و دفع چنین معضلی بکوشند همچنان در تغافل و تجاهل به سر می برند حاضرند حتی برای لحظه ای کودکان و خانواده خویش را در قامت کودکان کار و کارتن خواب ها بنگرند.
علاوه بر مسئولان و دست اندکاران ذیربط کل شهروندان نیز بسته به توان و شرایط خویش در این زمینه مسئول می باشند مگر پیامبر رحمت و عطوفت نفرمودند ": جمیع شما مردم در قبال همدیگر مسئول هستید" و یا آنجا که فرمودند: "هر که صدای مظلوم و ستمدیده و درمانده ای را بشنود که از دیگران یاری و کمک می طلبد و او اجابت نکرده و به یاریش نشتابد قطعا مسلمان نیست."
پس همگان از خرد تا کلان و در هر مرتبه و موقعیتی که قرار داریم بیاییم همت به خرج بدهیم و به ندای وجدان و شرف و انسانیت پاسخ مثبت داده و با احساس تعهد و مسئولیت و نوع دوستی در رفع چنان معضل خانمان سوز و تالم بار بکوشیم و محبت و عاطفه و انسان دوستی را با یکدیگر تقسیم کرده ، دل های ناشاد را شاد نموده و آغوش گرم و مصفای خویش را برای کودکان کار بگشاییم و قلوب خویش را مالامال از عشق و رافت و محبت به آنان نماییم و با اجرای عدالت و تساوی و منشور انسانیت و پناه دادن به بی پناهان و بی سرپرستان و کودکان معصوم و آواره و این پرنده های بی بال و پر و غنچه های افسرده و پژمرده را شاداب و با طراوت ساختن آنان به انسانیت و مروت و نوع دوستی خویشتن در یک فراگرد خداپسندانه و بشر دوستانه و در عمل و نه در حرف جامعه عمل بپوشیم و رضایت این بندگان پاک و بی گناه و ملخ زده و در فقر نگه داشته شده را به جان بخریم که قطعا و یقینا رضایت حضرت حق نیز در چنین رضایتی نهفته است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.