دوش مردی در بیابان مرده بود جام زهر زندگی را خورده بود
چهره ای زرد و دلی پر درد داشت سینه ای گرم و نگاهی سرد داشت
انتهای اعتلایش گور بود دیده ها از دید مهرش کور بود
همنوا با صحبت پروانه ها خواب می شد در شب افسانه ها
فارغ از شاد و پیام گوشی اش شاد بود از خلعت مدهوشی اش
چون تنش زیر لحد آرام یافت سنگ قبری روی خاکش نام یافت
نرم نرمک آندو هم گویا شدند وضع و حالش را کمی جویا شدند
بعد پرسیدند ربّت کیست هان زود اقسام شهادت را بخوان
لرزه سرتاپای اندامش گرفت زاسترس انگشت بر کامش گرفت
گفت یاران من معلم بوده ام در ره علم و ادب فرسوده ام
دکتری دارم ز دانشگاه تاپ لوح تقدیر وزیر و نام و کاپ
دوره های ضمن خدمت دیده ام خوشه ای از هر کلاسی چیده ام
به گمانم رتبه بندی می کنید عاقبت کار قشنگی می کنید
چم و خم کا را یادم دهید رخصت تحویل اسنادم دهید
آن دو را انگشت حیرت در دهان از جواب اهل دانش آن زمان
درک کردند از نگاه یکدگر این معلم هست در باغی دگر
آن یکی گفت اندکی آرام باش در پی تقلیل این سرسام باش
ای برادر ما نکیر و منکریم بازجوهای مسیر آخریم
رتبه بندی را که گفتی چیست آن؟ ریختی در ذهن مان شک و گمان
گفت جانا مهربانی پیش کن بازجویی را دمی درویش کن
روزگاری عهد تخت و تاخت بود سلطه اجحاف بر پرداخت بود
روح ما از بی نوایی ریش بود هرکسی در فکر فیش خویش بود
ما عدالت را زدولت خواستیم از برای حق زجا بر خاستیم
حاج بابایی تحول را سند رو نمود و گفت باشد مستند
زین سند آموزگار استاد بود لیک در واقع تمامش باد بود
آمد و رفت این وزیرو آن وزیر این جناح آن حزب را آورد زیر
من نمی دانم که اینها چی چی اند یحتمل دو تیغه از یک قیچی اند
لایحه دادست دولت، مخلص است توپ الان در زمین مجلس است
رتبه بندی چیست عقدی بی ضمان نطق سیاسان کذاب زمان
آن دو گفتند آخ ای آموزگار داستان تلخ و پریشان روزگار
ما شنیدستیم روزی روبهی در بلاد دور می گشتی گهی
آزمایش کرد رویش عالمی گرچه بودی شیوۀ نا سالمی
درمسیرش مرغ ها بگذاشته ناظری اطراف آن بگماشته
مرغ ها را دید و یاران را خبر برد و آنها در پی آن ماحضر
آمدند و لیک آثاری نبود مرغ ها را آزمایشگر ربود
برد و در جای دگر دادش قرار اسپری زد بویشان شد نابکار
روبه بیچاره هی کوشش نمود تا به یاران گوید اینجا مرغ بود
ادعایش را کسی باور نشد هیچ کس بیچاره را یاور نشد
بازگشتند و برفتند از مکان دیده اش را تار شد دور زمان
آزمایشگر دوباره کار کرد باز هم آن حیله را تکرار کرد
مرغ ها را یافت روبه شاد شد از غم دیوانگی آزاد شد
باز رفت و داد یاران را ندا مرغ ها را یافتم من به خدا
باز برگشتند تا آن نو مکان سفره خالی یافتند از مرغکان
روبه بیچاره زین غم پیر شد رفت و بنشست و بسی دلگیر شد
اعتماد دوستان از دست داد لاجرم از شرم جان از دست داد
آنچنان زین ماجرا آزرده بود از غم بی آبرویی مرده بود
این کسان که کمتر از روبه نیند عرض خود را از چه اینسان می برند
نکته ای گفتند اما خوب بود از برای حال من مطلوب بود
رتبه بندی شاه بیتی بر زبان که از آن برپای باشد سازمان
چون هم از توبره هم آخور می خورند هر نشستی نان ما را می برند
سالمند آنها و می میریم ما هر بلایی هست می گیریم ما
زین عجب چون حنجره پر می کنند دم به دم از خود تشکر می کنند
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
حتی اگر اجرا هم بشود چه فایده، سالهای جوانی عمر معلمان در عسر و سختی گذشته، سالهایی که دیگر برنمیگردد.
و البته سالهای عمر کل ملت ایران.
به فرض محال که مسئولین به وعدهها عمل کنند:
نوشدارويی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل اين زودتر میخواستی حالا چرا ؟
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نيست
من كه يک امروز مهمان توأم فردا چرا ؟
نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی امروز کلیات لایحه نظام رتبهبندی فرهنگیان را به تصویب رساندند.
وی اظهار داشت: تاکید ما بر این است که معلمان از امتیازات و حقوقی برخوردار باشند که همه کارکنان دولت از آن برخوردار هستند. هدف ما این بود تا به معلمان کمک کنیم صلاحیت و توانمندی خود را افزایش دهند.
شعر قبل از تصویب رتبه بندی در مجلس سروده شده
ان شاالله با بررسی و تصویب کامل رتبه بندی به نحو مطلوبی در مورد همکاران اجرا شود.
از کسانیکه در این زمینه زحمت کشیده اند تشکر می کنم.
سیمانیوز : طرح مساله و رسیدگی به موضوع لایحه رتبهبندی معلمان در مجلس از سوی نمایندگان رای آورد و سرانجام این وعده جامه عمل پوشید.
معلمان در کنار رتبه بندی معلمان پیگیر فوق العاده ویژه فرهنگیان هستند.بر اساس اخبارغیر رسمی قرار است هفته آینده مجوز سازمان برنامه و بودجه برای اعمال کامل فوق العاده ویژه را صادر کند.
هفته آینده بعد رای نهایی از صادر
شدن منصرف می شوند.