به قول معروف، خبر کوتاه بود اما تکان دهنده! وزیر آموزش و پرورش در جلسه شورای آموزش و پرورش استان البرز که ظاهراً ۳۰ام بهمن ماه ۹۹ در استانداری آن استان برگزار شده، گفته است: "
بزرگترین رانت را نظام به دانشگاه فرهنگیان داده است چون وقتی فردی وارد دانشگاه فرهنگیان میشود سربازی نمیرود، از همان روز استخدام میشود، حقوق میگیرد و دوره تحصیل هم جزو خدمت او حساب میشود به همین دلیل رتبههای زیر هزار در دانشگاه فرهنگیان خیلی زیاد شده است این یک امکان خوب است که جمهوری اسلامی فراهم کرده است". کسانی که دههی ۶۰ و ۷۰ را به خاطر دارند، خوب میدانند که در آن دوران کمتر کسی از رتبههای برتر و حتی متوسط به بالا رغبت میکرد وارد مراکز تربیت معلم شود و یا رشتههای دبیری دانشگاه را انتخاب نماید و حتی انتخاب دبیری و آموزگاری، آخرین اولویت شرکت کنندگان در آزمون های سراسری بود.
ناگفته پیداست که منظور از دانشگاه فرهنگیان، جامعهی معلمان است نه افراد دیگر. در این چند جمله، معلمان به برخورداری از "رانت و رانتخواری" توصیف شدهند! پدیدهای که زشت و مذموم و ناپسند و قبیح و غیر اخلاقیست. لذا رنجیده خاطر شدن فرهنگیان از این اظهارات دور از ذهن نبوده و ذکر نکاتی چند در این باب لازم و ضروریست:
۱) احتمالاً وزیر محترم آموزش و پرورش تا حالا نمیدانسته که شرایط جذب معلم از طریق مراکز تربیت معلم و رشتههای دبیری دانشگاه قبلاً هم همین بوده است. اینکه او این ضوابط و مقررات را "رانت" قلمداد میکند، یا ناشی از بیخبری ایشان از نظام درونسازمانی آموزش و پرورش و ناکافی بودن اطلاعات وی از ماهیّت شغل معلمیست و یا ناشی از واژه گزینی نادرست او برای بیان مقصود.
لازم به گوشزد است که شغل معلمی، یکی از سختترین و حساسترین مشاغل جهان به لحاظ ماهیّت مسئولیت و رسالت است؛ سر و کار معلم با جماد و نبات و جانور نیست که بخواهد طرح و برنامهی کارفرما را بر آنها اعمال و تغییرات فرمولبندی شده را در آنها ایجاد کند. سر و کار معلم با پیچیدهترین زیستمند جهان است که از یکسو مدعیست که "اشرف مخلوقات است" و مترقّیترین جایگاه ممکن را در هرم سطوح تشکّل جهان، در اختیار دارد و از طرفی دیگر، متعلق به آیندهای مبهم و جهان در حال تکامل و تکوین است. لذا آگاهانه یا ناخوداگاه، هر طرح و برنامه و چارچوبی را با محک عقل و خرَد میسنجد و از زیر بار هر ایده و عملِ ناهمگون با فطرت انسانی خود میگریزد و چکشکاریهای آموزگار و مربی خویش را به سادگی نمیپذیرد و همواره با معلم و مدرسه میستیزد. رسالت و مسئولیت معلم، کمک به پرورش ابعاد وجودی چنین موجودیست. و این، کاریست بسیار ظریف و دشوار و توانفرسا که در یک سیستم درست، علیالقاعده کمتر کسی باید جرأت و شهامت پذیرش آن را داشته باشد. پس؛ کسانی که رسالت معلمی را میپذیرند، قاعدتاً شایستهی برخورداری از چنین امتیازاتی هستند.
۲) اگر وزیر محترم، در معنا و مفهوم واژهی رانت و محیط و مقدمات تحقق آن کمی دقت میکرد، هرگز این واژهی سیاه را در مورد ضوابط و مقررات دانشگاه فرهنگیان به کار نمیبرد.
اینجا مجالی برای پرداختن به مفهوم مبسوط واژهی رانت و زمینهها و شرایط تحقق رانتخواری و انواع آن نیست. اما به طور خلاصه می توان گفت که "رانت و رانت خواری"، مولودِ پارتیبازی و حقهبازی و باندبازی و سوءاستفاده از فرصتهاست و میتوان آن را معادل یا مقدمهی فساد و تبهکاری دانست. رانت، انواع گوناگون دارد که رانت اقتصادی و رانت اطلاعاتی و رانت سیاسی و رانت قضایی و رانت آموزشی از آن جملهاند.
در اینجا مناسبت دارد به مصداقهایی از "رانت آموزشی" اشاره شود که بیارتباط به نسبتی که جناب وزیر به دانشگاه فرهنگیان داده است، نیست.
رانت آموزشی در کشور ما از جایی شروع شده که مدیران و صاحبمنصبان، بدون شرکت در کنکورهای سراسری و بدون نشستن بر صندلی دانشگاه، دکتر و مهندس شدهاند! چه بسیار کسانی که با استفاده از رانت مرکز آموزش مدیریت دولتی و سایر مراکز آموزشی برخی وزارتخانهها با کمترین تلاش و بدون رقابت سراسری به بالاترین مدارک و مدارج و عناوین علمی و مدیریتی دست یافته و مهمترین پستهای اجرایی و کلیدی را اشغال نمودهاند.
این ویژهخواران که اکثرا نیز دارای کمترین اطلاعات علمی نسبت به فارغ التحصیلان دانشگاهی مشابهاند، فرصت اشتغال و خدمت در پستهای مدیریتی را به فارغالتحصیلان متخصص دانشگاهها نداده و کشور را دچار خسران و زیان فراوانی کردهاند.
۳) "ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمدهایم/از بد حادثه این جا به پناه آمدهایم".
کسانی که دههی ۶۰ و ۷۰ را به خاطر دارند، خوب میدانند که در آن دوران کمتر کسی از رتبههای برتر و حتی متوسط به بالا رغبت میکرد وارد مراکز تربیت معلم شود و یا رشتههای دبیری دانشگاه را انتخاب نماید و حتی انتخاب دبیری و آموزگاری، آخرین اولویت شرکت کنندگان در آزمونهای سراسری بود.
اکنون فقط و فقط بسته بودن قفل اشتغال در مملکت است که باعث ایجاد صفهای طولانی در پشت درِ دانشگاه فرهنگیان و سالنهای برگزاری آزمونهای استخدامی آموزش و پرورش و کلاسهای درسی بدون معلم و طرح خرید خدمت و حقالتدریس ساعتی و ... شده است نه جذبهی مدارس و کلاسهای درسی و شأن و منزلتِ بر باد رفته و معیشتِ "زیر خط فقر" شغل معلمی.
۴) اگر مواردی که جناب وزیر از آنها به عنوان "بزرگترین رانت نظام به دانشگاه فرهنگیان" یاد کرده، رانت باشند، سایر دستگاهها دو چندان، سه چندان و بل بیشتر و متنوعتر از آن، از انواع مواهب و مزایا برخوردارند؛ سربازی نمیروند، از بدو ورود به تحصیل، استخدام میشوند، حقوق میگیرند، دوره تحصیل هم جزو خدمتشان حساب میشود، بعد از دوران تحصیل دو-سه برابر معلمان حقوق میگیرند، حتی مسیر برخورداری از انواع رانتهای دیگر نیز در برابرشان باز میشود؛ مشاور میشوند، پیمانکار میشوند، تاجر میشوند، حتی میتوانند جذب آموزش و پرورش و دانشگاه شوند و معلم و استاد شوند، میتوانند در کودکستان و دبستان و دبیرستان و دانشگاه و کارخانه و اداره و سازمان و بیمارستان و پادگان و... دفتر کار داشته باشند اما مسئول مافوق و رئیس و وزیرشان هرگز به رانتخواری متهمشان نمیکنند.
ایکاش وزیر آموزش و پرورش این عطیهی نکوهیده را به دانشگاه فرهنگیان و جامعهی بیآلایش معلمان نسبت نمیداد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
وزیر ابله!
رانت اون بود که تو بورس راه انداختید و سرمایه و زندگی مردم رو بالا کشیدید.
بورسیه یعنی پول و امتیاز بدیم نیروی خوب رو نگهداریم برای خودمون.
خانم ها: رانت خوار
آقایون: ابر رانت خوار
وزارت آ.پ باید سالیانه در یک ماه مشخص اقدام به برگزاری آزمون استخدامی بر مبنای نیاز نواحی بنماید.