چند سالی است که پرسش از ماهیت حرکت های دانشجویی به سکه رایج بحث های منتهی به ۱۶ آذر تبدیل شده است. جنبش دانشجویی داریم یا خیر؟! مراسمی هم به مناسبت این روز در دوران پیشاکرونا و در دانشگاه های مختلف برگزار می شد. آیین هایی که به دلیل بیم از خالی ماندن سالن ها به دنبال بی اشتیاقی دانشجویان نسبت به شنیدن مباحث سیاسی به جشنواره ای شاد و سرگرم کننده تبدیل شده اند! اما در کنار این فراز و فرودها می توان پرسید که در دانشگاه ها و فضای دانشجویی امروز ایران چه می گذرد.
به نظر می رسد امروزه با ویژگی هایی از جمله آن چه در زیر می آید مواجه هستیم:
پویش به جای جنبش: درست بر خلاف دهه هفتاد خورشیدی که با حضور جنبش اجتماعی قدرتمندی مواجه بودیم که بر نقش دانشجوی سیاسی در تحقق جامعه مدنی، توسعه سیاسی و پاسخگو کردن حکومت پای می فشرد، امروزه مجموعه ای از پویش های دانشجویی بر مسائلی همچون محیط زیست، تجاری شدن دانشگاه، کالایی شدن آموزش، حقوق شهروندی و آزادی اکادمیک دانشگاه تمرکز یافته و می کوشند تا با برانگیختن حساسیت های عمومی نوعی تغییر همزمان در جامعه و حکومت را پیگیری نمایند!
صنف به جای سیاست: با افزایش هزینه های فعالیت های سیاسی دانشجویی هم اکنون بخش قابل توجهی از دانشجویان حمایت از فعالیت های صنفی را به عنوان روشی کم خطر تر و فراگیرتر برگزیده اند. اینکه بتوانند با پرداخت هزینه کمتر در بهبود زندگی ملموس دانشگاهی موثر باشند. اعتراض به پولی شدن آموزش عالی، سنوات آموزشی، کیفیت نازل غذا و خوابگاه ها، آیین نامه های پوشش و لغو برخی از مراسم دانشجویی از محور فعالیت های جدید صنفی در دانشگاه های ایران محسوب می شود!
آکادمی به جای دانشگاه: در حالی که در دهه های پیشین دانشگاه به عنوان کانون فعالیت های سیاسی معرفی می شد کمرنگ شدن جذابیت های سیاست در ایران امروز دانشجویان را به سمت و سوی تقلیل دانشگاه به آکادمی سوق داده است. رونق گرفتن فعالیت انجمن های علمی، کم رنگ شدن جلسات سیاسی، تلاش برای ارتقای رتبه علمی دانشگاه ها، برگزاری نشست های علمی مختلف در کنار تاکید بر اصل ضرورت استقلال آکادمی از قدرت و سیاست موجب بزرگ نمایی مقوله علم پژوهی در دانشگاه های امروز شده است. هر چند که دوری از سیاست موجبات اسارت آموزش عالی در کمند بازار و مناسبات آن را نیز فراهم آورده است!
فضای مجازی به جای فضای حقیقی: در حالی که جنبش های اجتماعی دهه هفتاد بیشتر به دنبال حضور در میدان های اجتماعی همچون اعتراضات خیابانی، تحصن های سیاسی، جلسات سخنرانی و اجتماعات حقیقی بودند، گسترش اینترنت و ظهور شبکه های اجتماعی امکان متفاوتی را برای شکل گیری نوعی فضای دانشجویی مجازی فراهم آورده است. فرصت نوینی که اگر چه از گرمای روابط چهره به چهره کنش گران تهی است ولی به دلیل فراگیری و آزادی نسبی توانسته به کانونی برای شکل گیری کمپین ها، دعوت از روشنفکران و رونق گفت و گوهای مجازی تبدیل شود!
جامعه به جای دولت: برخلاف دوره ای که سیاست ورزی محور دانشگاه تلقی می شد و حتی لیست های انتخاباتی از آن بیرون می آمد، امروزه شاهد فاصله گرفتن دانشگاه از جناح های سیاسی و نزدیک شدن به جامعه مدنی هستیم. حمایت از اعتراضات صنفی کامیون داران و معلمان، ایستادن در کنار دغدغه های زنان و فرودستان، خطاب قراردادن روشنفکران و نگاه انتقادی به اصلاح طلبی دولت محور از مهمترین شاخصه های دورانی محسوب می شود که می توان آن را عصر گذار از دولت به جامعه نامید!
نکته پایانی:
سیر تحولات دانشگاه در دو دهه اخیر نشان می دهد که گذار از سیاست به بازار (دهه هشتاد) و عبور از بازار به جامعه (دهه نود) نتوانسته به سرگردانی و بلاتکلیفی دانشگاه در ایران خاتمه دهد. در روزگاری که تنها یک نهاد آوانگارد با تلفیق دو ساحت روشنفکری- آکادمیک می تواند افقی جهت برون رفت از بحران های موجود پیش روی جامعه بگشاید متاسفانه دانشگاه ایرانی همچنان روزهایی سرشار از سرگردانی و بلاتکلیفی را تجربه می کند!
کانال مهران صولتی
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.