مطبوعات و رسانههای جمعی در کشورهای دموکراتیک به جای اینکه دو چیز را القا کنند، یکی خوشایندهای مردم را القا کنند و یکی هم اطلاعات به مردم بدهند باید علم مردم را و قدرت تفکر را به مردم اضافه کنند. اگر تمام رسانههای یک جامعهٔ دموکراتیک در فکر این باشند که خوشایندها یا اطلاعات مردم را بیفزایند و نه قدرت تفکر و علمشان را ، در این صورت رسانهها خدمتی نکردند.
ما متأسفانه یک همچین رسانههایی را کم یا بیش نداریم.
جوامع دموکراتیک ما وقتی که خیلی هم حالت آموزشی به رسانه-های جمعی خود بدهند، اطلاعاتی همانند در فلان جاده اتوبوسی به اتوبوسی دیگر برخورد کرده، را می دهند. خب، «گویند که در سقسین شخصی دو کمان دارد/ زان هر دو یکی گم شد ما را چه زیان دارد» من چه سودی میبرم که به من خبر دهند فلان قطار چه شد؟
به جای افزودن information (به تعبیر هایدگر )، ما افزودن علم و قدرت تفکر به شهروندان را نیاز داریم. نه افزودن خوشایند و اطلاعات و امور جزئی به مردم.
هر شهروند در یک جامعهٔ دموکراتیک باید با خود بگوید چون من در جامعه، زندگی میکنم و زندگی در یک جامعهٔ دموکراتیک یعنی باید رأی بدهم و رأی من در سرنوشت کشورم دخالت دارد با این حال باید این رأی با قدرت تفکر و علم بیشتری انتخاب شود.
سخنرانی مبانی فرهنگی دموکراسی
( کانال مصطفی ملکیان )
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.