اسلاوی ژیژک در کتاب "خشونت" با کمک گرفتن از طنزی عامیانه در شوروی سابق، نکته مهمی را گوشزد می کند. ژیژک می نویسد:
" در دوران سوسیالیسم توصیه لنین به جوانانی که از او می پرسیدند چه کار باید بکنند این بود: "آموختن، آموختن، آموختن". این توصیه همیشه در برابر چشمان همه بود و بر در و دیوار مدارس نقش بسته بود و لطیفه ای هم در این خصوص ساخته بودند که از مارکس، انگلس و لنین می پرسند ترجیح می دهند همسری برای خود اختیار کنند یا معشوقه داشته باشند. مارکس که در مسائل خصوصی تا حدودی محافظه کار بود همان گونه که از او انتظار می رود؛ می گوید "همسر" ولی انگلس که خوش گذران تر از او است؛ معشوقه داشتن را انتخاب می کند. در کمال شگفتی لنین می گوید "هر دو". آیا در پشت تصویر انقلابی خشکی که از او وجود دارد؛ رگه ای از خوش گذرانی منحط پنهان است؟ نه. او توضیح می دهد: "زیرا بدین ترتیب می توانم به همسرم بگویم که پیش معشوقه ام می روم و به معشوقه ام بگویم می خواهم پیش همسرم باشم..." "و بعد چه می کنی؟"، "یک گوشه ی خلوت پیدا می کنم و می آموزم و می آموزم و می آموزم!"شاید این گزاره تاکیدی و سه کلمه ای لنین بزرگترین نیاز امروز جامعه ما باشد..
آنچه که امروز می تواند ما را از یاس و ناامیدی و استیصال نجات دهد نه کنار رفتن رئیس جمهور و نماینده مجلس و رئیس فلان قوه اداری و اعدام فلان مقام فاسد و.. بلکه آموختن و یادگیری چرایی تشکیل جامعه و ایجاد نظام سیاسی است.
آنچه که می تواند ما را از تکرار کورکورانه تاریخ رهایی بخشیده و کورسوی امیدبخشی را مقابل دیدگانمان قرار دهد، یادگیری و آموختن و آموختن است.
جامعه امروز ما بیشتر از آنکه نیاز به پرخاش و شعار و فریاد داشته باشد، نیاز به آموختن و اندیشیدن دارد.
جامعه امروز ما نیاز دارد که به جای دهان با مغز و فکرش سخن بگوید و به جای فریادهای همیشگی زنده باد و مرده به خواسته و اندیشه پشت این، زنده بادها و مرده بادها بیاندیشد.
جامعه ما نیاز به آموختن دارد تا از زیست جنینی و صِغارت فکری خود خارج شده و کم کم راه رفتن و ایستادن روی پاهای خود، بدون تکیه دادن به هیچ پهلوان و قهرمانی را بیاموزد.
جامعه ما نیاز به آموختن دارد تا بدون کمک "ارباب" و "پدر" دستی به سر و روی خانه و زندگی اش بکشد و مسئولیت کردار و گفتار خود را بپذیرد.
جامعه ما نیاز به آموختن دارد تا در مواجهه با هر مسئله ای به ساده ترین و دم دستی ترین ابزارها و روشها که هیچ گاه هم راهگشا نبوده است، چنگ نزند.
جامعه ما نیاز به آموختن و آموختن دارد تا توان برقراری ارتباط و دیالوگ و فهم و پذیرش زیست جهان "دیگری" را به دست بیاورد.
جامعه ما نیاز به آموختن دارد تا بتواند نسلهای بعدی خود را درست پرورش دهد.
تا زمانی که جامعه این نیاز اساسی که از نفت سر سفره و نان شب هم واجب تر است را احساس نکرده و در راستای تحقق آن تلاش نکند، هیچ چشم انداز و افق نوید بخشی را پیش روی خود نخواهد دید ...
کانال خرمگس
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.