در خبرها آمده بود؛ وزیر محترم آموزش و پرورش در حاشیه مراسم نواختن زنگ انقلاب در مدرسه رفاه در جمع خبرنگاران اظهار کرده اند که؛ "تمام معوقات فرهنگیان با حقوق دی ماه پرداخت شد."
او همچنین با اشاره به پرداخت ماهیانه 3500 میلیارد تومان حقوق به پرسنل وزارت آموزش و پرورش، اظهار داشته که تمام همکاران رسمی، پیمانی و قراردادی حقوق خود را به موقع دریافت میکنند. اما در مورد معلمان حق التدریس و معوقات آنان، طوری سخن گفته که بیشتر به شوخی و طنز شباهت دارد تا واقعیت!
ایشان فرموده اند: "تعدادی از معلمان بخشی از اوقات فراغت خود را به صورت حقالتدریس به کلاس میروند که معوقات آنها باقی مانده است و هنوز نتوانستیم پرداخت کنیم چون بودجه آن در محل دیگری پیش بینی میشود ولی همه تلاش ما این است که بدون بدهی به سال بعد منتقل شویم."
این بذله گویی جناب وزیر از جهات گوناگونی قابل تأمل است؛
اول اینکه ایشان با این لحن، سعی در کمرنگ نشان دادن نقش معلمان حق التدریس در اداره کلاسهای درسی داشته و به ذهن شنونده و خواننده چنین تداعی می کند که تعداد کلاسهای درسی که به صورت حق التدریس اداره می شوند، چندان زیاد و مهم نیستند و در حد گذران اوقات فراغت معلمان هستند! این در حالی است که معاون وزیر آموزش و پرورش در روزهای آغازین همین سال تحصیلی از کسری ۱۰۸ هزار نیرو در وزارت آموزش و پرورش خبر داده بود!
مدیرکل آموزش و پرورش استان اصفهان نیز در دیماه ۹۸ در همین رابطه گفته است: "آموزش و پرورش استان اصفهان پیش از آغاز سال تحصیلی ۱۶ هزار نفر کسر نیرو داشت و بسیاری تصور نمیکردند با ۷ هزار بازنشسته و به کارگیری نیروهای موجود بیشتر از ساعت موظف، بتوانیم معلم تمامی کلاسها را تأمین کنیم." وی که در ۱۱ دی ۹۸ در جلسه شورای آموزش و پرورش شهرستان لنجان سخن می گفته، در بخشی از سخنان خود تصریح کرده است: "در همین شهرستان لنجان جوانانی با تحصیلات عالی زندگی میکنند که ساختار، اجازه جذب آنان را نمیدهد و مجبور میشویم از معلمی با ۸۰ سال سن که با عصا راه میرود، در ناحیه ۴ آموزش و پروش اصفهان استفاده کنیم."
پر پیداست است که فقط آموزش و پرورش استان اصفهان نیست که این وضعیت را داشته و دارد بلکه همه استانهای کشور، از تکانه های کسر نیروی ۱۰۸ هزار نفری خانواده بزرگ آموزش و پرورش در سال تحصیلی ۹۹-۹۸ سهمی داشته اند و جای خالی این همه کسر نیرو را با معلمان بازنشسته و اشتغال بیش از موظف شاغلین پر کرده اند.
جناب آقای وزیر تصور بفرمایند که اگر ۱۰۰ هزار معلمی که جای خالی این همه کسر نیرو را پر کرده اند برای گذراندن اوقات فراغت مد نظر ایشان به جای مدرسه های کهنه و فرسوده و بی روح و کلاسهای پر سر و صدا، پارک ها و فضاهای سبز و کوه و دشت و جنگل و کنار رودخانه ها و ساحل دریاها را انتخاب میکردند، چه فاجعه ای می توانست در انتظار مدارس باشد!
لازم به یادآوری است که این همکاران نجیب از فروردین ۹۸ تاکنون حق الزحمه خود بابت تدریس در کلاسهای بدون معلم را هنوز هم دریافت نکرده اند!
دوم اینکه معلمان شاغلی که علاوه بر وظایف موظف، به صورت حق التدریس مشغول به کار می شوند و یا معلمین بازنشسته ای که چند روز در هفته و یا تمام روزهای هفته را صرف این خدمت کم مزد و بی مزایا میکنند، نیازمند درآمد حاصل از این کار پرفشار هستند و کلاسهای تنگ و پرازدحام پر از دانش آموز گستاخ و مسئولیت ناپذیر را برای گذران اوقات فراغت انتخاب نکرده اند.
حتی برخی از معلمان عزیز برای حفظ شأن جامعه فرهنگی، برای تأمین نیازهای زندگی خود به کار دیگری تن نمیدهند و درآمد ناچیز محیط تعلیم و تربیت را بر درآمد بالای مشاغل دیگر ترجیح میدهند. حتی برخی از آنها تمام عمر گرانمایه خود را در محیط تعلیم و تربیت سر کرده اند و سررشته ای در مشاغل دیگر ندارند و مجبورند برای تأمین بخشی نیازهای زندگی، رنج تدریس در کلاسهای پر ازدحام و فشار زا را به جان بخرند.
سخن آخر اینکه تعبیر مقام عالی وزارت از مجاهدت های معلمان حق التدریس در خط مقدم تعلیم و تربیت به گذران اوقات، حرف درستی نبوده و دور از واقعیت است و موجب ایجاد دلسردی است. و جناب وزیر خوب می دانند که معلمان حق التدریس نسبت به همتایان موظف خود، نیروی کار ارزان اند. ساعتی کار می کنند و از هیچ یک از مزایای یک نیروی موظف برخوردار نیستند.
فلذا بلوکه کردن دسترنج این عزیزان و عدم پرداخت به موقع آن، ظلم مضاعف در حق آنان و خانواده های عزیزشان است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
یکی با سطل اب میخورد به او گفتند با سطل اب نخور عقلت ضایع میشود گفت عقل چیست؟ به او گفتند بخور عزیزم چیزی نیست. حالا هم نقلل این جماعت دلقک شیرین عقلی است که مثل بختک افتاده اند به جان مملکت و انگل وار دارند تغذیه میکنند. تا زمان ترکیدن شان وقت زیادی نمانده است.