صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

" وقتی در جامعه ای اصلا واحد درسی به نام فلسفه و تاریخ هنر و آموزش سیاست نداریم چگونه انتظار داریم شهروندانی قانون مدار و کارآمد و مفید را تحویل جامعه دهیم؟ وقتی صرف ماضی و مضارع عربی از یادگیری فلسفه و پرسشگری مهمتر است چگونه انتظار داریم مدارس ما استعدادهای فرزاندمان را شکوفا کرده و جامعه و نظام سیاسی و اجتماعی توسعه یافته داشته و هوای شهرهایمان پاک و تصادفات جاده ایمان برابر با اروپا و ازدواجهایمان موفق و تیراژ کتابهایمان بالای هزار باشد؟ "

نظام آموزشی و جایگاه علوم انسانی

فرهاد قنبری

 نظام آموزشی و جایگاه علوم انسانی

در مملکتی که دانش و تحصیلات با دکتر [پزشک] و مهندس و خلبان تعریف می شود و به واسطه چنین تعریفی افراد صاحب تخصص فنی و تجربی همه حوزه های اجتماعی اعم از مجلس، شورای شهر، شهرداری، دولت را اشغال می کنند، سخن گفتن از هنر و فرهنگ و فلسفه و جامعه شناسی و تاریخ سخنی گزاف و بیهوده است.

در مملکتی که رشته علوم انسانی با رشته حقوق و شغل قاضی و وکیل گره خورده و پرطرفدارترین رشته علوم انسانی محسوب می شود، سخن گفتن از علوم انسانی هم سخنی عبث و بیهوده است.

 در مملکتی که ارزش دانش و تحصیلات و مطالعه با میزان پولی که قرار است از آن راه کسب شود تعریف می شود. در مملکتی که اخبار مربوط به اندک اساتید و اندیشمندان حوزه علوم انسانی همیشه با اخراج، بازنشستگی اجباری یا حتی تهدید به مرگ همراه است اصولا سخن گفتن از اندیشه و تفکر سخنی بیهوده است.

 بی توجهی به علوم انسانی و تربیتی در مدارس باعث شده است همان اندک زمان اختصاص داده شده به مطالعات اجتماعی و علوم انسانی نیز هدر رفته و در عمل هیچ بازده ای نداشته باشد. اغلب مسئولان اداری و مدیران تنها در انتخاب معلمان مربوط به دروس تجربی و فنی دقت به خرج داده و برای مطابقت ساعات درسی دبیرانشان یکی دو ساعتی به آنها دروسی مانند تاریخ، روانشناسی، جامعه شناسی و مطالعات اجتماعی ارائه می دهند. البته گروه نگارشی کتب درسی مربوط به حوزه علوم انسانی نیز به این امر واقف بوده و چه بسا استقبال هم می کنند چرا که نیک می دانند که این کتابی که به اسم تاریخ و ادبیات و جامعه شناسی در متون درسی گنجانده اند ربط چندانی به تاریخ و جغرافیا و ادبیات فارسی ندارد.

 در مدارس به وفور یافت می شوند که معلم دینی عربی یا فیزیک و شیمی در حال تدریس تاریخ، جامعه شناسی و هنر است. دبیری که زنگ تفریح باید در ویکی پدیا نام صفویان و سلجوقیان یا معنی لیبرالیسم را سرچ کند تا ساعت بعد سر کلاس یک ساعت از شرایط فرهنگی، سیاسی و اجتماعی عصر صفوی سخن گفته و آسیب های لیبرالیسم را برای دانش آموزان نگون بخت تشریح کند.

 بی توجهی به دانش و آموزش مسئله ای بسیار ریشه ای است. یکی از سوالات همیشه در سالهای تحصیلی این است که در آینده می خواهید چه کاره بشوید؟
در این سوال این اصل بدیهی انگاشته شده است که ما آمده ایم مدرسه تا "کاره ای" بشویم. در این نگاه آموزشگاه با مکانیکی و تراشکاری که برای یادگیری حرفه به آن رجوع می کنیم اشتباه گرفته می شود و از ابتدا در ذهن دانش آموزان اینگونه جا می افتد که مدرسه و تحصیل مکانی برای پیدا کردن شغل و در نتیجه کسب سود و درآمد بیشتر است. در این رویکرد مقوله کتابخوانی جز به عنوان ابزاری برای کسب شغل بهتر تعریف نشده است و صرف وقت برای کتاب غیر درسی و غیرتخصصی رشته مربوطه، اتلاف وقت تلقی می شود.

 به نحوه تدریس درس ادبیات فارسی در مدارس نگاه کنیم. ادبیات فارسی با آن همه ذوق هنری سرشار و با گنجینه های فکری ماندگار این قدرت و استعداد را دارد که هر پشمینه پوش تندخو و هر دل خالی از ذوق ادبی را به لرزه دراورده و شیفته خود کند اما ادبیات در مدارس ما به گونه ای آموزش داده می شود که روح و ذوق هنری و ادبی شعر و متن کاملا فراموش و نابود شده و متنی مانند بوستان و گلستان یا شعر مولوی و حافظ به صورتی خشک و بی روح و کسل کننده به دانش آموزان عرضه می شود.‌ در آموزش ادبیات فارسی ما از شعر "نی نامه مولوی" تا متن گرانقدر تاریخ بیهقی و غزلیات حافظ و سعدی فقط به چند خط معنی کنید معلمی سخت گیر و حفظ تاریخ و قرن تولد شاعر تقلیل می یابد.

نظام آموزشی و جایگاه علوم انسانی

مانند ادبیات و یادگیری زندگی اجتماعی و آشنایی با هنر و فرهنگ و قانون و تاریخ مهمتر است. وقتی در جامعه ای اصلا واحد درسی به نام فلسفه و تاریخ هنر و آموزش سیاست نداریم چگونه انتظار داریم شهروندانی قانون مدار و کارآمد و مفید را تحویل جامعه دهیم؟
وقتی صرف ماضی و مضارع عربی از یادگیری فلسفه و پرسشگری مهمتر است چگونه انتظار داریم مدارس ما استعدادهای فرزاندمان را شکوفا کرده و جامعه و نظام سیاسی و اجتماعی توسعه یافته داشته و هوای شهرهایمان پاک و تصادفات جاده ایمان برابر با اروپا و ازدواجهایمان موفق و تیراژ کتابهایمان بالای هزار باشد؟

 از چنین نظام آموزشی نمی توان انتظار داشت که نوجوانان موسیقی شجریان و علیزاده را به تتلو و فلان بند و موسیقی بند تنبانی فلان خواننده رکیک گوی رپ یا مثنوی و شاهنامه را به دلنوشته های خاله زنگی فلان سلبریتی شاعرنما ترجیح ندهد.
با چنین نظام آموزشی است که نوجوان نه مفهوم وطن و تاریخیت و هویت را خواهد فهمید و نه ارتباطی با هنر و فرهنگ و ادبیات و تاریخ سرزمین خود خواهد داشت.

کانال خرمگس


 نظام آموزشی و جایگاه علوم انسانی

سه شنبه, 15 بهمن 1398 11:55 خوانده شده: 779 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + 0 -1 --
ناشناس 1398/11/15 - 19:23
اگر به علوم انسانی ارزش قائل بودند، کشور ما هم پر از انسان واقعی بود، نه مترسک ، مجسمه ، بازیچه ......
پاسخ + 0 -1 --
حاج قاسمعلی بی خطشه 1398/11/16 - 04:13
بی غل و غش به همان کعبه ای که زیارت کرده ام سوگند می خورم بالا بردن سواد سیاسی دانش آموزان و قدرت تفکر انتقادی و مهارت های فلسفی آنان که قرار است وارد جامعه شوند به زیان منافع ما و اربابان محترم ماست. ضمن اینکه اگر به این امور اهتمام ورزیم اثری از ما و تیم ما هم که غالبا معلمان پرورشی و الهیات و بعضا ... است باقی نمی ماند در راس امور... لذا هر معلمی که در روش تدریسش به این امور می پردازد باید ممنوع التدریس شود و در یک مدرسه خرابه مخفی اش کنیم تا مبادا روش تدریسش خدای نکرده فراگیر شود ... با این سیاست ما هم نزد اربابانمان ... هدا عزیزتر می شویم و آینده خودمان را واکسینه می کنیم.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1398/11/16 - 10:25
همانطور که دکتر حسینی در مقاله بسیار زیبا و خواندنی

"لزوم ارتقای بینش سیاسی دانش آموزان و دانشجویان"

استنتاج می کنند پرداختن به ارتقای درک و شعور سیاسی شهروندان فردا از ضروریات هر آموزش و پ نوین و مدرنی می باشد که به جامعه ای آزاد، آباد و مرفه می اندیشد....
پاسخ + 0 -1 --
کادر اداری مشهدی 1398/11/16 - 07:33
تا زمانیکه دین فروشان بوقلمون صفت نان به نرخ روز خوار در راس امور هستند راه به جایی نخواهیم برد که بماند ترسم از ان است که ...
پاسخ + 0 0 --
ع.ا.گ 1398/11/16 - 22:14
انانکه به بردگی نمی ارزیدند


حالا کنیزان و غلامان دارند....
پاسخ + +2 0 --
محمدرضا کیانفر 1401/10/14 - 09:24
.
فرهاد قنبری جامعه شناس گفت: اسم برنامه‌ی جهان‌آرا را نفرت‌آرا و جفنگ‌آرا بگذارید.

آقای قنبری،
توصیه‌ی شما ابداً درست نیست بهتر بود می‌گفتید صدا و سیما به مخالفان جمهوری اسلامی هم اجازه‌ی اظهار نظر بدهد تا سرمشق عوام شوند و طرفداران جمهوری اسلامی از آنان طرز صحبت بیاموزند.
رسم ایران است یا اهل فرنگ، با بدان یکرنگ و با خوبان دورنگ.
با بدان خوبی و با خوبان بدی، شیوه‌ی گرگ است و رفتار پلنگ.

سرور گرامی،
تنها راه نجات میهن اتحاد ماست که هم‌صدا جمهوری اسلامی را تشویق به انجام دو فوریت نماییم:
1- قطع دشمنی با آمریکا برای دفع تهدیدات خارجی.
2- به رسمیت شناختن حق آزادی بیان مصوب قانون اساسی جهت حل مشکلات داخلی.
با تشکر از توجه شما.

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور