چندی است کلیپ هایی از زد و خورد معلم و دانش آموزان دبیرستان پسرانه در فضای مجازی دست به دست می شود و نیز کتک خوردن معلمین توسط اولیاء و سیل نظرات و جبهه گیری های اولیاء و فرهنگیان ،گاهی مدافع و گاهی مخالف.
راستش دیدن این صحنه ها حالت تنفر و انزجار را در من ایجاد کرد انزجار از انحراف این جریان ؛ چرا و چگونه می شود که مساله تا جایی پیش رود که یک فرهنگی از اولیاء یا دانش آموز کتک بخورد؟
چه کسی به داوری می نشیند؟
انعکاس در جامعه چقدر بر داوری ها تاثیر می گذارد؟
آیا وزارت آموزش و پرورش حامی معلمین است؟ یا به اولیاء اطمینان می دهد که معلمین خاطی هستند و مجازات خواهند شد؟!
آیا قانون مکتوب و در معرض دید اولیاء مبنی بر اینکه درصورت توهین و درگیری فیزیکی با معلم مجازات در نظر گرفته شده وجود دارد یا خیر ؟
روی سخنم ابتدا با وزارت آموزش و پرورش است .
الزام به رویت رساندن قانون مجازات توهین و درگیری فیزیکی و لفظی دانش آموز و اولیاء به خانواده ها ،و نیز نصب این قانون در تابلو اعلانات همه مدارس ،احساس می شود همان طور که در سایر ارگانها در معرض دید مراجعین قرار دارد.
سوال ؛
همه مربیان هم معلمند و هم اولیاء و هیچ کدام نه توهین به خود و نه کتک به دانش آموز را روا نمی دارند اما،چه عواملی باعث شده تا وضعیت به اینجا کشیده شود؟ بین وادار کردن دانش آموز به یادگیری به هر شیوه ای و حفظ حرمت ؛ معلمین لازم است اولویت را به حرمت ها داد.
آیا قوانین به اندازه کافی بازدارنده هست ؟
عوامل بازدارنده و دست و پا گیر روند تعلیم و تربیت در اکثر مدارس :
۱ - قوانین من در آوردی که در جلسات بعضاً مدیران مدارس وضع می کنند مثل
حداقل نمره مستمر دانش آموز باید۱۰ باشد و نه کمتر.
این نمره حضور دانش آموز است.
حتی اگر نمره آزمون یک ترم صفر باشد.
۲ - شنود گذاشتن توسط مدیران.
دانش آموزان را مأمور مخفی می گذارند تا گزارش تخلف یا چگونگی تدریس معلم و رفتارش را به معاون یا مدیر گزارش دهند! و گاها برخی مدیران و معاونین در حضور دانش آموزان معلمین را به استناد گفته های دانش آموز ان مواخذه می کنند !
این امر کاملا با هدف مربیان پرورشی در تضاد است، آنها همواره سعی دارند دانش آموزان را از سخن چینی، غیبت و تهمت دور بدارند در صورتی که با این عمل دانش آموزان را جاسوس بار می آورند.
۴ -ترساندن معلمان از بند بند ارزشیابی پایانی مثل (همکاری با کادر دفتری ، رضایت اولیا و دانش آموز ، تعامل با همکاران و ....
۵- اهمیت داشتن بالاترین درصد قبولی در دروس که دائم از طرف مدیران تکرار می شود.
۶ - عدم همبستگی کادر دفتری با معلمین ، مشاور ،مدیر، معاون، معاون پرورشی گویا بیشتر حکم مچ گیری دارند تا پشتیبانی و همگام بودن.
به زعم من هیچ کدام از اینها نمی تواند به معلم اطمینان دهد که از امنیت شغلی برخوردار است.
این عوامل همچون اهرم فشار هر روزِ پر استرس را برای معلم فراهم می کند تا او همیشه آماده دفاع از خود در برابر کادر دفتری و دانش آموز باشد.
چند نکته شنیدنی برای همکاران
به خاطر داشته باشیم معلمی یک هنر است. حفظ شان و حرمت و شخصیت معلم و لباس معلمی همتراز با ردای انبیاست.معلمین سکاندار کشتی تعلیم و تربیت هستند . اولین قدم برای دورماندن از بی حرمتی ها هماهنگی همه کادر دفتری ،مدیر، مشاور ، معاون پرورشی و معلم است.
بین وادار کردن دانش آموز به یادگیری به هر شیوه ای و حفظ حرمت ؛ معلمین لازم است اولویت را به حرمت ها داد.
لازم است با گزارشات بی انضباطی، عدم رعایت حریم کلاس،و عدم پاسخگویی به دروس به مسئولین مدرسه و اولیاء بار ِتحمل این مسائل را تقسیم کرد.
به امید روزی که تربیت بر تعلیم پیشی گیرد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
وتوصیفی شدن دوره ابتدایی است.
معلم امنیت غذایی دارد که امنیت جانی و یا
شغلی هم داشته باشد؟
خلاصه اینکه معلم در جامعه ما فراموش شده است واحترام چند دهه پیش را ندارد و این یعنی افت شدید فرهنگی و بازگشت به گذشته؟ای کاش حداقل از کشورهای اطراف خودمان طرز رفتار با معلم را بیاموزیم.