بر کسی پوشیده نیست که آنچه موجب عملکرد بهتر و رقابت در محيط متلاطم سازمان هاي امروز مي شود نیروی انسانی سالم و کارآمدی است که در صورت تامین سلامت جسم و روان می تواند قابلیت های خود را به منصه ظهور رسانده و به نوآوری و خلاقیت دستگاه متبوع خود کمک کند . همه سازمان ها و دستگاه های اجرایی هم با اعتقاد به مقوله سلامت جسم و روان کارکنان خود و تاثیری که این شاخص مهم در عملکرد بهتر کارکنان دارد ؛ تلاش می کنند تا شرایط را برای بهره مندی آنان از خدمات رفاهی و درمانی فراهم کنند .
از طرفی مطالعات فراوانی هم در خصوص نقش موثر سلامت جسم و روان کارکنان در بهبود کارایی و انگيزشي آنان صورت گرفته که کلید واژه طلایی این پژوهش ها تاثیر مثبت مقوله سلامت کارکنان در بهره وری بیشتر و بهتر در محیط های اداری و آموزشی است .
با نگاهی گذرا به عملکرد بسیاری از دستگاه های اجرایی مشخص می شود که این سازمان ها هیچ گاه از مقوله سلامت و رفاه کارکنان خود غافل نبوده و هر روز تلاش بیشتری را برای توسعه خدمات رفاهی ، درمانی و بهداشتی کارکنان خود مبذول داشته اند . در بیان مصادیق این حرکت های قابل توجه و ارزنده دستگاه ها به درمان و سلامت کارکنان می توان به عملکرد سازمان ها و دستگاه هایی مانند علوم پزشکی ، وزارت علوم ؛ بانک ها و موسسات مالی و اعتباری ، وزارت نفت ، صدا و سیما ، بنیاد شهید و امور ایثارگران ، اقتصاد و دارایی و بسیاری از سازمان های دولتی و غیر دولتی اشاره کرد .
بحث اجرای لایحه خدمات کشوری و همسان سازی نظام پرداخت کارکنان دولت و به حداقل رساندن تبعیض در نظام پرداخت ها هم سالیان درازی است که در دولت و مجلس مطرح است و شاید حداقل انتظار افکار عمومی ؛ این است که دولت و مجلس با نگاه جامع خود تلاش کنند تا نگاه متوازن و عدالت جویانه ای را در این خصوص اعمال کنند ؛ عکس چیزی که تاکنون در دستگاه عظیم و گسترده ای مانند آموزش و پرورش مغفول مانده است .
باید اذعان داشت که آموزش و پرورش از جمله دستگاه هایی است که با توجه به اهمیت و جایگاهی که در نظام توسعه دارد ؛ در اکثر کشورها به خصوص کشورهای توسعه یافته مورد توجه ویژه و خاص قرار می گیرد و شان اجتماعی معلم در این کشور ها به مراتب بالا تر و بهتر از شان سایر کارمندان و حتی بالاتر از مدیران ارشد کشوری است . این کشورها به این حقیقت دست یافته اند که هزینه کردن در آموزش و پرورش سرمایه گذاری بلند مدت در راستای توسعه پایدار کشور است و هرگز این هزینه ها را با نگاه مصرفی تلقی نمی کنند .
گرچه در این سالها بسیاری از مسئولین از جمله مقام معظم رهبری هزینه کردن در آموزش و پرورش را نوعی سرمایه گذاری بلند مدت قلمداد کرده و تاکید می کنند توجه به این دستگاه می تواند اساس و زیر ساخت توسعه در سایر بخش های کشور است و مسئولین را به توجه بیشتر به مسائل و مشکلات این قشر تاثیر گذار فرا می خوانند و روسای قوا هم گرچه در شعار به این مسئله مهم اعتقاد و اذعان دارند ؛ اما در عمل هیچ گاه این دیدگاه تسری پیدا نکرده و همواره دولت تلاش کرده تا به نوعی کسری بودجه خود را با سخت گیری به آموزش و پرورش جبران کند. ( کسری بودجه آموزش و پرورش در طول سالهای مختلف موید این حقیقت است که هیچ گاه آموزش و پرورش اولویت دولت ها نبوده است )
این روزها هم که مشکلات اقتصادی و تورم در جامعه سیر صعودی خود را طی می کند ؛ بسیاری از دستگاهها تلاش می کنند تا به نوعی از بار مشکلات اقتصادی کارکنان خود کاسته و بار منفی این مشکلات را کاهش داده و دغدغه آنان را با فراهم کردن بسته های رفاهی و خدماتی مرتفع کنند .
کسی باور نمی کرد که حاصل زحمات چندین ساله یک وزارتخانه در راستای تحقق بیمه طلایی فرهنگیان یکباره این چنین رنگ ببازد و در عمل فقط از آن جز پوست و استخوانی باقی نماند .
در حالی که انتظار این بود که وزرای بعدی سال به سال پوشش این تعهدات را بیشترو بیشتر کرده و نام نیکی از خود در اذهان فرهنگیان برجای بگذارند .
افسوس که آموزش و پرورش نه تنها در این روزها با سایر دستگاه ها همنوا نشده ،بلکه با اجرای طرح های غیر کارشناسی و غلط مانند حذف سهم دولت در بیمه تکمیلی فرهنگیان و کاهش مداوم سقف تعهدات شرکت های بیمه گر ، فشار را بر خانواده های فرهنگی مضاعف کرده و معلمان را با بار مشکلات و تنگناهای اقتصادی رها کرده است .
به راستی باید سوال کرد که مگر تفاوتی میان کارکنان دولت در بخش های مختلف آموزشی ، خدماتی ،صنعتی ، اقتصادی ، درمانی و ..... وجود دارد که تا این حد شاهد تبعیض در نظام پرداخت ها هستیم و چرا باید بین کارکنان دولت در دستگاههای اجرایی مختلف با وجود یکسان بودن سنوات ، مسئولیت و مدرک ، فاصله دریافتی و بهره مندی از خدمات رفاهی و درمانی از زمین تا آسمان باشد .
چرا یک معلم که با شرافت و عزت نفس در مسیر تعلیم و تربیت آینده سازان کشور تلاش می کند ، باید درد و دغدغه درمان داشته باشد ؟
آیا جناب وزیر و سایر متولیان تعلیم و تربیت می دانند که معلم دستگاه ذیربط آنها توان پرداخت درمان های ضروری دهان و دندان را ندارد و نمی تواند به حیاتی ترین و ضروری ترین مشکلات خود مبادرت کند ؟
چرا وزیر محترم آموزش و پرورش تلاش نمی کند تا با بهره گیری از خرد صاحبان اندیشه مشکل درمان قشر عظیم فرهنگیان را برای همیشه مرتفع سازد ؟
در پایان ذکر این نکته لازم و ضروری است که اگر آمار دانش آموزان کشور را 13.5 میلیون نفر و تعداد فرهنگیان کشور را یک میلیون و 300 هزار نفر در نظر بگیریم ؛ سالانه برای بیمه حوادث سالانه دانش آموزان مبلغ 945 میلیارد ریال و برای بیمه تکمیلی فرهنگیان با محاسبه متوسط 4 نفر خانوار آنها مبلغ 2028 میلیارد ریال به صورت ماهانه توسط فرهنگیان پرداخت می شود که در مقایسه با آمار سایر دستگاه ها در نوع خود قابل توجه است .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
به طور کلی بحث رفاهیات بسیار ضعیف هست و تا زمانیکه دولت و مجلس بودجه کافی برای مشکلات آموزش و پرورش در نظر نگیرند وضع همین است و بلکه بدتر خواهد شد...
وزرا فقط شعار میدهند...
نمایندگان هم برای اینکه مصاحبه ای داشته باشند هر از گاهی خبر از اطلاع خود از مشکلات فرهنگیان میدهند و از تلاش خود برای حل مشکلات...
اما به وقت بودجه نویسی و تصویب بودجه معلمان و سیستم آموزشی فراموش میشوند...