" شورای عالی آموزش و پرورش در راستای کمک به اجرای ماده 13 قانون مدیریت خدمات کشوری و ماده 144 قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی کشور و قانون تشكیل شوراهای آموزش و پرورش در استانها و شهرستانها و سیاست مدرسه محوری و به منظور ارتقای كیفیت برنامه های آموزشی و تربیتی مدارس ، جلب و توسعه مشاركت های مردمی و خیّرین در احداث و اداره امور مدارس ، تقویت نظام مدیریتی ،مالی و اجرایی مدارس مبتنی برگسترش عدالت آموزشی و پیمان سپاری مدیریت مدارس ، آیین نامه توسعه مشارکت های مردمی به شیوه مدیریت هیات امنایی درمدارس را در تیر ماه سال 1388 به تصویب رساند." (1)
اگر تنوع مدارس در ایران را همانند یک درخت تنومند اما پیر و فرسوده با شاخه های نیمه خشک در نظر بگیریم ، باور خواهیم کرد که عمر مفید و مطلوب آن به پایان رسیده است . هر شاخه جدیدی که به نظام آموزشی کشور ، به مرور زمان اضافه شده است ، باعث گردیده است مطلوبیت شاخه های قبلی - سیستم آموزشی قبل از انقلاب - طی 4 دهه ، خشک گردد. مشکلات ایجاد شده با تفکر جدید برای ایجاد و نام گذاری انواع مدارس ، لایه به لایه طی این مدت ، از مشکلات منفرد و قابل تحلیل و بررسی به تراکم بیش از حد انتظار و غیر قابل کنترل مشکلات پیچیده و درهم تنیده افسار گسیخته ، تبدیل گردیده است.
فرهاد فلاحتی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با انتقاد از اداره هیأت امنایی برخی مدارس کشور ، اظهار کرد:
" مدارس هیأت امنایی متأسفانه محلی برای درآمدزایی برخی افراد بازنشسته در آموزش و پرورش شده است و کیفیت آموزشی در این مدارس به هیچ عنوان مناسب نیست و شاهد افت تحصیلی دانش آموزان هستیم.
فلاحتی با تأکید بر این که کمبود اعتبارات در آموزش و پرورش نباید بهانهای برای اداره هیأت امنایی مدارس باشد، گفت: حرکت به سمت خصوصی سازی و تنوع در مدارس ، اشتباه ترین روش در آموزش و پرورش است. متأسفانه مدارس هیأت امنایی به جای این که مانند دانشگاهها درآمدزا باشند، دقیقا برعکس عمل میکنند، به این صورت که حقوق ناچیزی به معلمان با مدرک تحصیلی فوق لیسانس و دکتری میدهند و از هزینههای فرهنگی ، آموزشی ، آب و برق نیز میکاهند تا در نهایت از اعتباری که آموزش و پرورش برای مدارس در نظر میگیرد، رقمی برای هیأت امنا بماند." (2)
بهره کشی و بیگاری از نیروی کار ارزان معلمان در انواع مختلف مدارس خلق الساعه از جمله مدارس غیردولتی که جبار کوچکی نژاد به نازل بودن دریافتی معلمان در این مدارس انتقاد کرده بود (3) روالی عادی و پذیرفته شده از سوی مسئولین ، مجلس شورای اسلامی ، شورای عالی انقلاب فرهنگی و نهایتا خود معلمان ، می باشد. تمامی طرفین فقط برای پاسخگویی به نیازهای اضطراری خود ، این شرایط استثماری را پذیرفته اند.
اما پایین بودن سطح دریافتی هر شاغل تحت هر عنوانی ، عامل اصلی از بین رفتن انگیزه و کیفیت و قربانی شدن آن به نفع کمیت می باشد.
شاید بسیار کم در این کشور طی 4 دهه ، از عوامل اُفت تحصیلی به تنوع مدارس ناهمگرا و پایین بودن سقف دریافتی معلمان ، اشاره شده باشد. لذا امروز با حذف زبان انگلیسی جهت کاهش افت تحصیلی دانش آموزان ، آنچه که دوباره قربانی می شود باز کیفیت آموزشی ماست. آموزش و پرورش ما ورشکسته است چون هر بار در برخورد با مسایل و مشکلات ، به جای بررسی و تجزیه و تحلیل و همفکری با اساتید تعلیم و تربیت ، به فکر ایجاد نوع مدرسه ای دیگر و جدید ، افتاده است ، که مدارس هیأت امنایی هم یکی از آنهاست . چون آموزش و پرورش ما همیشه به حل مشکلات از بُعد مادی آن هم به نفع خود ، اهتمام ورزیده است ، نظام آموزشی ما هرگز به محتوا و معنا و اصول آموزش نیندیشیده است ، لذا مشکلات اساسی همچنان برقرار است و حتی با بدعت های کور باعث تبدیل شدن آنها به معضلات لاینحل گردیده است.
انحراف معیار ساختار آموزش و پرورش فعلی ما از زمان شروع یعنی سال 1357 تاکنون ، بسیار زیاد و غیرقابل برگشت است. تصور نکنیم که امروز با تصمیم شتاب زده ای دیگر یعنی حذف تمامی مدارس به جز مدارس دولتی و غیردولتی و استثنائی ، ما مسیر درست را یافته ایم و همه چیز ایده آل خواهد شد. باز دیدگاه و تصمیم گیری ما عاری از تزریق دانش اساتید علوم تربیتی و تعلیم و تربیت و تجارب ارزنده خود معلمان ، است و تلاطم این جستارگسیختگی به این سادگی به صلاح نخواهد رسید. ما ره گم کرده ای بدون روزنه دانش و تجربه و مهارت و مشورت و هم اندیشی هستیم. این تصمیمی نبود که نمایندگان مجلس که همگی تشخیص درستی از ماهیت نظام آموزشی ندارند، بدان رأی دهند. ما در واقع امر معرفت و شناخت را هیچ انگاشته ایم ، لذا باز موفق نخواهیم بود و پیچیدگی امور همچنان و بیشتر از قبل ، تداوم خواهد داشت.
بسیاری از جوانان در انتظار استخدام یا معلمان شاغل ، بازنشستگانی را که مجاز به تدریس در برخی از مدارس از جمله مدارس غیردولتی و هیأت امنایی ، هستند ، مذمت می کنند ، اما آنان دو اصل را نادیده می گیرند : اول شرایط اسفبار زندگی یک بازنشسته فرهنگی که هنگام اتمام مدت خدمت ، با کاهش شدید دریافتی خود مواجه می گردد و دوم قربانی بودن آنان برای فعالیت بیش از 30 سال به دلیل بی کفایتی نظام آموزشی در عدم تأمین نیروهای تازه نفس حرفه ای و متخصص.
قضاوت با شماست ، امر تدریس توسط یک فرد با تجربه نیرو تحلیل رفته ، نتایج مفیدی خواهد داشت یا توسط نیرو و انرژی فرد جوان بدون مهارت تدریس؟این وضعیتی است که بازنشستگان برای پر نمودن خلاهای بیشمار زندگی ایام بازنشستگی خود به استثمار خود تن در می دهند.
به یاد داشته باشیم که بلاتکلیفی افراد در جوامعی که به طور سیستمی اداره نمی شوند و داده و ستاده های آن با هم همخوانی معنی داری ندارد، امری طبیعی است، دوراهه ها و سه راهه هایی که هر نوع انتخابی را با مذمت عده ای دیگر روبرو خواهد ساخت.
پریشان احوالی در آموزش و پرورش کشور نیازمند به تعریف و بازسازی جدّی و زیربنایی دارد . عمده دلیل درجا زدن نظام آموزشی ما و مسئولان آن ، عدم استفاده از تجارب مسیر موفقیت کشورهای برتر آموزشی است. ما قادر به حل و فصل پیچیدگی افسارگسیخته این نظام با داده های داخلی از جمله با اتکا به سند تحول بنیادین ، اصلا و ابدا نیستیم. امروز تمام کشورهای برتر آموزشی ، از تجارب کشورهای موفق در امر آموزش ، بهره جسته اند. در تاریخ ایران و در عهد قاجار نیز توسط خیلی از افرادی که امروز نام نیک از خود برجای گذاشته اند از جمله امیرکبیر و حسن رشدیه و...... نیز ما از تجارب فرنگیان استفاده کرده ایم . امروز زمان دل سپردن به تابوهای نخ نما شدۀ ناکارآمد نیست ، رها سازید پیلۀ این نظام در جا زن را . تا زمانی که مجلس شورای اسلامی ، دولت و وزیر آموزش و پرورش ، فقط به رفع مشکلات بودجه ای می اندیشند ، اوضاع ما همین است و اگر وزیر آموزش و پرورش استقلال رأی نداشته باشد و قادر به تصمیم گیری مفرد نباشد و مطیع مستقیم تصمیمات دولت و مجلس باشد ، احتمال هر نوع تغییر و تحول سازنده در آموزش و پرورش محال است.
1) آيين نامه مدارس هيأت امنايی.بلوگفا .
2) کد خبر: 117923 . ۲۹ مهر ۱۳۹۸ . استثمار معلمان در مدارس هیأت امنایی .
3) http://fna.ir/dchw7q
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
مدارس هیات امنایی به معنایی واقعی استثمار معلمان هستند و بدتر از آن که یک عده در کشور خواهان وجود چنین چیزهایی هستند خواهان نابرابری اجتماعی گسترده و فاصله طبقاتی هستند .
شیوه مدیریت و آئین نامه مدارس هیئت امنایی توسط دادستانی و دیوان عدالت اداری ابطال و مغایر با اصل سی ام قانون اساسی اعلام شده است و دریافت هرگونه وجه با عنوان شهریه یا عناوین مشابه از اولیای دانش آموزان بابت ثبت نام و ارائه خدمات آموزشی و پرورشی رسمی ممنوع است . این بخشنامه توسط سرپرست قبلی وزارت به ادارات کل ارسال شده است چرا وزیر محترم و نمایندگان مجلس در نظارت و اجرای قانون و جلوگیری از تخلفات جاری در ادارات کل و مناطق و مدارس هیئت امنایی کوتاهی می کنند .
همین وضعیت در مدارس حمایتی نیز حاکم است مدارس حمایتی نیز جزء زد و بند و منافع زیر زمینی افراد خاص و رانت چیز دیگری نیست . عملکرد بد و بعضاً خارج از چارچوب ادارات کل و مناطق نشانه اینست که در اجرای آئین نامه این مدارس نیز ضوابط و مقررات رعایت نمی شود . یادم هست که آقای عباس پور رئیس کمیسیون آموزش مجلس وقت به آقای فانی در مورد این مدارس تذکر داده بود که این عمل مساویست با مدرسه فروشی و تخلف است پس چرا از آن زمان تا کنون این رویه ادامه پیدا کرده است .