محضر مبارک وزیر محترم آموزش و پرورش
ضمن عرض سلام و تبریک سال تحصیلی جدید
قبل از بیان هر نوشته ایی آرزویم برای دستگاه انسان ساز و تعلیم و تربیت کشورم این است که این وزارتخانه از انحصار دولت ها خارج شده و حداقل مدتی طولانی یکی از شایستگان و پاکان واندیشمندان این این مرزو بوم سکان داری این وزارتخانه را برعهده گیرد.
وزیر محترم شاید بهتر باشد صریح بگویم که حتی نامتان را نمی دانم .چون حداقل دو سال بیشتر وزیر مجموعه ی ما نیستید.پس بیان صریح و سریع مطلب بهتر است از سپردن نامتان به ذهنم. برایتان در جایگاه یک آموزگار آرزو دارم آنقدر نام نیک از شما بماند و خوش آوازه درخدمت رسانی به قشر فراموش شده ی معلم شوید که نامتان برسر زبان ها بیفتند.
القصه...
این نیروی خدوم و زحمتکش از آموزگاران شهرستان نوظهور پردیس است ؛ درزمانی که جنابتان هنوز به تصدی این وزارتخانه دست نیافته بود و دو وزیر قبل از شما هم نبودند.حاصل تدبیر معاونت توسعه و پشتیبانی شهرتهران و شهرستانهای تهران شد یاس و ناامیدی بر ما...حال شاید بپرسید چرا در دولت امید ناامیدی ؟
تصمیمات در اتاق دربسته بدون رضایت معلمی که بدون اجازه اش اداره نمی تواند کلاس و پایه و مدرسه اش را عوض کند ، برآن شد که پردیس از زیرمجموعه ی تهران خارج شده و زیرمجموعه ی شهرستان های استان تهران بشود.
نظربراین که همکاران شاغل در آن خندق بلا همگی استخدام شهر تهران هستند و با کدمستخدمی تهران بالاجبار زیرمجموعه ی سازمان آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران شدند.
البته قرار بود که این مثلا معلمان بینوا که در باتلاق بی تدبیری و بی تفاوتی مسئولین (آقای کمرئی ریس اسبق شهرستانهای تهران ،آقای فولادوند و آقای باقری معاونت اسبق توسعه و پشتیبانی شهر تهران )گرفتارشده اند ،طی بازه ی زمانی سه الی چهار ساله به تهران برگردند که با کم لطفی مسئولین پردیس مواجه شده اند و عملا راه برگشت مسدود شده است.
حال بر این چند نکته نظاره کنید :
اگر من مامور شده ام که در منطقه ی نوظهور به دوراز محل سکونت خود خدمت کنم پس حق ماموریتم کجاست؟
اگر قرار است طی توافق دو معاونت پشتیبانی و توسعه اداره کل ،منِ ازهمه جا بی خبر کمبودهایتان را موقت پوشش دهم،،پس چرا حالا که رسالت و تعهدم تمام شده برگشتی به شهر خود ندارم؟
من سابق براین وسایل ایاب و ذهاب تا محل کارم توسط اداره برایم مهیّا بود، چرا امسال سرویس دهی نداریم؟ هرچند سالهای قبل هم که سرویس داشتیم رانندگان بیچاره آن قدر طلبکار اداره بودند که هر روز نق و غرولندشان رابرسر معلم بینوا فریاد می کردند.
اصلا چرا ما که ازخدمت صادقانه دریغ نکردیم امتیاز و تسهیلات ویژه تری نسبت به معلمینی که در حوالی محل سکونت خود خدمت میکنند نداریم. نه اضافه کار، نه حق ماموریت، نه حق مسکن ، نه حق کمتر توسعه یافته و نه هیچ چیز دیگری؟
واما این آمورگارخدوم و زحمتکش ازهمه جا رانده و مانده شده است..بی انگیزگی و یاس کاری درمن در حال رشد است. احساس حقارت می کنم، تربیت با حقارت میسّر نیست.
من آموزگار ابتدایی ام، ابتدایِ کشوربا من است ؛ شاید بهتر باشد بگویم اولین سنگرِ این سرزمین از آن من است..تدبیری برایمان کنید تا تبدیل به امیدی در، ما بشود..
راه بازگشت به تهران را بعداز ده سال برایمان باز کنید.
شهرستان پردیس امسال بیشترین نیروی آموزشی را گرفته است .چرا با خروج معلمان منطقه ی هشت به تهران و منطقه ی خودشان مخالفت میکند؟
وزیر محترم ، و برادر ارجمندم امید آن دارم که این اعتراض جمعی معلمان به اطلاع جنابعالی برسد و اقدامی جهت بهبود ساماندهی ما انجام شود.
منتظر تدبیر عادلانه ی جنابتان هستم تا تبدیل به امید در ما بشود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
است انتظار معجزه در مسند این وزارتخانه .