معلم در فرهنگ دینی و ملی ما واژه مقدسی است، خوبی های او را به ماهیان دریا که غیر قابل شمارش است تشبیه کرده اند، مقام او مقام انبیای الهی است.
" من علمنی حرفا، فقد صیرنی عبدا " در شان و منزلت او گفته شده است.
پرکردن دهان او از در گرانبها بخشی از جبران تعلیم خیر توسط اوست.
بوسیدن دست مبارکش از جمله موارد مجاز دست بوسی عنوان شده است.
تکریم منزلت او در ادبیات فاخر ما آن چنان بزرگ شمرده شده که بسیاری از بزرگان هستی خود را در هست او دانسته اند.
چند روزی است که مردی بزرگ و مهربان از خیل عظیم معلمان باکرامت وطن، جناب آقای فرج کمیجانی محبوس و از جمع دوستان خود دور شده است.معلم پیش کسوتی که دغدغه موفقیت و حضور فعال فرهنگیان در عرصه های مختلف سازندگی و مشارکت او را لحظه ای از تلاش شبانه روزی باز نداشته است.
در خوی و خصلت دلسوز و مهربان و مورد احترام قاطبه فرهنگیان ، در مشی سیاسی اهل گفت و گو و مشورت و در تفکر تشکیلاتی عملگرا و فعال، و در دوستی ورفاقت اهل معرفت و مودت است.
دور کردن او از فضای خدمت به آموزش و پرورش مورد ابهام وسوال قاطبه فرهنگیان است که طبعا درحد و اندازه خود می تواند در کندی مشارکت اجتماعی وسیاسی دیگر معلمان در این دوره حساس موثر واقع گردد.
در این دوره جدید وتحولی، که قوه محترم قضاییه همت خود را بر مبارزه با ریشه های فساد و دولتمردان و سیاستمداران و اهالی قوه مقننه همت خود را بر بسیج همگان برای حضور فعال درانتخابات آینده قرار داده اند ؛ حضور و وجود معلمان پیش کسوت تشکیلاتی معتدل و معتقد به نظام ، همچون فرهنگی پیش کسوت، تلاشگر و دارای قوت تشکیلاتی فوق العاده بالا، جناب آقای فرج کمیجانی در درون جامعه یک ضرورت اجتناب ناپذیر است.
امید است همان گونه که تعلیق حکم قبلی ایشان به راحتی برای قوه قضاییه امکان پذیر بود، ملغی کردن آن نیز، بار دیگر چهره رافت ، گذشت و کرامت نظام را به فرهنگیان کشور برای تداوم مشارکت در عرصه های سازندگی کشور نشان دهد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
چنان زهرچشم گرفته اند
که هرچه قدر فساد کنند و هرقدر درمهار تورم افسارگسیخته اهمال و سستی ورزند
هیچ کس جرئت نمیکند حتی درباره ی اعتصاب و تجمع فکر هم بکند.