فارغ از اینکه جناب بطحایی برای چه موضوعی استعفا داده است باید مسئله آموزش و پرورش جای برای همیشه حل شود و از حاشیه های بی تفاوتی به متن توجه برگردد .
آموزش و پرورش امروز هر چند به دلایل عدیده نتوانسته در تراز نظام اسلامی باشد و در صدر توجه نظام های تعلیم و تربیت جهانی بنشیند اما این مانع از این نمی شود تا مسائل مهم و حیاتی نظام تربیت مورد غفلت واقع شود .باید در نظام آموزش و پرورش مانعی از جنس مسایل مالی و معیشتی نباشد و متقابلا این سیستم پاسخگوی تام و کمال توقعات و مطالبات ملت و دولت شود .
ناگفته پیداست دفاع از آموزش و پرورش لزوما همین وضعیت جاری نیست و ما با نظام تعلیم و تربیتی که در تراز انتظارات و قابل دفاع باشد، فاصله زیادی داریم .
این وضع موجود که شاید یکی از دلایل این ضعف مفاهمه و فقدان زبان مشترک دولت و حتی حاکمیت با نظام تعلیم و تربیت است باید در جایی به فهم مشترک بینجامد .
باید برای آموزش و پرورشی مطلوب هزینه داد و با تعریف اهداف و تبیین انتظارات به اصلاح مناسبات پرداخت.
دور نیست اگر بگوییم نه این آموزش و پرورش مناسب انتظارات است و نه این بودجه و اعتبارات شایسته چنین مطالبات .
داشتن مدرسه زندگی ، معلم زندگی می خواهد .
ما باید متناسب با مطالبات اصلی ، دغدغه های حاشیه ای از جنس زندگی و معیشت را مرتفع کنیم و بیش از یک عنصر ساده، انتظارات تحولی از جنس تغییر ، رشد و شکوفائ نسلی را طلب کنیم .
آموزش و پرورش تا زمانی که مدیران تحولی ، هوشمند ، توانا، دانا و باشهامت نداشته باشد به مفاهمه با دولت وحاکمیت دست نمی یازد
و این آمد و شدها به ساختمان قرنی جز زحمت آفرینی باری از دوش آموزش و پرورش ضعیف برنخواهد داشت .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
رتبه بندی مطالبات دبیران و...سازمان نطام معلمی بیمه تکمیلی طلایی و نه برنزی ولغو محدودیت تحصیل دبیران و معلمان و....وعده های عملی نشده حاج بابایی فانی و بطحایی
آن مرد جای مهر بر پیشانی داشت
آم مرد عینک بر چشم داشت.
آن مرد رفت
·
آن مرد آمد، آن مرد در باران آمد. آن مرد با اسب آمد.
ما آن مرد را در کتاب ابتدایی دبستان دیدیم. نمیدانم آن مرد امروز هم در کتاب درسی ابتدایی در حال آمدن است؟ باران بند آمده یا نه؟ اما آن زن ـ مرد در بیرون از کتاب، اوایل همین قرن از پشت اسب و الاغ پیاده شد و به جنبش ملتها پیوست، آن مرد احساس میکرد در جهانی روبه رشد، عقب مانده است. نیروی واکنشی نیاز بود که با یک فوران فوقالعاده از روی عقب ماندگیها جهیده و جلو بیاید. آن مرد میخواست دارای برجستگیهایی باشد، به دنبال شاخصیتی بود که نداشت. آن مرد جهید و آمد، انقلابی شد، ......
با اینهمه، عمر آن مرد به سر نیامد و هرگز هم به سر نخواهد آمد چرا که روئینتن است. آن مرد آمد. هم از شرق و هم از غرب نصیب بُرد و دو نیمه شد. نیمی ز ترکستان، نیمی ز فرغانه. او آمد اما در هیچ زمانی نوسان میان بدبینی و نویدبخشی تا این حد سرعت نداشته، حالش مثل هوای بهار است. لحظهای آفتابی و روا، لحظهای ابری و ناروا. آن مرد همچنان میآید. در دوردستها، افق، خاکستری و مبهم است. او میرود اما درست نمیداندبه کجا. گامهایش مردد و لرزان شده. با اینهمه او نمیتواند نرود چرا که « رفتن همیشه اصل است، ماندن استثنا ».
محسن نعمتخواه
24 بهمن 94
یکی مثل فانی رو دوباره میارن ...
روزهاي آينده پرده از اين راز خواهد گشود.
پيش بيني مي شود اوضاع در اين وزارت، سياسي تر از امروز شود.