این چند وقت نگاه های مختلف به شوی چند مدیر یا معاون مدرسه که نقل محفل فضای مجازی و اهل قلم و غیره شده است به شدت افکار جامعه را مشوش کرده است .
قصد نداشتم دراین مورد خاص دست به قلم شوم، اما وقتی تصویر غیرموجه خواننده را در پیج طرفدارانش دیدم و پیامک های آنان را خواندم که این مدت باعث شده روی هر کلیپی صدای این آقا را صداگذاری کنند بر آن شدم تا بنویسم.
از طرفی مطالعه دیدگاه ها، نقدها و بررسی های اکثر صاحب نظران و اهل قلم، مرا به این سمت سوق داد که نتیجه بگیرم برخی از ما و نه همه ،به شدت ملت توجیه گری هستیم.
لذا معتقدم این شو نه قابل دفاع است ،نه قابل قیاس با خلاف های بزرگتر چون اختلاس و....نه بزرگنمایی، نه گنجاندن در صف مطالبات به حق فرهنگیان و نتیجه گیری های تعصبی و نه مظلوم نمایی.
سالهاست که فرهنگیان مطالبات به حقی دارند از جمله :
بهبود وضعیت معیشت
حقوق مکفی
بیمه کارآمد
حق برخورداری از محیط فیزیکی جوان و نه فرسوده
اداره مدرسه با بودجه مکفی
برداشتن فاصله بین مدارس دولتی و خصوصی
مبارزه با مافیای کنکور
حق برخورداری از پایگاه ارزشی
که متاسفانه
در لابه لای نامهربانی های سهوی و یا عمدی و نگاه های مصرفی به جامعه فرهنگیان پایمال شده است،
رهبری نیز در دیدار با فرهنگیان در اردیبهشت ماه ۹۶ و ۹۷ بر درستی برخی از اولویت های این مطالبات صحه گذاشته اند ؛ چنانچه فرمودند : "وظیفه ی مهمّ همهی ما این است که منزلت معلّم را در جامعه معرّفی کنیم؛ این کار نشده؛ منزلت معلّم، جایگاه معلّم، آنجوری که این حقیر به آن اعتقاد دارم و آن را حس می کنم و لمس می کنم، در جامعه جا نیفتاده.
مسئلهی معیشت البتّه مهم است ،شکّی نیست، امّا مسئلهی منزلت معلّم، اگر از مسئلهی معیشت مهمتر نباشد، قطعاً کمتر نیست.
با صِرف گفتن انجام نمیگیرد، کار لازم دارد.
باید جا بیفتد در ذهن جامعه که معلّم یک مرجع است، دستگاه آموزش و پرورش یکی از معدود دستگاههای درجهی یک در پیشرفت کشور و نیازهای کشور است؛ ما نمی توانیم به آموزش و پرورش مثل یک ادارهی معمولی در ردیف ادارات دیگر نگاه کنیم؛ اینجا مسئلهاش، مسئلهی ویژه است."
حال روی سخنم با مجریان عمدی یا سهوی شو ساسی در برخی مدارس است.
همکار محترم با راه اندازی این شو پیامتان چیست؟
اگر دنبال شاد سازی مدرسه وبچه ها هستید از راهش وارد شوید !
شاید گنجاندن واحدی به نام موسیقی در محتوای درسی تقاضای موجهی باشد.
شاید استفاده از موسیقی های منطقه ای، ملی، رقص های سنتی، و منطقه ای، هم آوایی حافظ و مولانا و...در صفوف صبحگاهی بسیار موجه تر باشد تا محتوای این دست ترانه ها ؛ لذا قدرت تفکیک مسائل در این مواقع ضروری است و باید بصیر باشیم.
خوب می دانید و می دانیم از بلندگوی قانونی مدرسه در لباس مسئول ،قانون شکنی توجیهی ندارد ؛ مثل کرورکرور قانون شکنی های دیگر نهادها در لباسهای متفاوت بزرگ و کوچک که توجیهی ندارند.
پس پشت بچه های مردم به بهانه مطالبه نیاز بچه ها به شادی و پایکوبی پنهان نشوید!
شاید بیشتر این کودکان و نوجوانانی که شما آن ها را رقصاندید، بارها و بارها در محافل غیر از مدرسه تجربه رقص وپایکوبی را داشته اند و دارند، ملودی های بسیاری از ساسی های مختلفی را حفظند، و همچنین بخشی از جامعه که همه ما جزیی از آن هستیم،شاید هم برعکس عده ای با این مسائل غریبه بوده باشند و مقید.
اما مدرسه این موضوع را برنمی تابد و خوب می دانید ، از بلندگوی مدرسه، تریبون مدرسه، شما نمی توانید دی جی ساسی و امثالهم باشید.
به زعم من این اعمال که دست آویز خیلی ها شده محکوم است.
هرگز اخلاقیات وارسته جامعه بزرگ فرهنگی، دلسوزی ها، مادرانه مادری کردن برای بچه ها و پدر بودن برایشان، با این اعمال سبک سرانه و کوته بینانه و سطحی رنگ نمی بازد.
جامعه فرهنگی همچنان بر سریر اخلاق و وجدان کاری تکیه زده است.
پس امانت دار حرمت ها باشید که حرمت امامزاده با متولی آن است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
متاسفانه در جامعه ی بزرگ و البته مهم آموزش و پرورش اولویت ها جابجا شده و بسیاری از مسئولان، شیپور را از سر گشاد آن می نوازند.
متشکرم از شما