سخنی با تمامی منتخبین انتخابات شورای عالی آموزش و پرورش:
در صورت انتخاب در مراحل پایانی، از نظر شاخصه های مشارکت اجتماعی و اصول حاکم بر دموکراسی مدنی و اجتماعی، مشروعیت نخواهید داشت.
نامه ی برخی منتخبان فرهنگیان(!!؟) در انتخابات شورای عالی آموزش و پرورش به سیدمحمد بطحایی ( این جا ) در حالی منتشر گردید، که جای سئوالات و ابهامات بیشتری در اذهان جامعه فرهنگیان باقی گذاشت.
همان طور که از شاخص های انتخابات الکترونیکی پیداست، هدف برگزاری، مشارکت فعال تر و گستردهتر شهروندان در دموکراسی نیابتی امروزی، از طریق اینترنت، ارتباطات تلفن همراه و دیگر فناوریها، بوده است.
درصد مشارکت پایین فرهنگیان در این انتخابات که به صورت الکترونیکی برگزار گردید، مشروعیت منتخبین را زیر سئوال برده است.
بد نیست نگاهی بیاندازیم به توئیت وزیر آموزش و پرورش:
اگر تعداد کل فرهنگیان کشور را یک میلیون نفر فرض کنیم (که این آمار بیشتر از عدد مفروض است)، و آمار کلی شرکت کنندگان در انتخابات را بر اساس توئیت وزیر در پایان انتخابات، صد هزار نفر در نظر بگیریم، به این نکته خواهیم رسید که پذیرفته شدگان مرحله نهایی، منتخبین تنها 10 درصد فرهنگیان کشور در خوشبینانه ترین حالت هستند!
هر چند انتقاداتی به نحوه برگزاری و روند انتخابات به علت زیر پا گذاشتن شاخصه های یک مشارکت و انتخابات الکترونیکی وارد است، درصد پایین مشارکت (زیر ده درصدی) فرهنگیان (به هر دلیل و علت)، به شدت مشروعیت منتخبین را تحت تاثیر خود قرار داده است.
بسی جای تعجب دارد که این افراد چگونه خود را منتخبین فرهنگیان کشور قلمداد می کنند؟
مگر نه این که در سابقه تاریخی دموکراسی اسلامی، حضرت امیر المومنین علی (ع)در اواخر خطبه سوم کتاب نهج البلاغه با بیانی فصیح به دلایل پذیرفتن خلافت اشاره دارد و می فرماید:
در روز بیعت فراوانی مردم چون یال های پرپشت کفتار بود. از هر طرف مرا احاطه کردند تا آنکه نزدیک بود حسنین (ع)را لگد مال کنند و ردای من از هر دو طرف پاره شود.سوگند به خدایی که دانه را شکافت و جان را آفرید اگر حضور فراوان بیعت کنندگان نبود و یاران حجت را بر من تمام نمی کردند،اگر خداوند از علما عهد و پیمان نگرفته بود که برابر شکم بارگی ستمگران و گرسنگی مظلومان سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهان آن انداخته رهایش می ساختم و آخر خلافت را به کاسه ی اول آن سیراب می کردم آنگاه می دیدید دنیای شما نزد من، از آب بینی بزغاله ای بی ارزش تر است.
در قسمتی از این نامه - خطاب به وزیر آموزش و پرورش- آمده است:
"نیک می دانید که فراگیری بحران اعتماد عمومی در این سرزمین بیش از هر چیز ریشه در وعده های بی سرانجامی دارد که هیچ گاه تحقق نمی یابد."
بر اساس همین کلید واژه ، و همچنین تجربه همراه با شکست و تامل برانگیز انتخابات صندوق ذخیره فرهنگیان، و یا به هر دلیل دیگر، اکثریت فرهنگیان کل کشور در این انتخابات شرکت ننموده اند. و اکنون هم که عده ای به مرحله نهایی راه یافته اند، بیم بی اعتنایی نسبت به وعده های وزیر آموزش و پرورش دارند، پس باید گفت:
" اصرار منتخبین دور اول بر ادامه حضور در جریان انتخابات با وجود درصد مشارکت پایین و بیم بی اعتنایی مجموعه وزارتخانه چیست؟"
مگر نه این است که :
خشت اول گر نهد معمار کج، تا ثریا می رود دیوار کج!!
ممکن است این نقد به اینجانب و دیگر منتقدان وارد شود که :" بهتر بود که به جای انتقاد در انتخابات شرکت فعال می داشتید تا این چنین نشود و ..."
لذا در جواب این گروه افراد باید متذکر شد که چرا طرح سازمان نظام معلمی که خواسته و مطالبه تمام فرهنگیان است و مورد مطالبه و سئوال نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی است، از جانب وزیر و دیگر مدیران ارشد وزارت خانه مسکوت مانده است ؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
محروم جامعه هستند که فقط قرار است در بازی
سیاسی وزیر ، ڔل مظلوم حق خواه را بازی کنند.
مگر مابقی اعضا از جمله خود وزیر مشروعیت و
شایستگی حضور در آن را دارد ؟
زیاد جدی گرفته اید ، خوش خیال نباشید. ما
بدبینی را با این نظام آموخته ایم و کمتر
اشتباه می کنیم.