مانده ام ، آه می کشم یا رب
در مسیری که خنده هست تَعَب
دلم آمد به رنج ، از این زندان
روحِ خسته ، خبر ز مرگ ، طلب
مرگِ من نیست جمله را تزویر
مُردنم بهتر است ز مرگِ ادب
چو ببینم که هست ، ظاهر ، علم
نیست باطن چه سود این مکتب
طفل را هر طرف نبینم ، خوش
آرزویی کنم که هست طَرَب
غم فرزندِ مردمانِ هنر
بر هنرمند هست سخت ، عجب
آری آری نگاهِ خستۀ عشق
از پسِ قلب ، خوانده شد در شب
دل ، چه بندی به عشقِ عاشقِ من
ای نگار ِدلم ، تو عشق طلب
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت داریداین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.