به نام خدای حقیقت و روشنگری
مدتی است که به حکم بشردوستی، احساس مسئولیت و تعهد انسانی، ایمانی و مطابق با منشور قرآن " ن والقلم و ما یسطرون " و با ایده و دکترین خداپسندانه و امانیستی خدمت و فرایندسازی رشد و کمال و رفع نابسامانی ها، تبعیضات و اغراض و امیال اهریمنی و اختاپوسی و ماکیاولیستی و برملا ساختن هزار توی نفاق و نیرنگ و پلشتی از ناحیه برخی سوداگران به ویژه به قصد نشانه رفتن فرهنگ اصیل و مدنیت، صدای معلم با همت، درایت و مدیریت استاد سخن و قلم و دلسوز جامعه به ویژه فرهنگیان فرهیخته تاسیس و راه اندازی و مشغول به فعالیت شده است.
خوشبختانه به خاطر انگیزه و هدف و نیز آثار و برکات مفید و کاربردی سایت مزبور و روشنگری های شایسته و به جای صدای معلم، به رغم برخی کارشکنی ها و سنگ اندازی های مذبوحانه و موذیانه و مزورانه، صدای معلم با محبوبیت و مجذوبیت و مطلوبیت قابل توجه و تحسین برانگیز مواجه می باشد.
با آن که به حکم دین و عقل و انسانیت و مطابق با مندرجات قانون اساسی حقوق بشر و قوانین مدنی رایج و متعارف و بر اساس فرمایش رسول رحمت و رافت " هر کس شب را به صبح برساند و در فکر اهتمام امور مسلمین ( و کل بشریت ) نباشد مسلمان نیست. رسالت تنویر افکار عمومی و حداقل صنف عظیم فرهنگیان بلامانع و بلکه مقدس و پسندیده است، مع الوصف از زاویه تنگ نظران و شکست خوردگان اخلاقی، فرهنگی و بازیگران عرصه زر و زور و تزویر به مثابه و مصداق " تشویش اذهان عمومی و مسائلی از این دست تعبیر و تفسیر می گردد! مشی فلسفی و کلامی صدای معلم همواره بر مدار یک دیالکتیک متعارف و روش سقراطی و بنا بر دکترین کتاب خدا و " تبیانا لکل شی ء " ، روشنگری ، ابهام زدایی ، تعادل ، تکامل ، گفت و گوی سالم ، تبیین و نهادینه سازی تفکر نقادانه و انتخاب به احسن بوده است
در فرایند بازخوانی مندرجات و مکنونات صدای معلم از آغاز تاکنون صاحبان عقل و انصاف و وجدان و دانشوران و حقیقت گرایان و واقع اندیشان به وضوح و بدون کوچکترین ابهام و ایهامی در خواهند یافت که این سایت فرهنگی، علمی نیست و انگیزه ای جز نهادینه و بهینه ساختن ارزش ها و هنجارهای اجتماعی، فرهنگی و پشتیبانی از بنیادهای فرهنگی، تمدنی و تدین و اخلاق و مساوات و عدالت و تعالی و رشد و کمال منشور و دکترین ناب اسلامیت و جمهوریت و ستاندن بهانه های واهی از ناحیه معاندان و بداندیشان و مغرضان داخلی و خارجی نسبت به این مرز و بوم مقدس و مام وطن نداشته است.
سخن و سپس صدای معلم، موفق گردیده جلوی بسیاری از اعوجاجات و انحرافات حداقل نسبت به قشر محترم و مظلوم و زحمتکش و بی ادعای فرهنگیان را گرفته و ضمن انعکاس تضییع حقوق انسانی و مادی و حیثیتی فرهنگیان، بسیاری از رشته های شیطانی و مغرضانه و خودخواهانه راهزنان اخلاق و فرهنگ و مدنیت را بگیرد. با توجه به این خدمات و باقیات الصالحات منبعث و ملهم از صدای معلم، بایسته و شایسته است که مسئولین نظام و به خصوص اهالی فرهنگ و دانش و آرزومندان به تعالی رساندن این ملک باستانی و کشور بزرگ با تمدن درخشان و محیرالعقول، ضمن دست رد نهادن بر سینه خفاشان و نان به نرخ روز خوران و ژاژخایان و " یصدون عن سبیل الله " از هر حیثیت و به طور جد و مستمر حامی و مدافع صدای معلم و به خصوص لیدر فکری و فرهنگی و عنصر شایسته و محبوب فرهنگیان و بلکه کل آزادی خواهان و فرهنگ دوستان یعنی جناب استاد فرزانه آقای پورسلیمان باشند.
این مدال افتخار شکوهمند و درخشنده جامعه بزرگ فرهنگیان و معلمان فرهیخته و دبیران اندیشه ورز و سایت صدای معلم هرگز وابسته و در و چنبره حزب و گروه و باند به خصوصی نبوده و آن چنان مولایمان علی (ع) فرموده است آزادگی و آزاداندیشی را نصب العین خود قرار داده و جز به خدا و وجدان و اخلاق و حرکت در چارجوب قانون اساسی نیندیشیده است و نه تنها تاکنون کوچکترین ساپورت مالی و پولی از ناحیه گروه های مقتدر و صاحب نفوذ و بازیگران عرصه قدرت اقتصاد و مقام نسبت به صدای معلم و مدیر مسئول و صاحب امتیاز آن صورت نگرفته بلکه بالاترین سقف ایثار و کمک تا حد امکان از سوی شخص آقای پورسلیمان محقق گردیده است و این خود نهایت سلامت و صداقت و اخلاقیات و مردانگی ایشان را منعکس می سازد.
دکترین و استراتژی و راهکارهای صدای معلم به لحاظ حقیقت گویی و مقابله و مقابله و مبارزه با دروغ و نیرنگ و شارلاتان بازی در جهت تحکیم نظام جمهوری اسلامی ایران و منشور قانون اساسی بوده و هست و تضعیف چنین پروسه و پارادایمی در واقع میدان دادن به فرصت طلبان ، مستبدان و مستکبران داخلی و خارجی ضد نظام و انقلاب و کشور می باشد .
« صدای معلم » دوست صدیق و شفیق و حقیق علم و فرهنگ و دین و ملک و دشمن سرسخت اما منطقی جهل و زور و خدعه و پلشتی است و با مشی و مرام انسانی که دارد دوست ندارد جوانان ، قلم به دستان و احزاب با از کف دادن هنر دشمن شناسی و با فقدان دانایی و بینش در دام بنیادها و شبکه های جاسوسی و ضد ایرانی « هینوس » و « جین شارپ » و غیره بیفتند و بازیچه دست های مرئی و نامرئی خیمه شب بازان امپریالیستی و نازیسم گردند .
مشی فلسفی و کلامی صدای معلم همواره بر مدار یک دیالکتیک متعارف و روش سقراطی و بنا بر دکترین کتاب خدا و " تبیانا لکل شی ء " ، روشنگری ، ابهام زدایی ، تعادل ، تکامل ، گفت و گوی سالم ، تبیین و نهادینه سازی تفکر نقادانه و انتخاب به احسن بوده است .
همان گفت و گو و تبادل افکاری که در آن به قول « یوآخیم واخ » فیلسوف شهیر جهان غرب ، تکیه بر مشترکات و نه افتراقات و نیز نمایاندن و تحکیم و تقسیم و تثبیت مولفه های واقع نگری و حقیقت جویی و عواطف و احساسات پاک انسانی است .
رک گویی و واقع بینی و انتقاد سالم و منصفانه و ارشاد و هدایت از جمله ویژگی ها و مشخصه های بارز صدای معلم است که هرگز با دو روئی ، بوقلمون صفتی و تملق و باژگونه نشاندن وقایع و حقایق و درّ به خوکان ریختن سخت در منافات و تعارض می باشد .
سایت ها و جرائد و نشریات به اصطلاح " زرد " که جز هم پوشانی و رتوش کردن و رفوی میکروب ها و گنداب ها و مرداب ها و ریزه خواری هنر دیگری ندارند ، هرگز دلسوز انسان و انسانیت و نظام و انقلاب کشور نبوده و بلکه نقش مخرب و ستون پنجم ولو ناآگاهانه برای خصم بدخواه و سوپر امپریالیست ها را بازی می کنند و در واقع با عوام فریبی و نان به نرخ روز خوردن و چاپلوسی هنرمندانه و بازیگرانه و منفعت طلبانه ، به دوست ضربه زده و به دشمن یاری می رسانند و این همان چیزی است که آمال و آرزوهای دیرینه و همیشگی سودجویان و دشمنان انسانیت و مدنیت و فرهنگ و تمدن را رقم می زند و به ارزش ها و هنجارهای اخلاقی و آرمان بشریت و دین و مذهب و ترقی و پیشرفت صدمه می زند .
آنان که علم شکایت را بر علیه این رسانه مستقل معلمی بر می فرازند نشان از ضعف در استدلال ، گفت و گو و محاجه دارند و امید که " تغییر " سرلوحه مشی و تفکر آنان قرار گیرد .
والسلام .
نظرات بینندگان
سلام
تقدیم شما :
" آیا واقعا بیشعوری مرض است؟
پاسخ من به این سؤال یک "بله" قاطع و بلند است.
بیشعوری مرض وقاحت و سؤاستفاده از دیگران است.
آدم بیشعور نمی تواند به ديگران پیله نکند .
انگار اگر دست از اشکال گیری بردارد و یا دیگران را تحقیر نکند جانش در می آید...!
خاویر کرمنت
آقای نورالدین
از لطف و نظر شما سپاسگزاریم .
مشی صدای معلم تغییری نکرده است .
به نظر می رسد جامعه ما به دلایل مختلف پرخاشگرتر و حتی غیرمنطقی تر شده است .
فارغ از دلایل این پدیده باید در واژه پردازی و گفتن کلمات و جملات دقت کنیم .
بدون دلیل و مدرک و صرفا بر اساس شنیده ها نباید اتهامی را متوجه کسی کنیم .
پیشنهاد ما این است یادداشت آقای احسان محمدی با عنوان " فحش بده حالت خوب میشه! " را در همین ستون مطالعه فرمایید .
هدف ما در این رسانه تاسیس و تبیین فرهنگ نقادی و گفت و گو بوده است .
این با عقده گشایی و اتهام پراکنی و... مانند آن چه در شبکه های اجتماعی جریان دارد تفاوت دارد .
کاش در مدارس ما به جای این همه تست زدن و حافظه محوری و... کمی به سواد رسانه ای و مهارت های اجتماعی می پرداختند .
پایدار باشید .