" خیلی از درس خواندهها، تقصیر نابه سامانیها و عقب افتادگیها را به گردن امثال اسکندر، اعراب، چنگیز، تیمور و بالاخره سیاست خارجی و استعمار قرن اخیر که تماما از خارج وارد شده است میاندازند! در قدیم نیز پای قسمت و تقدیر یا فلک غدار را پیش میکشیدند!
اگر صدبار حکومتت را از بیخ و بن عوض کنی، اگر تمامی دشمنان فرضی و حقیقی خارجیات را از روی زمین محو کنی، اگر تمامی افلاک و سماوات را به خدمت درآوری، تا ریشهی مشکل را در خودمان خشک نکنیم، تمامی این عوامل احتمالا مسکنهایی خواهند بود و درد، پس از مدتی به نحو و شکل دیگری باز هم گریبانت را خواهد گرفت! (1)
در روزهای گذشته حرکت « محمد باسط درازهی » نماینده مردم سراوان نمایندهٔ دورهٔ دهم مجلس شورای اسلامی از حوزهٔ انتخابیهٔ سراوان، سیب و سوران و مهرستان در استان سیستان و بلوچستان در صدر اخبار و مورد توجه افکار عمومی قرار گرفته است .
نخستین باری که " درازهی " را دیدم کمی پس از برگزاری انتخابات این دوره مجلس بود .
شنبه بیست و دوم اسفند ماه سال 1394 نشست نمایندگان تشکل های معلمان و فعالان صنفی – سیاسی فرهنگیان با برخی منتخبان مجلس دهم در کانون تربیتی فرهنگی حر واقع در منطقه 11 تهران برگزار گردید . ( این جا ) و ( این جا )
در این نشست که به دعوت انجمن اسلامی منطقه 11 تهران صورت گرفت « محمدرضا عارف » منتخب اول مردم تهران و نیز تعدادی از نمایندگان منتخب مجلس دهم و برخی شخصیت های فرهنگی - سیاسی به ارائه نقطه نظرات و دیدگاه های خویش پرداختند .
یکی از افرادی که در این مراسم سخنرانی کرد « درازهی » بود .
بد نیست سخنانی را که ایشان در ابتدای وظیفه نمایندگی خویش بر زبان رانده است یک بار دیگر مرور کنیم :
" بنده معلم هستم و مدرس دانشگاه ، رشته ادبیات و زبان انگلیسی فارغ التحصیل از دانشگاه بمبئی هندوستان .
مشخصه های استان من به شرح زیر است :
استانی که بالاترین درصد بی سوادی در کشور را دارد .
آن استانی که 13000 کمبود نیروی انسانی دارد تا به دومین استان محروم کشور برسد .
آن استانی که بیش از 120000 کودک از کودکان ایران اسلامی از تحصیل محروم اند .
و آن استانی که بیش از 70 درصد مدارس اش کپری هستند و بیش از 90 درصد کل مدارس استان غیراستاندارد هستند .
آری !
استان پهناور سیستان و بلوچستان ! پیشانی ایران !
هدف از این اشارات آن بود که در مجلس دهم گره های آموزشی کشور باز شود .
یک سوال طرح می شود : در خیلی از حوزه های انتخابیه من و شما تخصص ها و فوق تخصص های زیادی بوده اند ، مهندسان زیادی بوده اند ؛ اما جامعه من و شما دست به دامان معلم شده است .
پناه و فریادش را به یک معلم رسانده است .
جای تشکر دارد که به یک معلم اعتماد شده است .
نکته بعد آن است که این مناطق بیشتر مشکلات آموزشی دارند .
در خیلی از کشورهای دنیا و یک قرن قبل به مقوله " آموزش " اندیشیده اند اما در کشور ما متاسفانه فکر می کنم آموزش جزء اولویت های ده به بالا باشد !
در خیلی از کشورهای دنیا ، آموزش و پرورش جزء اولویت های اول و یا حداکثر دوم و سوم است .کشورهایی مانند ژاپن ، آلمان و...
امیدوارم مجلس دهم فرصتی باشد تا خلاها و گره های آموزشی در کل کشور خصوصا در استان های محروم که محروم ترین آن استان سیستان و بلوچستان است حل شود .
امیدوارم در مجلس دهم ، هم فکر بودن و هم فکر کار کردن مبنای ما در مجلس دهم باشد .
امیدوارم مشکلات کشور با تدبیر حل شود .
آن واقعیت هایی که باید بیان شود را بگوییم .
در حوزه انتخابیه من با بیشترین محرومیت درصد مشارکت در انتخابات مجلس نسبت به کل کشور 85 درصد و در انتخابات ریاست جمهوری 84 درصد بوده است که بالاترین درصد در کل کشور بوده است .
امیدوارم این انسان های بی ادعا که با کم ترین ها می سازند و همراه و همگام نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران هستند درک شان کنیم .
خصوصا آن طرف مرز که دو کشور نابه سامان افغانستان و پاکستان هستند و اگر ما این جوان ها را خوب حمایت و یا هدایت نکنیم آن طرف مرز فرصت های خطرناکی مانند گروهک ها و... وجود دارد .
باز هم امیدوارم مجلس دهم نقطه عطفی برای حل مشکلات کشور به ویژه مناطق محروم باشد . "
نکته جالب اظهارنظرهای وی در خصوص استیضاح منصور غلامی وزیر علوم است .
ایشان در 4 مرداد 97 در این مورد می گوید :
" پس از صحبتهای وزیر علوم قرار شد در روزهای آینده جلسه دیگری با استیضاح کنندگان تشکیل شود.
با توجه به اتفاق نظرهای نمایندگان بر سر تجدید نظر دوباره برای استیضاح، این موضوع به صحن علنی مجلس نرفت و قرار شد جلسه ای با حضور نمایندگان ظرف چند روز آینده انجام شود. "
با این حال تاکنون در مورد بطحایی ، عملکرد و حتی استیضاح ایشان مورد خاصی مشاهده نشده است . برآورد سخنان افرادی مانند حاجی بابایی اشاعه و نهادینه کردن فرهنگ تظاهر ، ریا و عوام فریبی در جامعه است
نخستین پرسش از آقای درازهی این است که آیا یک " معلم " به راحتی به دیگران توهین می کند و با الفاظ سخیف و کوچه و خیابانی دیگران را مورد عتاب و خطاب قرار می دهد ؟
البته در اکثر ادارات دولتی ، شبه دولتی و حتی خصوصی احترام و تکریم ارباب رجوع جایگاهی ندارد و بسیار نادر پیدا می شود کسانی که از از خدمات دهی و برخورد با مشتریان و مراجعه کنندگان رضایت داشته باشند هر چند در این زمینه منشورهای مختلفی در برابر دیدگان مردم نصب شده است اما این ها بیشتر فرمالیته است و تقریبا نظارتی در این زمینه دیده نمی شود .
حتا اگر فرضا آن نماینده اداره گمرک به این نماینده مجلس کم محلی و با بی اعتنایی کرده است به هیچ عنوان مجوزی برای زیر پاگذاشتن اخلاق آن هم از سوی یک نماینده مجلس و به ویژه از سوی یک " معلم " به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست .
آیا آقای درازهی با همان شدت و حدت که رگ گردنش برای بی احترامی یک کارمند نسبت به شان والای یک نماینده مجلس متورم و برافروخته می شود در برابر جان باختن آن 4 دانش آموز زاهدانی هم حساس و پی گیر است و به خاطر آن جلسه غیرعلنی تشکیل می دهند ؟
آیا شده است که این نماینده محترم و سایرین مثل ایشان بابت جان باختن دانش آموزان و معلمان در آتش سوزی های مدارس ، راهیان نور ، غیرمقاوم نبودن مدرسه و.... مسببان و تصمیم گیرندگان این وقایع تلخ را به مجلس بکشانند و حداقل بر سر آنان فریاد بکشند ؟
" بنده معلم هستم "
به تازگی هم در شبکههای اجتماعی بحث تقلب علمی این معلم مناطق محروم مطرح شده است که در صورت صحت این موارد به نظر نگارنده صلاحیت نمایندگی از ایشان ساقط خواهد شد .
در کنار این موضوعات واکنش شهروندان و افراد عادی هم قابل توجه است .
خیلی کم و شاید اصلا موردی پیدا می شود که کسی بخواهد از عملکرد این نماینده مجلس دفاع کند اما گویی همه فراموش کرده اند که در جامعه امروز ما و در روابط میان فردی مان اکثرا آلوده به " خشونت کلامی " هستیم و در سایه قانون گریزی و قانون ستیزی به راحتی و با حالتی حتا " طلبکار " حقوق قانونی و انسانی دیگران را زیر پا می گذاریم . واقعا اگر این گونه مسائل برای این افراد مهم است پاسخ دهند در این 3 سال نمایندگی برای مقاوم سازی و ایمن سازی مدارس و مناطق محروم چه کرده اند ؟
و این از ویژگی های عمومی جامعه ایرانی است که همیشه عیب دیگران را بزرگ می بیند و نگاهی به خودش ندارد و حتی نقد درست دیگران را نیز در این زمینه بر نمی تابیم .
خیلی کم دیده ام که افراد در برابر اشتباه و یا کوتاهی های خود عذرخواهی کنند گویی اصلا فرهنگ عذرخواهی و پذیرش اشتباه و سعی در اصلاح آن مولفه ای کمیاب در جامعه ایرانی است .
به عبارت دیگر می توان گفت اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان بالقوه و بالفعل یک " محمدباسط درازهی " هستند که مهم ترین عامل آن را می توان حاصل تربیت نادرست و یک فرهنگ آلوده دانست .
در کنار همه این ها سکوت « محمدرضا عارف » به عنوان رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس و نیز رئیس فراکسیون امید قابل تامل و البته تاسف است .
برخی اوقات فکر می کنم آیا فردی شایسته تر ، کارآمد تر و دلسوزتر از ایشان برای ریاست این کمیسیون مهم مجلس یافت نشد ؟
مگر می شود در برابر چنین مسائل مهمی که وجدان عمومی را جریحه دار می کند سکوت کرد و حرفی نزد ؟
فردا چگونه می توان در برابر عملکرد خویش و پاسخ به اعتماد عمومی دفاع کرد ؟
وقوع چنین مسائلی آزمونی برای شناخت افراد و میزان صداقت آنان و تطابق آن با عملکرد اشخاص است .
« حمیدرضا حاجیبابایی » رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس دهم در این مورد در مصاحبه با فارس می گوید : باید به رئیس مجلس و هیأت رئیسه آن که به دنبال برخورد با منتشر کننده این فیلم هستند و نیز همه کسانی که " فضای مجازی " را یک " تهدید " می دانند عرض کرد که خدا را شکر که این شبکه های مجازی یک " اتاق شیشه ای " برای نظارت بر رفتار همه ایجاد کرده اند
" رئیس مجلس و هیأت رئیسه پس از مباحثی که توسط برخی نمایندگان مطرح شده بود در حال جمعبندی موضوع بودند که با کارمند گمرک و کسی که این فیلم را در فضای مجازی منتشر شده است چگونه برخورد کنند. در حالی که به همراه آقای دهقان نماینده طرقبه به اعضای هیأت رئیسه گفتیم که ما نه دادگاه هستیم نه هیأت منصفه و لذا نمیتوانیم خانه ملت را به دادگاه تبدیل کرده و در مورد رفتارهای یک نماینده در بیرون مجلس که با مردم و یا ارباب رجوع بحث کرده و به امورات شخصیاش مربوط میشود، ورود کنیم چرا که نمیدانیم در این قضیه حق با چه کسی است.لذا مجلس نمیتواند در این خصوص تصمیم گیری کند که چه کسی عزل شده و با چه کسی باید برخورد شود. که اگر این کار را کردیم اقدام اشتباهی محسوب میشود.
نماینده مجلس وقتی در خیابان یا دیگر نقاط با مردم بحث و جدلی داشته باشد فردی عادی محسوب میشود هر چند که نماینده مجلس است ضمن اینکه نماینده مجلس در اجرای قانون و بیان سخن مردم و دفاع از آنان قانونی اساسی و کشور مصونیت دارد. اما وقتی بحثها دو طرفه شود نه مجلس میتواند ورود کند نه نماینده میتواند از جایگاه نمایندگیاش سواستفاده کند چرا که در آن صورت دو طرف فرد عادی تلقی میشوند.
با توجه به بررسیهای صورت گرفته در این خصوص به نظر میرسد که هم نماینده و هم کارمند در این خصوص اشتباه کردهاند اما اینکه چه کسی قصور بیشتری داشته است باید توسط یک هیأتی مستقل و حتی قاضی مشخص شود.
در برابر مردم نباید نمایندگان مجلس از خود حساسیت به خرج دهند ضمن اینکه نشان دادن حساسیت از سوی مجلس کار درستی نبوده است.
مجلس نباید معطل موضوعات جزئی شود چرا که در شان مجلس نیست که در هر موضوعی و برای هر نمایندهای موضوعی پیش آمد خود را منتظر بررسی اقدام کنیم چرا که مجلس شورای اسلامی متعلق به بیش از 80 میلیون ایرانی است که برای هر دقیقه و هر ثانیه آن هزینههای زیادی گردن نظام و مملکت دارد. لذا مجلس شورای اسلامی نباید خود را منتظر اقدامات مربوط به هر نماینده که در خارج از مجلس کارهایی را انجام داده است، کنیم و یا حتی جلسه غیرعلنی برگزار کنیم.
نماینده مردم همدان با بیان اینکه اتفاقات مهمی در کشورمان رخ میدهد که اکثر آنها دردناک است که میتوان به حادثه آتشسوزی در مدرسه دخترانه در زاهدان اشاره کرد،گفت: بررسی مسائل کلان و مهم باید در دستور کار مجلس شورای اسلامی باشد نه موضوعات جزئی. "
این استدلال حاجی بابایی درست مانند آن مدیر و یا معلمی است که می گوید ما در حدود مدرسه مسئول رفتار دانش آموزان هستیم و مسئولیتی در خارج از مدرسه و در مورد رفتارهای نادرست آنان نداریم .اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان بالقوه و بالفعل یک " محمد باسط درازهی " هستند که مهم ترین عامل آن را می توان حاصل تربیت نادرست و یک فرهنگ آلوده دانست
این طرز نگرش نهایت کوته فکری افراد را بازتاب می دهد و این که گویا فراموش کرده اند ؛ اساسا فلسفه مدرسه برای تغییر و اصلاح رفتار دانش آموزان پی ریزی شده است و داخل و خارج ندارد .
این گونه سخنان نوعی مسئولیت گریزی و توجیه رفتارهای ناقص و یا نادرست است .
اساسا مجلس به چه منظوری ایجاد شده است جز آن که یکی از وظایفش نظارت بر کارکرد قوانین است .
حال اگر این قوانین توسط خود نماینده مجلس نادیده گرفته شود چه باید کرد ؟
از سوی دیگر مگر یک نماینده مجلس نماینده افکار عمومی نیست ؟
کسی که به دیگران توهین می کند چگونه می تواند ادعا کند که نماینده مردم است ؟
برآورد سخنان افرادی مانند حاجی بابایی اشاعه و نهادینه کردن فرهنگ تظاهر ، ریا و عوام فریبی در جامعه است . آیا شده است که این نماینده محترم و سایرین مثل ایشان بابت جان باختن دانش آموزان و معلمان در آتش سوزی های مدارس ، راهیان نور ، غیرمقاوم نبودن مدرسه و.... مسببان و تصمیم گیرندگان این وقایع تلخ را به مجلس بکشانند و حداقل بر سر آنان فریاد بکشند ؟
این استدلال حاجی بابایی در مورد گناهکار خواندن طرفین مانند آن حکایت ملانصرالدین است .
می گویند :
دو نفر که با هم دعوا داشتند، برای حل اختلاف به نزد ملانصرالدین میآیند. نفر اول شروع به سخن میکند و با طرح استدلال و دلایل، خود را محق جلوه میدهد، ملا هم میگوید، بله حق با تو است. طرف دیگر دعوا با شنیدن سخن ملا، شاکی شده و دلایل خود را مبنی بر محق بودن خود بیان میدارد و ملا پس از گوش دادن میگوید، بله حق با تو هم است.
زن ملا که از پس پرده داشت این قضاوت و دفاعیات را میشنید از آن پشت پرده ندا در داد؛ که ملا؛ نمیشود هم او درست بگوید و حق با او باشد و هم با طرف مخالفش. ملا هم با خونسردی جواب گفت: اتفاقا تو هم درست میگویی و حق با تو هم است.
این گونه استدلال ها نه برای کسی مرجعیت ایجاد می کند و نه اعتماد .
افراد فارغ از مقام و جایگاه اداری و حکومتی باید جامعه را با " تعقل " اقناع کنند .
و اما موضوع بعد ؛ اشاره به سخنان حاجی بابایی در مورد آتش سوزی مدارس است .
واقعا اگر این گونه مسائل برای این افراد مهم است پاسخ دهند در این 3 سال نمایندگی برای مقاوم سازی و ایمن سازی مدارس و مناطق محروم چه کرده اند ؟
حاجی بابایی با واقعه شین آباد چه برخوردی داشت ؟
آیا شهامت و جسارت یک عذرخواهی بدون قید و شرط در برابر وجدان جامعه را داشت ؟
و یا مقصر بخاری ارج بود !
باید به رئیس مجلس و هیأت رئیسه آن که به دنبال برخورد با منتشر کننده این فیلم هستند و نیز همه کسانی که " فضای مجازی " را یک " تهدید " می دانند عرض کرد که خدا را شکر که این شبکه های مجازی یک " اتاق شیشه ای " برای نظارت بر رفتار همه ایجاد کرده اند .
و اما مشکل اصلی از جامعه ما و مدیریت های ناکارآمد آن است که مثل همه موضوعات دیگر که سواد استفاده از مظاهر مدرنیسم را نداریم و کارکردش به ضد خودش تبدیل می شود سرانجام به پاک کردن صورت مساله می رسیم .
( 1 )
جامعه شناسی خودمانی
( کلیپ ویدئویی : حسینی، استاد دانشگاه تهران، با حضور در دانشگاه سیستان و بلوچستان و با دیدن مشکلات مدارس و فقر شدید دانش آموزان، به نشانه اعتراض متن سخنرانی خود را پاره می کند )
نظرات بینندگان
آقای رمضان پور
از لطف شما سپاسگزارم .
برای تنویر بیشتر و در ارتباط با عنصر " شنوایی " و یا " بینایی " مسئولان مثالی عرض می کنم .
اگر معلمی فرضا در یک مدرسه " عادی " و سرکلاس ( عذرخواهی می کنم ) کار غیرعادی انجام دهد مثلا بادی از خود رها کند ؛ چه وضعیتی پیش خواهد آمد ؟
حال اگر همین معلم در مدرسه ای باشد که دانش آموزان از نعمت بینایی و شنوایی محروم باشند ( قصدم به هیچ وجه توهین به مدارس استثنایی و یا معلمان آن ها نیست و همین جا عذرخواهی می کنم ) بالاتر از این کارها را انجام دهد چه پیش خواهد آمد ؟
حال اگر معلمی با " سواد کم " در یک مدرسه با دانش آموزان آگاه و باسواد حضور پیدا کند چه باید بکند ؟
جامعه هم همین است .
در جامعه ای که قشر روشنفکر و الیت آن مرخص باشد و از عوام تقلید کند و یا قدرت گفت و گو و اقناع نداشته باشد شما چه انتظاری دارید ؟
پایدار باشید .
آبروی نمایندگی مردم را بردند و...
سخنان اول نمایندگی و قبل انتخاب شدن ، ظاهر مقبولیت افکار عمومی است. هر قدر بَزک و آرایش کلمات در چینش خلق پسندانه و از زاویه دردمندی مردم ، بیشتر باشد،عبور از خان اول هم راحت تر خواهد بود. تا زمانی که ظواهر هر چیز چشمان این ملت را به راحتی خیره و مدهوش می سازد ، فریب این ملت ساده ترین خیانت به آنان است. ما هم مقصریم. آنان عوامفریبند و ما عوام هستیم .
خاصیتی که مکمل یکدیگرند.متن عالی بود حداقل برای همین ملت عوام. فقط آنان در مسیر خطا نیستند ما هم مسیر خود را درست طی نمی کنیم.
دوست عزیز ناشناس
مغلطه تعریف دارد .
بنده تحلیل خودم را با تکیه بر مستندات عرض کرده ام .
کجای این مطالب مخاطبان را به اشتباه می اندازد ؟
اگر قرار بر شنیدن هر دو طرف باشد شما که بیشتر مطلع هستید بفرمایید که چگونه باید سخن آن کارمند را شنید ؟
اگر این کارمند فرضا اخراج شود آیا آقای حاجی بابایی رفاقت را کنار گذاشته و از حقوق آن کارمند بی دفاع حمایت خواهد کرد ؟
بحث من عوام فریبی آقای حاجی بابایی است که تمامی ندارد .
مجلس به کارهای کلان بپردازد ؟
تاکنون چه کار مهمی کرده اند ؟
چه چیزی بالاتر از اجرای قانون و کرامت انسان است ؟
خاشچقی یک نفر بود اما موجی ایجاد کرد که هنوز ادامه دارد .
و اما سخن آخر این است که متاسفانه در ایران هر جا کم می آورند سریع شروع به برچسب زنی می کنند .
بنده در کجا بحث سیاسی به آن معنا کرده ام ؟
تازه مگر سیاست بد است ؟
آیا سیاست و وارد شدن فقط برای شما مجاز است ؟
بنده عضو هیچ حزب سیاسی نیستم .
جالب است که همین آقای حاجی بابایی عضو سیاسی ترین تشکل { جمنا } است !
البته این سخن من به معنای طرد تشکل و یا حزب نیست .
تشکل ها و احزاب با معنای درست و جهانی آن باید در اتمسفر سیاسی و اجتماعی حضور داشته باشند و البته در برابر عملکرد خود هم پاسخ گو هم باشند .
دوران این حرف ها دیگر گذشته است .
برخی اوقات سکوت نشانه خرمندی است .
پایدار باشید .
جناب آقای پورسلیمان پاسخی برای
بنده ننوشتید و پاسخ ناشناس مخالف
را داده اید. تشکر
دوست عزیز ناشناس
در جامعه ما " ناشناس " فراوان است !
کدام نظر را می فرمایید !
پایدازر باشید .
البته بسیاری از مسئولان مخالف کارآمدی این سیستم هستند حاضرند برای افزایش زندان ها وبرخوردهای قهریه هزینه بکنند ولی دراین سیستم هزینه ی کمی صورت بگیردافکارعمومی هم بااین استراتژی مسئولان هم داستان شده اند
به هرحال آ.پ هر کشوری نشان دهنده ی آینده ی آن کشور است وراهی جز آ.پ مدرن برای پیشرفت یک کشور وجود ندارد
آقای شهاب
به نظرم بهترین کاری که می توان برای نظام آموزشی ایران انجام داد تغییر سیستم ورود نیرو به این چرخه است .
اگر این چرخه اصلاح نشود و افراد کارآمد ، باانگیزه ، باسواد و مطالبه گر معلم نشوند هر گونه کاری عبث و بی نتیجه خواهد بود .
باید نیروی شایسته وارد شود ، در سیستم نپوسد و شرایط مناسب برای آن ها ایجاد شود .
پایدار باشید .
موافقم
ورود افراد کارآمد به همه ی بخش ها وبه خصوص آ.پ نیاز به مطالبه ی همگانی دارد وفرهنگ این مطالبه توسط رسانه ها شکل می گیرد
دوست عزیز ناشناس
بنده در این یادداشت مقایسه ای در مورد حدود اختیارات نمایندگان مجلس و یا تطبیق آن با سایر قوا نکرده ام .
اما نماینده باید " صدای مردم " باشد .
متاسفانه ساز و کارهای نظارتی مانند شورای نگهبان به جای آن که منتج به نتیجه " مطلوب " باشند همین وضعیتی را که شاهد هستیم بازتولید کرده است و حتی روند معکوس طی کرده است .
بدون تردید نه این مجلس و سایر مجالس به جز " دوره اول " برآیند منطقی همه افکار و سلایق در جامعه ایران نیستند و این موجب تولید بحران های اجتماعی خواهد شد .
باید حق انتخاب مردم به رسمیت شناخته شود .
مدرس هم یک نفر بود .
مصدق هم یک نفر بود .
نفر داریم تا نفر !
پایدار باشید .
درزمان حاجی بابایی اوضاع آ.پ نابه سامان بود ومشکلات زیادی وجودداشت از جمله نظام 6-3-3فرستادن مستخدم به کلاس درس فرستادن راننده به کلاس درس فرستادن آشپز به کلاس درس و...
قبل وبعداز حاجی بابایی هم اوضاع آ.پ وخیم بوده است دست از شخص پرستی بردارید دردنیا اشخاص تاثیر زیادی ندارند بلکه نگاه سیستمی وجود دارد متاسفانه درآ.پ نگاه مطالبه گری وشجاعانه وجود ندارد هرکسی بیاید درست شدنی نیست
باید از خود شروع کنیم تن به هر بیگاری ندهیم تا اوضاع درست شود دل به حاجی بابایی خوش نکن
دوست عزیز
متاسفانه در جامعه ما به خاطر عدم نهادینه شدن فرهنگ مطالبه گری ، گفت و گو و آشنا نبودن شهروندان با حقوق قانونی وضعیت " بهتری " نداشته ایم .
وضعیت " خوب " و " بهتر " زمانی حاصل می شود که افراد جامعه درک درستی از آن داشته و اراده لازم برای کنش گری موثر را داشته باشند .
چیزی که الان در جامعه مشاهده می شود ؛ مسخ هویت انسانی و روزمرگی است .
پایدار باشید .
دوست عزیز شاکی
مثلی است که می گوید :
" شرف المکان بالمکین "
جایگاه را خود افراد باید ایجاد کنند .
کسی دو دستی به کسی جایگاهی تقدیم نمی کند !
معنای مطالبه گری همین است .
پایدار باشید .
سلام
بحث وزن کشی میان دو واقعه نیست .
هر یک مهم و قابل تامل هستند .
جان و آبروی افراد هر دو مهم هستند .
حال تصور کنید همین مساله برای شما پیش می آمد .
شما می خواستید قانون را اجرا کنید و تسلیم ظاهر و مقام افراد نشوید ...
آیا همین گونه قضاوت می کردید ؟
انتظار شما از رسانه ها و صدای معلم چه بود ؟
پایدار باشید .
همکار محترم
مستجر
در متن خود به خشونت کلامی نهادینه شده در جامعه اشاره کرده ام .
در حال حاضر خودم هم به عنوان " معلم " مشغول تدریس در مدارس دولتی هستم .
برای من بخش تربیت همیشه مهم تر از آموزش بوده است .
هر چند نظر شما فاقد انسجام محتوایی بود اما امیدوارم که پاسخ شما را داده باشم .
پایدار باشید .
دوست عزیز
آقا / خانم مستجر
از نظر شما سپاسگزارم .
اما پرسش من این است که شما بر چه اساس و یا دلایل و مستنداتی به این نتیجه رسیده اید که " تربیت برای من مهم نیست " ؟
آیا این نوعی خودبینی نیست ؟
آیا در تربیت باید دست به قضاوت و پیش داوری زد ؟
آیا در مورد دانش آموزان تان هم همین رویه را در پیش گرفته اید ؟
بخشی از ناهنجاری های تربیتی که البته درصد کمی هم نیست به خانواده و محیط آن بر می گردد .
در واقع در جامعه امروز ایران نه خانواده و نه مدرسه حرفی برای گفتن در حوزه " تربیت " ندارند .
اکثر رسانه ها و احزاب همین طور .
همه بخش ها به یک نسبت دچار فرسودگی شده اند .
نماینده هم از میان همین مردم برخاسته است و تافته جدابافته ای نیست .
مشکل ما همیشه این است که دیگران را خوب رصد می کنیم اما خود را مرکز ثقل و بدون ایراد و عیب می پنداریم .
پایدار باشید .