فکرش را بکنید کسی خودش را در آب انداخته از دو حال خارج نیست؛ یا شما برای نجاتش، خود را به آب می اندازید و در فصل سرما، به عواقب بسیار سخت آن دچار می شوید یا او را به حال خود، وا می گذارید.
"شیرجه های نرفته، گاهی، کوفتگیهای عجیبی به جا می گذارند"
شنیدن خبر برکناری نجات بهرامی که خوش نامی او بیشتر از آن است که بخواهیم اورا با عنوان معاونت رسانه ای روابط عمومی آموزش و پرورش معرفی کنیم ، آن قدر هم دور از ذهن نبود. بهرامی به عنوان یک نیروی اداری با مواضع و عملکرد مشخص و عیان که این روزها دستور برکناری اش به وزیر داده شده است از جنس معلم ها نیست؟"
واهمه وزیر از پالس های منفی که زیر گوش او زمزمه می کردند باعث شد تا سرانجام ضربان ماندن بر صندلی وزارت تندتر بزند و از بهرامی بخواهد تا برود .
در آن زمان بود که خبرهایی از استعفا و مرخصی اجباری و انتقال نجات بهرامی به گوش می رسید. اما خبر بازداشت موجی از سکوت را به همراه داشت سکوتی که شکست و آنچه از پژواک سکوت ماندگارشد ، انعطاف وزیر در برابر دخالت های خارج از وزارت خانه بود.
در روزهایی که هشتک "نه به دخالت در آموزش و پروش "در حال پررنگ شدن در فضای مجازی بود.از وزارت خانه که آبی گرم نشد؛ اما ما چه کرده ایم ؟
تشکل های صنفی و حتی سیاسی فرهنگیان کجای کار ایستاده اند؟
معلمانی که با نوشته عدم نگاه امنیتی به فعالیت های صنفی و مدنی عکس هایشان را در فضای مجازی به اشتراک می گذارند کجا هستند؟
فعالین مستقلی که بعد از انتصاب ایشان به سمت معاون رسانه ای وزارت خانه ، آقای بهرامی را نماینده جامعه مدنی در وزارت خانه معرفی می کردند چرا سکوتشان طولانی شده است؟
عده ای میگویند دلیل سکوت مان این است بازداشت بهرامی با تمام هزینه اش را به فال نیک بگیریم چون نتیجه آن "نجاتِ" بهرامی از ستاد فشل و نا کارآمد است به آنها می گویم صادقانه از آن چه به آن فکر می کنید حرف بزنید؛ همیشه پر هیاهو ترین دقایق زندگی مملو از آنچه می خواهیم بگوییم ولی نمی توانیم.
اما روی سخنم در این چند خط با کسانی ست که از جنس خودم هستند.
کسانی که خود را کانونی می دانند. سوالم را می پرسم اما اختیار پاسخ گویی با شماست. می توانید به سکوت خود ادامه دهید اما اگر خواستید پاسخ بدهید بگویید"اگر یک نهاد امنیتی از تدریس یک معلم ممانعت می کرد واکنش شما چه بود؟
آیا برایتان بین محمد حبیبی، اسماعیل عبدی ،مردانی و نجات بهرامی تفاوتی وجود دارد؟
بهرامی به عنوان یک نیروی اداری با مواضع و عملکرد مشخص و عیان که این روزها دستور برکناری اش به وزیر داده شده است از جنس معلم ها نیست؟"
باز به چند خط اول نوشته ام بر می گردم .
به قول البر کامو شیرجه های نرفته گاهی،کوفتگی های عجیب به جا می گذارند...
مواظب امروز بهرامی باشیم که شاید فردایِ در انتظار همه ماست.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت داریداین آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید">
نظرات بینندگان
2)در ارتباط با وزیر و انعطاف توجیه ناپذیرش هم البته اونایی که تا یه سوت میزدند وزارتخانه نشین ها با سر میدویدند بعنوان نمایندگان تشکل های صنفی قالیچه تکون میدادند!! بیشتر باید پاسخگو باشند که رو دیوار کی یادگاری نوشته اند!!
5)نماینده جامعه مدنی در وزارتخانه؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!این جامعه مدنی و آموزش وپرورش؟!!!!!!احتمالاً مرکز کره زمین هم ساختمان اصلی وزارت آموزش و پرورشه دیگه...آقای نظری هم احتمالاً نماینده جنبش روشنفکری در وزارتخانه است و معاون تبلیغات ایشان هم نماینده جنبش دموکراسی خواهی ایران در وزارتخانه است و ....
7)انصافاً "جنس معلم ها" کلمه ی مظلومیست...مظفر و فرشیدی وحاجی بابایی هم دائم می گفتند از "جنس معلم ها" هستند و با همین شعار علاوه بر مورد عنایت قرار دادن روح وروان ما درد بیشتری را هم تحمیل مینمودند به ما!!!!!!!!!!!!