رسد جان بر لب بیچاره استاد
که تا حرفی به شاگردش دهد یاد
در مناظره ای که در چند روز اخیر بین آقای قدیری ابیانه با دکتر زیبا کلام در دانشگاه اصفهان در مورد بیانیه لوزان صورت گرفته بود گریزی هم راجع به اعتراضات خود جوش معلمان زده شده بود و آقای قدیری ابیانه در اظهارات شان بیان نموده بودند که اعتراضات معلمان به نفع دشمن است و دراین زمان حساس دولت را تضعیف می کند و نظر ایشان این بوده که جامعه معلمین کشور به دولت پیشنهاد بدهند از حقوق و مزایای فعلی شان کم کنند ولی درعوض به دولت اجازه ندهند از حقوق هسته ای کوتاه بیاید.
به نظر بنده این آقا یا در خواب است و یا خودش را به خواب زده است زیرا :
1 - ما معلمان فهیم کشور با این اعتراضات هدف مان از بین بردن بی عدالتی در جامعه اسلامی و ریشه کن کردن تبعیض در نظام اسلامی است و با این اعتراضات نه تنها می خواهیم به حقوق منطقی و به حق خود برسیم بلکه می خواهیم آرمان و اهداف بزرگ و متعالی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را که سال ها مورد غفلت واقع شده و به جای عدالت " تبعیض و بی عدالتی رواج یافته پایه ریزی و تثبیت کنیم .
2 - جناب آقای ابیانه ، ما با این اعتراضات می خواهیم عدالت را در جامعه احیا کنیم زیرا اساس حکومت اسلامی بر پایه عدالت و از بین بردن هر گونه تبعیض ناروا است ، پس اعتراضات ما به نفع نظام و دولت است نه به ضرر دولت .
3 -دشمنان نظام و دولت و جامعه ، معلمان نیستند و همیشه در طول تاریخ این را عملا ثابت کرده و پیوسته حامی و پشتیبان نظام و رهبری و دولتمردان دلسوز کشورشان بوده و خواهند بود ؛ دشمنان واقعی کسانی هستند که مدعی نظام و ولایت هستند و به فکر خیانت و چپاول و غارت بیت المال و زیاده خواه هستند و خود را عالم تر و برتر از دیگران می دانند.
4 -به نظر بنده ، قهرمانان واقعی هسته ای ،فرهنگیان و سایر اقشار کم درآمد جامعه هستند که سالیان سال است زیر خط فقر ، زندگی مشقت باری را تحمل کرده اند و زیر این همه مشکلات معیشتی استخوان هایشان خرد شده است و همیشه شرمنده خانواده هایشان شده اند ولی هیچ وقت به خاطر تحمل این سختی ها پشت به نظام و رهبری و دولت نکرده و همیشه در همه صحنه ها یار و یاور نظام بوده اند.
5 - معلمان فرهیخته کشور مثل بعضی ها به فکر ثروت اندوزی و رانت خواری و رفاه طلبی خودشان نیستند بلکه خواستار یک زندگی شرافتمندانه و حداقلی و مساوات در دریافتی مثل سایر کارمندان دولت هستند و اگر اندکی جناب ابیانه تحلیل و بررسی می کردند ،ما فرهنگیان در لابه لای مطالبات معیشتی و منزلتی خود خواستار عدالت آموزشی و اقتصادی و رفع تبعیض و اجرای درست قوانین و توزیع عادلانه ثروت و اعتلای فرهنگ کشورمان و... هستیم.
6 - به جنابعالی و کسانی که مثل شما فکر می کنند به عرض برسانم ما جامعه فرهنگیان بیشتر از شما دغدغه فن آوری هسته ای و توسعه فرهنگی و سیاسی و اجتماعی و اقتصادی کشورمان را داریم ، ما مثل شما فکر نمی کنیم و رفاه و آسایش را فقط برای خود و جناح خود نمی خواهیم چون نگرش و آرمان معلمان فراتر از این هاست ؛ ما جامعه معلمین ،رفاه و آسایش و معیشت شرافتمندانه و آزادی و عدالت را برای همه ملت بزرگوارمان می خواهیم و همیشه آرزوی قلبی ما معلمان، آسایش و امنیت و رفاه نسبی برای کل جامعه بوده است .
7 - جناب آقای ابیانه ، وقتی خود دولت محترم تدبیر و امید این حق اعتراض را نه تنها برای ما بلکه برای عموم مردم به رسمیت شناخته شما به چه حقی به خودتان اجازه می دهید در مورد جامعه معلمانی که حقوق و منزلت شان تضعیف شده است این گونه اظهار نظر کنید.
8 - زمانی که ما معلمان ، فرزندان این سرزمین مهربانیم و با این که می دانیم بر اثر بی تدبیری و تکروی دیپلماسی دولت گذشته قطعنامه های ظالمانه شورای امنیت را برای ملت به ارمغان آوردید ؛ ما جامعه معلمین نه تنها در مورد بی تدبیری شما آقایان اظهار نظر تندی نکردیم بلکه شما ها را جز فرزندان این ملت قلمداد کردیم و این همه تاوان تحریم ها را دادیم ولی باز شما را طرد نکردیم ، چون ما مهربانیم و این مهربانی در خون ماست و کسی آن را به ما تحمیل نکرده است پس کار هرکسی نیست در مورد معلم و رفتار و کارش اظهار نظر کند ؛ خواهشا در نوع نگاه تان تجدید نظر کنید و با عینک خود به همه چیز و همه کس نگاه نکنید .
9 - برادر بزرگوار ؛ اگر جامعه ای حرمت معلمانش را پاس دارد و به ارتقا ی منزلت و معرفت و معیشت آنها بیندیشد در آن جامعه آهنگ رشد و تعالی همه جانبه شتاب بیشتری به خود می گیرد و سلامت علمی و معنوی آن جامعه تضمین می گردد ، پس استاد محترم جناب ابیانه اگر واقعا دلسوز مردم سرزمینت هستی به معلمان جامعه ات به دیده احترام بنگر زیرا بهترین و مهم ترین سرمایه یک جامعه ،آیندگان آن جامعه هستند که به دست این معلمان زحمتکش به ثمر خواهند نشست در زمانی که معلمان جامعه از فقر و فرق و تبعیض و بی عدالتی دلهایشان پر از خون است به جای نمک پاشیدن بر روی زخم هایشان خواهشا سکوت اختیار کنید.
بنده می خواهم با یک مثال ساده به یک مورد بی عدالتی را اشاره کنم : همه مسولین اندیشمند حقیقت دوست به نوعی قبول دارند که در حق معلمان در طول بیش از سه دهه اجحاف شده است ؛بنده سی سال خدمت در مقطع ابتدایی که بیش از بیست سال آن را در مناطق محروم کمتر توسعه یافته روستایی انجام وظیفه کرده و در بالا نیز به آن اشاره گردید، خود مسئولین نیز اذعان دارند که در پرداخت ها مساوات برقرار نشده و به نوعی مظلوم واقع شده اند.
جناب ابیانه ، بنده جوانی و بهترین دوران عمر خود را در سنگر تعلیم و تربیت سپری کرده ام ،حالا طبق قانون باید سی ماه پاداش پایان خدمت به یک فرد بازنشسته بدهند ولی متاسفانه این پرداخت پاداش بعد از یک تا دو سال صورت می گیرد ، اگر سود بانکی مثلا پنجاه میلیون پاداش تعلق گرفته را در نظر بگیرید فقط برای یک سال نزدیک به 12000000 دوازه میلیون سود آن مبلغ می شود آن هم اگر بعداز یک سال پرداخت شود پس در حقیقت دوازده میلیون به بنده فقط در پرداخت پاداش ضرر می دهند ؛ حالا بنده نوعی به علت ازدواج فرزندانم مجبور شدم سه تا وام ده میلیونی از بانک مهر اقتصاد بگیرم .
جناب آقای ابیانه
شما می دانی وام بانک مهر اقتصاد یعنی چه؟ برای هر ده میلیون ، 17800000 هفده میلیون و هشتصد هزار باید به بانک برگردانم ؛ برداربزرگوار جناب عالی خودتان به این مسائل .واقفید ؛ سوال بنده از شما و مسولین محترم این است چرا بنده باید برای 30000000 سی میلیون وام مبلغ 53000000 پنجاه وسه میلیون در مدت 5 سال برگردانم اگر پاداش بنده و امثال من نوعی مثل سایر کارمندان در همان ماه اول یا دوم پرداخت می شد این همه ظلم در حق من و سایر معلمان نمی شد.
ببینید و بشنوید و قضاوت با شما بزرگواران است ، اگر محاسبه کنید می بینید برای یک معلم در پرداخت پاداش پایان خدمتش نزدیک به سی وسه میلیون ضرر و زیان می دهد.
آقای ابیانه عزیز
این فقط یک مورد از موارد بی شمار بی عدالتی های صورت گرفته بود ؛ حالا شما تصور کنید در طول سی سال خدمت چه حقی از ما معلمان ضایع شده است .
ما معلمان ، آسمان نگاهمان برای همه ملت عزیزمان آفتابی است حتی برای کسانی که به نوعی ما را رنجانده اند و از هیچ کوشش و تلاشی برای سرافرازی مردم سرزمین مان و نظام اسلامی و دولت محترم تدبیر و امید دریغ نخواهیم کرد.
با سپاس عضو کوچکی از خانواده بزرگ و فرهیخته معلمان ایران
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
انتقادات بسیاری در مورد سخنان جناب قدیری ابیانه از زوایای مختلف مطرح گشته که در اینجا بنده هم به یک مقدمه سازی و نتیجه گیری نادرست ایشان اشاره می کنم:
ایشان گفته اند:
-----------
"شما نباید در شرایط جهانی فعلی دست به تجمع بزنید.
خیلی از شما گلایه می کنید که چرا مسئولان به نظرات کارشناسی توجه نمی کنند و خود را عقل کل می پندارند.
آیا خود شما این گونه عمل نمی کنید؟!
بنده با ۳۵ سال سابقه در سیاست خارجه با مدرک دکترای علوم دفاعی استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک به شما عرض می کنم که این گونه اقدامات به ویژه در شرایط کنونی به زیان کشور و به نفع دشمن تمام می شود.
اگر تقاضای اضافه حقوق نیز دارید راهش تجمع و تهدید نیست.
ممکن است بگوئید این تحلیل را قبول ندارید. در این صورت شما هم مثل کسانی هستید که نظرات کارشناسان را قبول نمی کنند و خود را عقل کل در همه امور می دانند."
ادامه دارد
-----------------------
سخن من روی همان کلمه کارشناس و کارشناسان جناب قدیری ابیانه است!
اگر به جملا پایانی ایشان دقت کنیم می بینیم که بعد از اعلام نظر خود به عنوان " یک کارشناس" در ادامه می گوید اگر این تحلیل را قبول نکنید مثل کسانی هستید که نظرات کارشناسان را قبول نمی کنند!
**** سوال من این است که جناب قدیری ابیانه کدام کارشناس ها؟ کو ؟ کجان؟ اینجا که فقط شما که یک فرد هستید به عنوان یک کارشناس نظر خود را گفته اید!!!
چرا و به چه علت نظر خود را مساوی با نظر کارشناسان می دانید؟
**** حالا همکاران محترم شما خودتان مشخص کنید که چه کسی خود را (در واقع ) عقل کل می داند!!!
با تشکر
جناب قدیری ابیانه در "پاسخ قدیری ابیانه به نقد سخنانش درسایت لکنا " (لینک در آخر نظر آورده شده)،گفته اند:
"... بنده هیچ دشمنی با قشر معلمان ندارم و آنها را از عزیزترین اقشار جامعه و موثرترین ها می دانم و لی می دانم که آنها در معرض توطئه های بیگانه قرار گرفته اند و باید زنگ خطر را به صدا درآور تا مراقب باشند بازیچه دشمنان قرار نگیرند.
البته که تبعیض در حقوق هست و و جود دارد و این امر ناروا است اما برای اصلاح ابرو چشم را کور نکنیم،حرف بدی است؟!!""
سوالی که برای من پیش می آید این است که جناب قدیری ابیانه ،شما که با آن مدرک دکترای علوم دفاعی استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک و 35 سال سابقه در سیاست خارجی ،با دیدن اعتراضات و تجمعات آرام و بدون حاشیه معلمان،خطر حضور و تاثیر بیگانگان در این حرکت ها را احساس کرده اید و خواسته اید بنا بر وظیفه زنگ خطر را به صدا در آورید ،چطور قبل از اینکه این اعتراضات در چند ماه اخیر شروع شود
ادامه دارد
این موجودات مریخین ؟مال ماهن ؟بشقاب پرنده دارن ؟باسفینه اومدن ما معلنها رو از راه بدر کنن؟خوب روشنگری بفرمایید بعد ارایه طریق کنید...
یا همان اوایل که معلمان در مدت کمی در اعتراض به مشکلات معیشتی و منزلتی 26 هزار امضای الکترونیکی در سایت سبزوارنگار جمع کردند ، آن موقع با آن همه تجربه و تخصص در سیاست خارجی احساس خطر نکردید که باید چاره ای اندیشید چون دیر یا زود ممکن است دشمنان از این اعتراضات صنفی سوءاستفاده کنند!!! شما که این همه در به صدادرآوردن زنگ خطر برای معلمان تخصص دارید آن موقع چه کاری انجام دادید؟ اگر اقدامی انجام دادید بفرمایید تا ما هم بدانیم!
شما که قبول دارید و می گویید "تبعیض در حقوق است "
خوب در مورد رفع این تبعیض شما در حد واندازه ی خود چه کرده اید؟
شما که می دانید تبعیض دیر یا زود مشکل آفرین می شود و مشکل هم پیش بیاید دشمنان ما در کمین هستند تا سوءاستفاده کنند ،خوب شما در رابطه با اثرات بعدی تبعیض (بخصوص آن بخشی که مرتبط است با مدرک و تخصص شما) چه اندیشیده و چه اقدامی انجام داده اید؟
.خجالت بکشید آقای خود شیفته از اون غرور بادکنکیت بیا بیرون وفی سبیل الله هم که شده بگو این همه حقوق مفت حق من نیست وبرو دنبال کاری که آخرت توش باشه ویه لقمه حلال والله معلوم نیست که چجوری دکتر شدین؟پا رو شونه کیا گذاشتین اومدین بالا که به جای خادم ملت بودن حس مخدومیت میکنین.خدا ازتون نگذره باور کن دل رهبرم از دست امثال شما خونه
چطوره که حقوق چند ملیون کارمند و وز یر و وکیل مثل شما رو زیاد کردن اقتصاد مملکت ویران نشد !با اضافه کردن حقوق یه ملیون معلم اقتصاد فلج میشه ؟!
آخه اینو که یه بچه دوساله هم میدونه؟خداییش بیت المال خرج تحصیل کیا شده؟
1. پست وجایگاه شماچیست؟چه کسی به شما اجازه میدهد که برای یک د لت ویک ملت باید ونباید تعریف وتایین کنید؟
2 گویا استناد به دین ونظام ومصلحت نظام وقایل شدن به تو طءه ودسیسه شیطان خارجی و....آبشخوری است که بعضی از سیاسیون هر وقت از جواب منطقی ومستدل باز میمانند شیر آبش را باز میکنند تا مردم ومدعیان را در سیلاب وجدان درد وعاقبت ترسی ودین اری قرق کنند وکمی اوضاع را آرارم کنند ' که البته دیگر بعد 36 سال مردم داناتر شده اند واین طناب پوسیده دیگر مستمسک مستحکمی برای آویختن به آن نیست آیا بهتر نییست متمدنانه وهوشمندانه تر دنبال وسیله جدیدی باشید؟
ادامه دارد.....
4شما وامثال شما هنگام انتخابات و حضور در صحنه های حساس و ....آنقدر کم توقعانه به خدمات وحمایت معلمان پشت گرم بوده اید که حالا باورتان شده این گروه مظلوم ونجیب باید فروتنانه وسربزیر استثمار شوند وشما وامثال شما هم حق استثمار وبیگاری کشیدن از این عزیزان رادارید؟ که اینگونه متوقعانه انتظار حماقت ونفهمی از ما دارید؟
.
6. اینطور که شما بی الم وبیرق سینه میزنید وحتی بعد از سخنان رهبر کبیر انقلاب هم چنان بر استدلالهای بخیه ای ونخ نمای خود اصرار میورزید آدم عاقل به شبه میفتد که کجای کار خراب است و درحالی که خوب میدانید سخنان واستدلتان کاملا بی اساس وبچه گانه است چرا بر آن اصرار دارید؟
در پایان متذکر میشوم که نمیدانم چگونه به این تحصیلات وپست رسیدید .ولی عاجزانه تقاضادارم به تاریخ نگاهی بیندازید احد انقلاب هنوز تمام نشده است که هنگام تقسیم غنایم بیت المال بیشترین سهم را حق خود بدانید وبا تمسک به قانون ضعیف وقوی زیاده خواهیهایتان را در چارچوب دین وشرع بپوشانید.هنوز هم انقلاب انقلاب اقشار مردم وعوام است نه خواص جدا بافته.
پیروز باشید وخداوند انصاف وبیداری نصیبتان کند.
آقای قدیری ابیانه! فکر می کنم لزومی به توصیه ی شنما و ارائه ی راه حل برای معلمان به این نحو نیست! می دانید چرا؟ چون متاسفانه اکثرا مشغول این کار دوم نیز هستند ! و خواسته و ناخواسته دود این شغل دوم تو چشم دانش آموزانی می رود و خواهد رفت که قرار است مثلا تو این آموزش و پرورش هم آموزش ببینند و هم پرورش یابند!!
حتما می دانید این یعنی چه! یعنی نسلی که در آینده اداره جامعه را در دست خواهند گرفت با چنان آموزش و پرورشی که گذرانده جامعه را اداره خواهد کرد آن وقت فکر می کنید چقدر ارزش های مورد نظر نظام جمهوری اسلامی در آن نسل متبلور خواهد شد؟
در عجبم از این نسخه پیچی شما! زیرا شما که به نظر می رسد خیلی بیشتر از دیگران درد ارزش های دین و انقلاب را دارید باید بسیار بهتر متوجه آسیب های این راه حل باشید!
به راستی آیا این راه حل است یا به نوعی پاک کردن صورت مسئله!
میخوام داستانی براتون تعریف کنم:
میگن :یه روزی یه حاکمی تو یکی از ولایتهای این مملکت از یه جاده ای رد میشده که بارش شدید بارون اونو شبیه رودخونه کرده بوده .حاکم که ا ضاع رو این طور میبینه دستور میده که برا رفع این مشکل سرتاسر کنار جاده رو گودال بکنن که آب بارون توش جمع شه .
تو بازدید دوم حاکم متوجه میشه که اطراف جاده پره از تپه های خاکیه که سر به فلک گذاشتن .حاکم بادیدن این اوضاع به هم میریزه وعلت رو میپرسه .مردم هم عرض میکنن که ارباب جان:این خاک همون گودالهایی هستش که دستور کندنشو دادین دیگه!!!!!!!
حاکم که با فهمیدن ماجرا عصبانی میشه دقیقا با همون لفظی که شما ما معلمها رو خطاب دا دین به رعیت میگه :خوب احمقها این که کاری نداره :::::::یه چند تا گودال دیگه بکنین این خاکهارو بریزین توش.!!!!!
حالا حکایت ما ومسولیینی مثل شما حکایت جاده بارونیه وتل مصیبت که تلمبار شده .
چیکار کنیم بخندیم به این خان ؟!یا به حال خودمون گریه کنیم که اختیارمون دست شماست؟!!!!!
آخه مرد حسابی !آقای قدیری خداییش موقع دادن این پیشنهاد ...
هیچ نگفتی معلمی که شیفت دوم کار میکنه وبدون تحقیق ومطاله میره سر کار قراره کلاس داری کنه نه گله داری.! باباجان من قبول دارم که معلمی شغل انبیاست واونها هم اکثرا چوپان بودن ؟!ولی داداش حدیثو اشتباه فهمیدیا؟!
اگه شما بزرگترای مملکتی خودتونو زدین به خواب قرار نیست که ماهم وجدان فروشی کنیم که!؟نه جانم ما بادستهای خودمون حقمونو ازشما پس میگیریم ولی راضی به کم فروشی نیستیم.
آخه بابا جان من اگه بعد دوشیفت کار فردا برم سر کار که محصول آموزشش میشه یکی مثل شما؟!
همکارا شماروبه خدا جواب بدین حاضرین فردا بگن شما یکی مثل این آقارو پرورش دادین ؟واسه من که افت داره؟!شما رو نمیدونم ؟!؟!