آقای رسول خضری نماینده سردشت و پیرانشهر میگوید "بنابر صحبتهای دولت افرادی که زیر ۳ میلیون تومان حقوق دریافت می کنند زیر خط فقر هستند. متاسفانه در شرایط فعلی کشور و افزایش هزینه تامین کالاهای اساسی، بیش از ۲میلیون نفر قدرت خریدشان را از دست دادهاند و نیاز به حمایت دولت دارند."
بعد از جلسه غیر علنی ۱۷ مهر مجلس که که با حضور دکتر نوبخت برگزار شد بهروز نعمتی سخنگوی هیات رئیسه مجلس در جمع خبرنگاران اظهار داشت "بر اساس مذاکرات انجام شده مقرر شد کارت اعتباری ۳۰۰ هزارتومانی به ۲۰ میلیون نفر از اقشار آسیبپذیر جامعه که حقوقشان زیر ۳ میلیون است تعلق گیرد.
آقای پرویز فتاح رئیس کمیته امداد کشور نیز اعلام کرد ۴۰ میلیون ایرانی سبد کالا می گیرند.
بنابراین و با این فرمولها و محاسبات به نظر بیش از ۹۰ درصد دبیران و آموزگاران بازنشسته کشور اعانه بگیر دولت خواهند شد.
موضوع زندگی بازنشستگان، با معیشت و حداقلهای زندگیِ اقشار شریف دیگر جامعه از جمله مددجویان کمیته امداد و بهزیستی متفاوت است و اگر حق مشروع و قانونی بازنشستگان پرداخت شود آنان حداقل، از این فهرستها خارج می شوند.
آنچه که بر گریبان بازنشستگان چنگ انداخته و نفس آنها را به شماره انداخته تبعیض عریان و آشفتگیهایی است که در نظام پرداختهای کشور وجود دارد. اگر رویکرد عادلانه و منصفانه حاکم بود، اگر بند نهمِ اصلِ سوم قانون اساسی رعایت می شد، اگر اصل ۵۳ قانون اساسی در مورد لزوم واریز همه دریافتیها به حساب خزانه مملکت رعایت می شد، اگر همین قانون نیمبند مدیریت خدمات کشوری مصوب سال ۸۶ به درستی اجرا می شد و دهها تبصره و ماده به آن اضافه نمیشد این همه اختلاف و آشفتگی در پرداخت حقوق کارکنان دولت شاهد نبودیم.
اگر حق مشروع معلمین بازنشسته طبق همین قانون پرداخت می شد، دبیر بازنشسته نیاز به امداد و اعانه دولت نداشت.
آنچه موجب می شود سفره بازنشستگان هر روز و هفته خالیتر و ریسمان بر حلق آنان فشردهتر شود عدم رعایت قانون و نظارت بر اجرای درست آن توسط همه دولتها و مجلسها از سال ۸۷ تا کنون است و این همه در حالی است که حتی مفاد ماده ۳۰ قانون برنامه ششم توسعه مصوب اسفند ۹۵ در مورد متناسبسازی حقوق بازنشستگان نیز رعایت نشده و ضمناً سرنوشت لایحه قانون دائمی مدیریت خدمات کشوری که سال گذشته از سوی دولت به مجلس ارسال شده همچنان در هالهای از ابهام است.
خیلی خوب است که در مقام حرف، همه مسئولین از مقام معلّم تجلیل می کنند و شغل او را همسنگ شغل پیامبر می دانند و رئیسجمهوری از این کشور دست خانم معلم ابتدایی خود را میبوسد! اما وقتی پای عمل و پرداخت حق قانونی آنان به میان میآید.... گفته می شود که خزانه خالیست. اگر همین قانون نیمبند مدیریت خدمات کشوری مصوب سال ۸۶ به درستی اجرا می شد و دهها تبصره و ماده به آن اضافه نمیشد این همه اختلاف و آشفتگی در پرداخت حقوق کارکنان دولت شاهد نبودیم
در شرایطی که بازنشستگان از تبعیض و عدم اجرای قانون و بیعدالتی رنج می بردند فشارهای استخوانسوز اقتصادی ناشی از سوء مدیریتها و اخیراً بهانه تحریمهای خارجی مزید بر علت شده و عرصه زندگی را بیش از پیش بر بازنشستگان تنگ نموده است.
دولت و مجلس محترم تا کنون به انواع درخواستهای مدنی، قانونی و مسالمتآمیز بازنشستگان وقعی ننهادهاند و اکنون که به هر دلیل گشایشی در کار دولت ایجاد شده و دولت و مجلس قصد دارند به داد ملت برسند ارجح است که این دادرسی با حفظ جهات شرعی و کرامت اقشار جامعه باشد. از لحاظ شرعی ادای حقالناس بالاترین تکلیف است.
لذا به نمایندگان محترم دولت و مجلس پیشنهاد می شود :
راضی نباشید معلمین شما اعانهبگیر بشوند. راضی نباشید دبیران و آموزگاران شما برای گرفتن ماست و تخممرغ در صفهای طولانی فروشگاههای زنجیرهای بایستند. و در عوض هرچقدر که مقرر فرمودید به عنوان سبد حمایتی به دبیران بدهید دستور دهید همین مقدار را در احکام حقوقی افراد ثبت کنند و بخشی از دین دولت به آنان مستهلک شود.
چون پرداخت دین واجب است و سبد حمایتی مستحب.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان