سال اول دبیرستان بودم. در مدرسه نمونه دولتی غدیر مشغول به خواندن رشته ای بودم که اصلا دوستش نداشتم و بنا به اصرار پدر و مادرم که دوست داشتند من پزشک بشوم داشتم به اجبار سال را سپری می کردم.
امتحانات نوبت اول شروع شد و بعد از گذشت 20 روز به پایان رسید، وقتی که گفتند کارنامه ها حاضر است، مثل این بود که یک سطل خاک روی سر من ریختند!
کارنامه را گرفتم. به به چه نمراتی! فقط 3 تا تجدید کوچولو داشتم.
یک هفته ای افسرده بودم تا اینکه با مدیر مدرسه آقای بیانی وارد مذاکره شدم و خروجی ای که از این مذاکره گرفتم بسیار برایم لذت بخش بود:
هنر تلفیقی از عشق، احساس و تجسم.اواخر سال تحصیلی بود. من به تنها هنرستان هنرهای زیبای پسران زنجان رفتم، مدیرش یک فرد راهگشا و یک هنرمند بسیار توانا بود. نشستم و با استاد رضا قاسم پور به صحبت و مذاکره پرداختم. از علایقم پرسید و من برایش توضیح دادم. برایم جالب بود، آنجا هم محل تحصیل بود و هم محل انجام کارهای هنری از شب شعر با بزرگان شعر ترکی و فارسی استان گرفته تا برگزاری انواع نمایشگاه ها و همایش های استانی.
بعد از این که این ها را هم شنیدم دیگر دل تو دلم نبود تا اینکه در خانواده این موضوع را مطرح کردم ولی تمام آرزوهایم برباد رفت و این موضوع در خانواده من که آرزو داشتند من پزشک بشوم رای منفی گرفت و تصویب نشد.چندین روز گذشت.
استاد قاسم پور با من تماس گرفت و نتیجه را خواست و من ماجرا را برایش تعریف کردم.
استاد به من گفت نگران نباش من با پدرت حرف می زنم و این اتفاق هم افتاد. ایشان چندین بار با پدر من دیدار کردند و پدرم را قانع کردند و راه محکم و درستی برای من باز کردند و بعد از طی مراحل ثبت نام من وارد هنرستان شدم.
کم کم در کنار درس و با راهنمایی بزرگان و علاقه ای که داشتم وارد جامعه مطبوعات استان زنجان شدم و جزو جوان ترین عضو مطبوعات استان شناخته شدم.
هنرستان هنرهای زیبا در سالی که من وارد آنجا شدم در طول سال تحصیلی برنامه های متعددی را در سطح استان و کشور برگزار کرد. از جمله آنها برگزاری دوهفته ای شب شعر به سبک سنتی در روستای کوشکن، سلسله نشست های تخصصی در موضوعاتی از قبیل نقد فیلم، رونمایی کتب، فیلم نامه نویسی و نقش گرافیک در تاریخ معاصر و ... خلاصه یک مجموعه بسیار فعال و هنری.
من هم از قافله عقب نماندم و با راهنمایی و کمک استاد قاسم پور به کار خبر و عکاسی مشغول شدم تا اینکه کم کم به نوجوانی تبدیل شدم که نه تنها در سطح استان، بلکه در سطح کشور و دنیا با افراد بزرگی وارد تبادل نظر و ارتباط شدم.
هنرستان هنرهای زیبا در استان زنجان توانست با تربیت و راهنمایی درست و تخصصی دانش آموزی را پرورش دهد که در کنکور سراسری هنر بتواند تنها رتبه تک رقمی استان را بi دست بیارد؛ آقای علی الماسی رتبه 9 کنکور سراسری هنر در کشور.
خلاصه این خوشحالی برایمان مرهم درد و مشکلی شد که در تابستان برای هنرستان اتفاق افتاد:
هدیه زیبا از مسئولین برای هنرستان من باب تشکر به خاطر این همه فعالیت مهم و مفید در استان و برای سربلندی استان؛ قطع شدن تمام انرژی ها از قبیل آب، برق، گاز و ... که از اواسط خرداد قطع و تا الان ادامه پیدا کرده است.
سخن آخر:
هنر و هنرمند نعمت هایی بسیار بسیار با ارزش برای یک کشور و یک استان می باشند، چرا که اگر هنرمندان نبودند کشور و استان فلج می شدند و تلاش و کارهای مسئولین استان بی معنی می ماند.
من به عنوان یک فرد کوچک از یک جامعه بزرگ از تمام خانواده ها خواهش دارم فرزندان خود را به درستی هدایت و تربیت کنند و آنها را در تنگنای آرزوهای دست نیافته خود قرار ندهند و بگذارند خود با علایق و سلیقه خود برای آینده خود تصمیم بگیرند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.