انتشار یک متن انتقادی با نام " اداره کل آموزش و پرورش استان تهران و گرامی داشت هفته دفاع مقدس " نگارنده را برآن داشت به عنوان یکی از نیروهای اداره کل آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران که تمام جوانی خود را در یکی از ادارات تابع آن به معلمی گذرانده است و حیات و بالندگی این اداره کل و ادارات و مدارس آن ( جدای از هر نوع گرایش سیاسی ) برایش مهم است با ذکر نام و بدون پرده پوشی و واهمه مواردی را ذکر نماید:
1) تاکنون دو مطلب بدون نام در سایت صدای معلم علیه اداره کل آموزش و پرورش شهرستان های تهران منتشر شده است که در یکی از آن ها مدیرکل ( آقای فولادوند) متهم به استفاده از یکی از اقوام خاص و نیروهای انجمن اسلامی شد و در متن دوم به صرف یک اتفاق مورد حمله قرار گرفته است و مواردی را به وی نسبت داده اند .
2) اقای فولادوند که هم اکنون مدیر کل آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران می باشد به عنوان یک انسان واجد ویژگی های اخلاقی مثبت یا منفی همچون سایر انسان ها است و مانند هم مدیری نقاط قوت و ضعفی دارد که قابل بررسی و نقد می باشد و لذا نقد ایشان نه تنها بد نیست که می تواند موجب رشدو ارتقای ایشان و مجموعه اداره کل شود .
3) فاصله نقد و تخریب در آنجا خود را نشان می دهد که منتقد تا کجا مصالح و منافع عمومی را در نظر دارد و تا کجا به تخریب فرد می پردازد . این نقد که نام « اداره کل آموزش و پرورش استان تهران و گرامی داشت هفته دفاع مقدس » به قصد اصلاح نوشته شده است یا به قصد تخریب یک فرد؟ در جابجای متن فوق تخریب مشخص است . متنی که می خواهد از یک اشتباه یا ناهماهنگی یا شاید یک اتفاق برنامه ریزی شده فرصتی برای تخریب بسازد .
4) چرا نویسندگانی که به نقد می پردازند از معرفی خود پرهیز می کنند و نمی خواهند شناخته شوند؟ آیا از مسئله خاصی می ترسند؟ این یک نقد منصفانه نیست که فردی در تاریکی بایستد و به دیگری حمله کند و لی دیگری نداند که او کیست؟ اگر نویسنده نقاد؟ خود را معرفی نماید حتما جریان نقد دو طرفه ومنصفانه تر می شود . نقد کردن یک فضیلت است که نیازی به نقاب ندارد . در تاریکی ایستادن و تخریب کردن افراد نقد نیست و ترور شخصیت است .
5) این متن چه پیامی را برای چه کسی می فرستد؟ آیا قرار است با این متن ها اتفاقاتی بیفتد ؟ مقابل تحولی گرفته شود؟ یا تحولی ایجاد شود؟ این تحول قرار است به نفع یا ضرر چه افرادی باشد که این چنین به دست و پا افتاده اند؟ قرار است این پیام برای چه فرد یا افرادی ارسال شود؟ بهتر نیست نویسنده یا نویسندگان نقاد با شفافیت در موارد فوق توضیح دهند .
6) این نوشته ها بیشتر از آنکه به مدیرکل آموزش و پرورش شهرستان های استان ضربه بزند، انسجام و کارآمدی اداره کل فوق را نشانه رفته است و اگر از طرف افراد دلسوز مطرح شده بود نیازی به پنهان کاری و ترور شخصیت نداشت.
امید که همواره منصف باشیم .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
با محتوای یادداشت کاری ندارم ، اما نویسنده اصولا
باید مسولیت نوشته خود را با جسارت بپذیرد. بنده هم
مخالف نوشته های بدون اسم یا با اسم مستعار هستم.
چنین نوشته هایی قابل اعتماد و استناد نیست چون
اصل اعتماد ، احترام و امانتداری در آن رعایت نمی شود.
ساده ترین کالا برای خود هویت و شناسنامه دارد چه رسد
به متنی که قرار است وارد حریم اشخاص شود.
بار دیگر تاکید می کنم با محتوای متن کاری ندارم. تشکر
"بودن و یا نبودن روابط عمومی ها تاثیری در روند فعلی آموزش و پرورش و ارتقای فرهنگ سازمانی آن ندارد..."
اساساً روابط عمومی وزارتخانه بیشتر به امور شو و نمایش می پردازه و البته قبلاً یه وقتایی یه پاسخی هم میداد این حضرت نظری اما الان به مدد مشاورین و معاونین معززشون دیگه پاسخ هم نمیدن!!اساسا رفته اند تو کار اطلاعات و عملیات و تجسس!!
این تخریب ها در جامعه ی ما نشانه حرکت کردنه چون در سیستم آموزش و پرورش معمولاً به تخریب افرادی می پردازند که تأثیرگذارند و حرکت می کنند!!این همه افراد خنثی چرا تخریب نمی شوند؟!هرکس که وجودش تأثیرگذاره تخریب میشه و آماج تهمت و تجسس و غیبت و ظن و...قرار میگیره...عاقلان دانند!!
بنده با نقد از عملکرد اموزش و پرورش شهریار همکنون با شکایت اموزش و پرورش شهریار در رفت و امد به دادیاری شعبه ۹ دادگستری شهریار هستم .جرم اینجانب هم تشویش اذهان و افترا ذکر شده است .نوشته های بنده چنان بر ا.پ شهریار گران امده که رییس دایره حقوقی هر روز تمام وقت پیگیر اخذ حکم برای اینجانب هست .با این نمونه روشن بنظرتان اقایان باید هنگام انتقاد اسم و نام خود را ذکر کنند ؟
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
لطفا دست از برخوردهای پلیسی خود بردارید
2)من کجا گفته ام خودتان را معرفی کنید،گفتم فرق من و شما اینست که من شفاف گفته ام و شما در خفا حرکت می کنید .
3) بنده در نزد خدای خودم و وجدانم سربلندم که کاری برای خودم نکردم و اتفاقا ترغیب به نقد کرده ام
4)واقعا حق با شماست من و امثال من ابروی اصلاحات را برده ایم که دردوره ای خیلی از حضرات جرات حرف زدن نداشتن حرفمان را زدیم و بعد از روی کار آمدن دولت جدید به جای فرصت طلبی بر مواضعمان ماندیم.
5)خیلی خوب است که شما خودتان را معرفی کنید،و هرکدام ببینیم برای اصلاح طلبی چه کرده ایم و چه ادعایی کرده ایم تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد.
6)اینطور صحبت کردن مثل صحبت کردن با تاریکیه و کسیکه در تاریکی حمله می کند یا حرفی ندارد یا قصدش تخریب است
ﺯﻳﺒﺎﺗﺮﻳﻦ ﺑﺎﻏﭽﻪ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﻴﻞ ﺑﺰﻧﻲ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﻳﻪ ﮐﺮﻡ ﺗﻮﺵ
ﭘﻴﺪﺍ ﻣﻴﮑﻨﻲ..."
اما متأسفانه نه به این جمله و نه به بسیاری از آموزه های دینی پایبند نیستند...یکطرفه به قاضی میروند وحکم ضادر میکنند...هیچ وقت نمیان با کفش های کسی که در مورد راه رفتنش قضاوت می کنند و حکم صادر می کنند،راه بروند!!همیشه حق با روسا و قدرته...این فرآیندها باید نقد بشه که خون به دل برخی از فرهنگیان و خانواده ی آنها کرده...آقای فولادوند در ارتباط با عدم ممانعت از احیاء اقدامات بد دولت احمدی نژاد در حراست و برخی مدیران مستبد زیرمجموعه که دائم مشغول زیرآب زدن و پرونده سازی برای نیروهای اصلاح طلب و هزینه داده هستند باید نقد شود...باید این بغض ها و تسویه حساب ها و غرض ورزی ها به اطلاع همگان برسد...از یه جایی دیگه مسائل شخصی شده در برخی بخش ها این هوای نفس است این نفاق است...
دوم اینکه آقای عظیمی عزیز و جناب آقای کلهر مگر شما زمانی که در موضع ضعف بودید با اسم مستعار وارد نمی شدید؟ مثال قدیمی هست که (چیزی که عوض داره گله نداره)
حالا یک مدیر کل وارداتی که از قضا به پان لریسمس علاقه دارند پیدا شده و این از لانه بیرون آمدن شما تمام شده ؟
بله شما و دوستان انجمن اسلامی در استان تهران مشغول مهره چینی هستید و از این بابت خوشحالید حق هم دارید اما مدعی شفافیت نباشید چون نیستید
اگر علاقه دارید واضح تر صحبت کنم
در انتخاب معاون؟ در انتخاب روسای مناطق ؟
یادم هست ایشان در ابتدای ورود خود را آدم خاکی نشان می دادند اما به مرور دست به تغییراتی زدند که با اعتقدات اولیه ایشان همخوانی نداشت برداشتن بسیاری از مدیران شایسته مانند مدیر شهریار، شهر قدس ری و... و جایگزینی آن با مدیران همشهری یا یاران انجمنی آقای عظیمی و کلهر و سنجری
جناب آقای عظیمی چه گشایشی در زمان مدیر کل انجام شده همه تصمیم گیری ها از مناطق و کارشناسی های استان سلب شده و تنها تصمیم گیر خود مدیر کل است . لطفا به مسائل اتفاق افتاده در اداره کل دقت کنید
شو جدید مدیر کل در بغض نمایشی یاد دفاع مقدس تکراری شده آقای عظیمی به مدیر تان راههای جدیدی یاد دهید .
خانواده شهداء و جانبازان دلشان از شما خون شده در انتقالی ها و بازنشستگی و مزایده و مجوز تاسیس هایتان دقت کنید. ملاک همه اینها داشتن آشنا در اداره کل یا همشهری مدیر کل بودن یا عضو انجمن بودن است .
مدیر کلی که آقای کلهر برای ماندش به وزیر نامه می نویسد باید فاتحه اش را خواند .
جلبه اینجاست که شمایی که در اوج منفعت و کسب منافع هستید از یک نوشته انقاد می کنید که واقعیت ها را بیان کرده
ناراحتید که شیر زنی حرف حق را زده بله آقای عظیمی برای ماندن در پست مدیر کلی تمام شورای معاونین مناطق را بدون توجه به اینکه در پستشان حضور ندارند در حیاط اداره کل صف می کنید که بگویید بسیجی هستید و حامی یاران رزمنده تان خب در عمل مانند آنها باشید ما در میدان عمل ریا نداشتیم برای گرفتن فرماندهی زیراب زنی نکردیم آقای مدیر کل ، در یک کلام بی ریا بودیم .
اولا ما همیشه در نقطه ضعف بوده و هستیم و قدرتی نداریم که به آن ببالیم . هر کس اندک فهمی از فضای سیاسی ایران داشته باشد میداند که این میزها اگر هم وجود داشته باشد نقطه ثقل قدرت نیست .
دوم - مدعی شفافیت هستیم چون زمانی که که شفاف بودن جرم بود شفاف بودیم . همان زمانی که گروهی برای نگهداشتن پست هایشان هر شلنگ تخته ای می انداختند از خیلی چیزها محروم بودیم چون شفاف بودیم . این شفافیت هزینه زاست اما باعث افتخار است .
سوم اگر بنده یک مزایده یا مجوز گرفته ام یا سوء استفاده مالی کرده ام اسناد آن را منتشر کنید و نه تنها دراینجا که درروزنامه ها منتشر کنید .
پنجم - بنده نه اسبابی دارم که دیگرانر ا مجبور به شفافیت کنم و نه اصلا علاقه ای دارم ولی مشکل همین جاست که یک نفر میتواند درتاریکی بایستد و به دیگران حمله کند . اگر دو طرف شفاف باشند مشخص می شود هرکسی از چه منظری صحبت می کند .
پنجم - اگر به قول شما شیرزنی اعتراض کرده چرا دیگران حق اظهار نظر ندارند ؟اگر شما حمله می کنید چرا دیگران حق ندارند حرف بزنید . یکدفعه بگویید همه جز شماها خفه شوند که راحت باشید ؟
مجوز آموزشگاه در نقاط مختلف استان توسط وابستگان به مدیر کل از جمله برای نمونه شهر جدید اندیشه توسط یکی از معاونین
پذیرش بازنشستگی و انتقال افراد خاص از جمله فرزند فلان آقا سفارش شده فلان آدم و یا فرزند قسمت خاصی از کشور وقتی از کسی حمایت میکنید باید همه جنبه ها را در نظر بگیرید
شما در موضع قدرتید مدام سفارش های شما (منظور گروه انجمن) در حال هدایت استان هستید
رییس شهر قدس چگونه انتخاب شده؟
رییس بهارستان 2 با کدام پشتوانه مدیریتی مشغول شده ؟
البته عملکرد ایشان در جای خود قابل بحث است اما محصول تفکر شما هستند.
دوم
در حذف روسای ملارد و شهریار و ری هم شفاف بودید در زمان آقاس زمانی و کمره ای شفاف بودید باز هم تاکید می کنم منظور شخص شما نیست لطفا به دل نگیرید حرف من گروه است .
قابل توجه شما که رئیس سابق ملارد آقای تفرشی عضو انجمن بودند و بازنشسته شدند . در مورد شهریار و قدس هم مسائلی که می دانیم ارتباطی به ما نداشت و اینجا قابل گفتن نیست .
شما توهم توطئه دارید و گمان می کنید همه چیز از اتاق فکر انجمن ناشی می شود درحالیکه شخص مدیرکل اساسا اینگونه نیست و انجمن هم چنین کاری نمی کند .
شما که اهل حذف افراد نیستید چرا در گروههایی که ادمین آن هستید بلافاصله متن و فرد فرستنده را از گروه حذف می کنید .
تفرشی با خوشحالی از آپ نرفت خود شما هم می دانید هرچند که فردی که آمد هم خیلی تلاش کردید که نباشد اما تیرتان به سنگ خورد .
آقای عظیمی این بحث که الان دیگر دو نفره شده و فرد دیگری در آن حضور ندارد پس صادقانه قبول کنید فضای شهرستان های استان تهران مسموم است لااق این را بپذیرید
در پاسخ به بنده در همه موارد به بنده و انجمن مطرح شد و افرادی به قصد آبرو بری حرف هایی زندد غافل از اینکه گر ما زسربریده می ترسیدیم در مجلس عاشقان نمی رقصیدیم .
بنده از حمله های فوق ناراحت نیستم و مثل این دوستان نمی خواهم همه را خفه کنم .
همکار عزیز ایکاش مدیر کل مهمان سریعا با ترک این استان خوشحالی را به با هدیه دهد و با مدیر کلی دلسوز استان و از دل استان مشکلات حل و فصل شود.
ایکاش روزی مدیر کل ها و روسای مناطق به جای جلب حمایت برای مدیر کلی ریاست به دنبال خدمت باشند.
مدیر کلی که وامدار همشهری و انجمن و مجمع باشد هرگز کارایی نخواهد داشت و تمام تلاش او باید جلب رضایت این افراد باشد.
و البته نان به نرخ روز باشد تا امروز که دولت در موضع قدرت کمتری است در مراسمات خود اسمی از دولت نبرد
بنده در مطالبم حتی یکبار از مدیرکل دفاع نکردم و اتفاقا ترغیب به نقد کردم و گفتم عده ای می خواهند به اداره کل ضربه بزنند . بعدها با کامنت هایی که گذاشته شد عیان شد که اینچنین است و عده ای اصلا با بودن ما در اداره کل مشکل دارند . انگار حضور ما مشکلی برای آن ها ایجاد کرده است .
ای کاش ما همانطور که برای خودمان حقی قایلیم برای دیگران هم قایل باشیم . اگر شما حق دارید خحرف بزنید دیگران هم حق دارند و حق دارند نظری داشته باشند . در فضای فقدان شفافیت هر کسی میتواند ادعا کند که فلان مدیرکل برود این فرد دلسوز نیست . بنده در نوشته خود هم گفته ام که اقای مدیرکل باید نقد شود ولی چطور مدیرکلی که سهماه کامل با تلاش فراوان و با همکاری دیگران کوشیده مسئله ساماندهی را حل کند و بحران ها را به حداقل برساند دلسوز نیست؟ حتما آقای فولادوند اشکالاتی دارد ولی عیب می جمله بگفتی هنرش نیز بگوی. در فضای غیر شافی که شما به دنبال آن هستید به دلایل شخصی باید مدیر کل برود و مشخص است در پس آن مطامعی وجود دارد که اشکالی ندارد و واقعیت است ولی حداقل اینقدر ژست دلسوزی نگیرید .
ساماندهی که با فشار به فرهنگی باشد ریالی ارزش ندارد چنان از این ساماندهی می گویید انگار قله ای فتح نموده اند که ما خبر نداریم
در پناه حق باشید و خداند تمامی ما را به راه راست هدایت کند
من حرفی از فتح قله نزدم و گفتم این اقدام مدیر کل بوده که البته دیگران هم نقش داشته اند و تلاش جمعی اداره کل بوده است . حالا شما اسمش را هرچه میگذارید به خودتان ربط دارد من قصد اقناع شما را ندارم.
1)اصلاح طلبی ارث پدری هیچ کس نیست.
2)اصلاح طلبان واقعی افرادی بودند که ازسال84تا92با صراحت گفته اند اصلاح طلبند.
3)باید از ورود همه افراد به جرگه اصلاح طلبی خوشحال بودگ
4)به کسانی که بعداز92به خاطر پست و مقام اصلاح طلب شده اند باید مشکوک بود چون نگاه ابزاری دارند.
نمونه اش زیاده دوست خوبم خوب فکر کنید
متنی که در ادامه میفرستم متعلق به شماست اما امیدوارم انکار نکنید
کردارهای نغز ، گفتارهای نقض2
(چرا شورای غیرقانونی ،جعلی و نامشروع موسوم به شورای اصلاحات بلای جان اصلاح طلبان منطقه است)
سیدهادی عظیمی
این کسانی که میکوبید را هم ببینید
بله مشخص است شماها از حرف زدن امثال ما واهمه دارید و اینجا را محل عقده گشایتان کرده اید. هر کاری میخواهید انجام دهید. این متن انتقادی ربطی به مقصود شما ندارد. به دوستان سلام برسانید و بگویید برای کوبیدن من وسیله بهتری پیدا کنند.اگر قرار بر حرف زدن باشد حرف بسیار است.
شما و دوستانتان چون تازه وارد سیاست شده اید کمی نازک نارنجی هستید . البته خوب وقتی اول آدم پست بگیرد بعد برای تثبیت آن سیاسی شود بهتراز این نمی شود.
اینکه بنده یا هر کس دیگر هم نباید اظهار نظر کندچون شما ناراحت میشوید هم امکان پذیر نیست.
در مطالب بالا تهمت های زیادی زدید که برایتان متاسفم و برای هیچ کدام دلیل نداشتید.
هر مطلبی بگذارید بنده دیگه جوابی نمیدم و اگر لازم شد شکل دیگری جواب میدم.
همانهایی که در شهریار مافیا درست کرده اند و مشغول فعالیت های مالی اند و لازم باشد اسامیشونو منتشر کنیدتا همه بدانند.
این درد شان این هست که شما چرا واقعیت را می گویید و با اینها وارد دادوستد نشدید.
منظور حرف معرفت مرادی هااینه که همه ساکت باشند که ما راحت باشیم.
منظور از مدیرکل دلسوزمعلوم شد ،مدیر کل دلسوز یعنی فردی که عثو انجمن نباشد ،عضو مجمع هم نباشد،اصلاح طلب باشد ولی سابقه اصلاح طلبی نداشته باشد،کسی هم از سوابقش نپرسد،از منطقه باشد،......فقط یک تفر می باشد.. اسم ببرید راحت کنید خودتان را