با نشر خبر تبديل مشق شب به تكاليف مهارت محور در مدارس ابتدايي در سال تحصيلي جديد اين سوال به ذهن ميرسد كه آيا ميشود سالي بدون طرحي نو در دوره ابتدايي را تجربه كرد؟
اگر فرادستان حوزه ستادي از حلقه كارشناسان اطراف خارج شوند و پاي درد دل آموزگاران مدارس با گوش جان بنشينند، برخلاف تصورشان، شايد با نگرش مثبتي نسبت به اجراي طرح جابر، نويسنده كوچك انديشمند فردا، كاربست فناوري، شهاب و ساير برنامهها در دوره ابتدايي مواجه نشوند.
با وجود انتقاد از كثرت طرح و برنامهها در دوره ابتدايي كه برنامه تدبير و اخيرا اجراي متوازن ساحتهاي ۶ گانه تربيتي هم بدان افزون شد، شاهد زمزمه تغيير در نوع تكاليف دانشآموزان دوره اول هستيم كه برخلاف توضيحات حكيمزاده، معاونت محترم آموزش ابتدايي وزارت آموزش و پرورش، در اصل موضوع يعني تنوع و تكثر طرح و برنامه در دوره ابتدايي، تفاوت چنداني حاصل نشده است .
در توضيحات تكميلي بر اجراي اين طرح در كلاسهاي ۱۴ تا ۲۴ نفره تاكيد شده است كه قاعدتا با عنايت ميانگين تراكم ۳۲.۵ مدارس ابتدايي دولتي شهر تهران و بسياري از كلانشهرها قابليت اجرايي نخواهد داشت و نهايتا در مدارس غيردولتي به صورت پايلوت قابليت اجرا خواهد يافت.
بر هر اهل نظري پر واضح است كه اخذ متدهاي آموزشي موفق از كشورهاي توسعه يافته با علم به نبود زير بناهاي آموزشي لازم، لزوما نتايج مشابه كشورهاي مبدع حاصل نخواهد شد.
در حال حاضر كه چالش اصلي حوزه تعليم و تربيت در دوره ابتدايي كمبود نيروي آموزگار متخصص كارآمد و فضاهاي آموزشي با تراكم استاندارد يعني ۱۴ تا ۲۶ نفر، به ويژه در كلانشهرهاست، اصرار بر روند الگوبرداري از طرح و برنامههاي آموزشي كشورهاي توسعه يافته همچون نروژ و ژاپن، سرنوشت بهتري از برنامه ارزشيابي توصيفي نخواهد يافت كه پس از ۱۰ سال اجرا ميتوان گفت اهداف ترسيم شده را محقق نكرده است كه افول دانشآموزان ايراني در آزمون بينالمللي مهارت خواندن (PIRLS 2016) گواه بر اين مدعي است كه مطالعه آسيبشناسي ۱۴۰ صفحهاي سازمان پژوهشهاي آموزش و پرورش خالي از لطف نيست.
عدم توجيه دقيق طرح از ابتدا، به ويژه عدم اقناع لازم بسياري از مجريان اصلي آن يعني آموزگاران كه همچنان بسياري از ايشان با وجود حضور در كارگاههاي آموزشي ارزشيابي توصيفي و اهداف آن، كماكان به واسطه نهادينه شدن تفكر ارزيابي عددي، مبناي كمي را معيار ارزيابي توصيفي قرار ميدهند.
اندكي تامل!
به كجا چنين شتابان!
تا به كي بايد با الگوبرداري پرشتاب از طرحها و برنامهها نظامهاي آموزشي توسعه يافته، بدون وجود بسترهاي لازم، آموزگاران، اوليا و دانشآموز را خسته و رنجور كرد.
با عنايت به تاكيد سند تحول بنيادين آموزش و پرورش بر نقش مربّي در شكلگيري حيات طيبه كه مدرسه صالح نماد آن است، بتوانيم اين واقعيت را بپذيريم كه قبل از مدرسه بانشاط به آموزگاران بانشاط، باانگيزه و متخصص نيازمنديم.
روزنامه اعتماد
نظرات بینندگان
افرادی مانند خانم حکیم زاده باید در کسوت معلمی وارد شوند تا عیارشان سنجیده شود
معلم را گرسنه نگه داشته اید بعدتوقع معجزه ازاودارید طبق آموزه های کدام مکتب در مکتب اسلام که دم از آن می زنید فقر مالی نکوهش شده است
چرا با حرف ها وطرح های بی فایده زمان می خرید تا چندروزی بیشتر مدیریت کنید وپول کلانی بگیرید
راه حل مشکلات آ.پ بودجه واصلاح ساختاراست و بس
متاسفانه بخشنامه ها و طرح ها را کسانی صادر می کنند که اولین هنرشان به زعم خودشان فرار از کلاس درس و رهایی یافتن از مدرسه بوده و همان ها الان در اتاقی می نشینند و طرح هایی به ذهنشان می رسد و به مدارس جهت اجرا ابلاغ می کنند طرحهایی که اغلب قابلیت اجرایی ندارد وفقط در حد اجرای فرمالیته باقی می ماند
درود بردیمه ور که این پست را رها کردورفت
این سرکارخانم علی رغم ناتوانی درمدیریت این بخش فقط می خواهد باطرح های به دردنخور زمان بخرد تا اوضاع این بخش را وخیم تر کند
اگر ایشان استادبرتر دانشگاه تهران باشند الفاتحه همه چیزراباید خواند
درزمان ایشان مستخدم دربرخی مدارس حذف شد
مربی ورزش به فراموشی سپرده شد
سرانه ی مدارس ازبین رفت
طرح های به درد نخوربه مقطع ابتدایی تحمیل کرد