چندسالی است که می نویسم و با قلم و نوشتن خو گرفته ام.
اما این اولین باری است که می خواهم در باب قلم و نوشتن بنویسم و راستش را بخواهید هیچ گاه به اندازه الان قلمم نلرزیده است و تا این حد احساس ناتوانی نکرده ام. قلم هایی که حول من و منیت می چرخند و برما خط قرمز می کشند همان بهتر که ننویسند
سوگند تامل برانگیز پروردگارمهربانی ها به قلم و نگاشته های قلم در طول این نوشتار لحظه ای از خاطرم جدا نمی شود و نوشتن را برایم سخت تر کرده است :
" ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ "
خدا به من رحم کند!
در روز اهل قلم قرار است از قلم بگویم و تاملاتم در صدای معلم درج شوند.
همان صدای معلمی که مدیر و نویسندگانش نافذترین قلم ها را دارند و مخاطبانش معلمان سرزمینم هستند. ناگفته پیداست جهانِ امروز و خصوصا ایران عزیزمان سخت محتاج قلم هایی است که صدق و انصاف و شهامت را سرلوحه قرار دهند.
در بستر تاریخ اشکال مختلف قلم با تاروپود زندگانی آدمی عجین بوده اند.
از قلمی که اثرش قرن ها پیش بر سنگ ها نقش بسته تا قلم هایی که طب و نجوم و تاریخ و ریاضی را رقم زده اند.به فراز و فرودهای نظام هستی که بنگریم نقش طلایی قلم عده ای را در می یابیم.
مورخانی که جانانه و از سر صدق تاریخ را نگاشتند.
عالمان و فلاسفه ای که از درست زیستن دم زدند.
طبیبانی که قوانین سالم زیستن و بیشتر ماندن را به رشته تحریر درآوردند.ریاضی دان هایی که هر روز فصل تازه ای از تحول وپیشرفت را آغاز کردند.
و دست آخر کنشگران و روزنامه نگارانی که صادقانه بر جاری شدن حقیقت در نهر پرپیچ و خم زندگی بشر پافشاری کردند؛ همان هایی را می گویم که نمونه شان در صدای معلم کم نیست.
اما آنچه ابراز شد نیمه پرلیوان بود و درددل ها، افسوس ها و تاریکی ها در این باب به قوت خود باقیست.
کم نیستند مورخانی که قشنگی های تاریخ را لگدمال کرده اند و فجایع را گل و بلبل خوانده اند و نهایتا نگاه تیزبین جامعه آه و لعنت نثارشان کرده است.
فلاسفه ای که خودمحورانه بر دیدگاه ناصحیح خود اصرار ورزیده اند و تن به حقیقت نسپرده اند.
طب شناسانی که راحت نفس کشیدن های مردم را با درهم و دینار وسیاست معاوضه کرده اند و......بدی و خوبی های قلم ونویسندگان، امروز هم در لباس دیگری و با شدت بیشتری وجود دارد و نژاد وجغرافیا نمی شناسد.
ناگفته پیداست جهانِ امروز و خصوصا ایران عزیزمان سخت محتاج قلم هایی است که صدق و انصاف و شهامت را سرلوحه قرار دهند.
قلم هایی که حول من و منیت می چرخند و برما خط قرمز می کشند همان بهتر که ننویسند.
قلم هایی که تاب و تحمل قلم های منتقد و قلم هایی قوی تر از خود را ندارند به هیچ دردی نمی خورند.
قلم هایی که متعصبانه و با لجاجت اشتباه خود را نمی پذیرند و اثر قلم شان تا انحطاط یک نسل پیش می رود خطاکاران بزرگی هستند که دغدغه شرافت ندارند.
و در این بین چه زشت و ناجور است آن گاه که قلم هایی خود را قیمت گذاری می کنند.
آن قلم هایی را می گویم که با وجدان و انسانیت بیگانه اند و به بهایی ناچیز در میدان تملق و منفعت چرخ می زنند.
خوب و بدهای قلم و نوشتن در کنار هم معنا پیدا می کنند و هر دو باید باشند تا تاریخ عبرت ها وزیبایی هایش دوچندان شود.
اما در تحقق اتفاقات خوشایند،روح بخش و جذاب تاریخ ،این قلم های خوب و شش دانگ هستندکه نقش بی بدیلی دارند.
همان اتفاقاتی را می گویم که دل خسته مان را طراوت می بخشند و حال دلمان را خوب می کنند.
امیدوارم در مصاف قلم های حق و باطل این قلم های حق گو باشند که با جوهر خوش رنگ خود جاده عریض و طویل بشریت را خط کشی کنند و تابلوهای راهنما را به زیبایی ترسیم نمایند.
روز قلم مبارک.
نظرات بینندگان