قدر استاد نکو دانستن حیف استاد به من یاد نداد
گر بمردست روانش پرنور ور بود زنده خدا یارش باد
زمانی خانم هما روستا هنرمند اصیل و اندیشمند را گفتند دوست داری مدال بهترین بازیگر ایرانی را بر گردن تو به افتخار بسپاریم؟ او خالصانه در جواب می گوید تا محمد علی کشاورز، حمید سمندریان ، علی نصیریان ، فخری خوروش ، داود رشیدی ، مرضیه برومند ، سوسن تسلیمی ، بهرام بیضایی ، پری صابری، ارحام صدر، عزت ا... انتظامی هستند من آخرین مرتبت شان هم نیستم و همین جمله را به روال اخلاقی هنرمندان نازنین و با وقاری چون مهتاب نصیرپور بازیگر ممتاز سینما و تئاتر ایران ، فروتن و مهتاب کرامتی ، پرستویی، خسرو شکیبایی تکرار نمودند و هنرمندان مردمی خود را در اوج و شکوه هم به این نشانه متعهد داشته و دارند.
اینکه در دوران بازیگری ، کارگردانی و دوره همی گردی و شوی خنده بازار هر بی بوته ایی برمسند سلبریتی ها قرار بگیرد و هر چه از دهانش برآید به خورد مردم بدهد هنر نیست و اساسا اگر ما آن را لااقل در دایره خیمه شب بازی نازل قرار بدهیم شاید بی گدار به آب نزده ایم!
راستی اسم آب آمد که یواش یواش میوه کمیاب می شود در کنار اخلاق ! اما در سرزمینم آب و اخلاق دو مقوله ای است که با کفران نعمت ذره ذره ، نه ؛ خرمن خرمن ، از کیان ما رخت برمی بندد که اصرار بر بی اخلاقی توهین به معلمان در رسانه ملی از زبان بعضی هنرمندان بی اخلاق و هجمه و هجوم به ساحت مقدس تعلیم و تربیت چه هدفی را دنبال می کند والله اعلم؟!
اخلاق آنقدر بی مزه شده است که هر بی سرو پایی کت شلوار می پوشد و بالش به شکمش می بندد و در کارزار برنامه پشه کشان و کرکر کنان، جونم برای شما بگه : چهار برادریم و در کدام گوری هستیم و بعد لاچار دهنش را باز می کند و به تقلید امثال مجری علیخانی بی نزاکت به ساحت مقدس علم و معلمان زحمت کش این سرزمین توهین می کند !
یکی از این شعبده بازی ، برنامه خنده بازار شب عید فطر بود که خبط و خطای سخنان نامربوط مهران مدیری همگان را به تعجب واداشت !
اینکه مدیری در دوران تحصیل آنقدر دانش آموز خاطی و ناشی ، نابلد، کودن و بی انضباط بود تا معلمان سخت کوش و دلسوز او را سر به راه می کردند شکی نیست که خود اعتراف کرده است!
اینکه او در قبال آن همه زحمات معلمان ، معلم کش بود و با بی انضباطی، ناهنجاری های غیر منطقی و غیر معقولش کلاس و مدرسه را به هم می ریخت و آتش در کلاس درس ، زیر صندلی معلم برپا می کرد جای تعجب ندارد که پرونده و سابقه اش همین را هویدا می کند و همچنین اعترافش !
نمی دانستیم او دروغ هم می گوید !
دروغگو کسی است که می گوید من روش معتدلی دارم اما سابقه شر و شیطنت بی جای او به اعتراف خودش از اعتدال به دور است .
او معلمان را عاصی می کرد به طوری که اگر هر گونه خطا و بی انضباطی داشت عرفا و قانونا در طول یکسال هرگز از منطقه اخراجش نمی کردند . بی ادبی او که در حکم اخراجش ثبت شده حکایت از فعلی دارد که یک منطقه تصمیم به اخراج او گرفته است و همه معلمان می دانند که ، دانش آموزی اخراج نمی گردد مگر به یک موضوع و آن هم اخلاقی و تازه حد تنبیه اش انتقال از این مدرسه به مدرسه دیگر و او چه کرده است که باید او را و لکه ننگش را از یک منطقه دور کنند و من در تعجبم معلمان چه معجزه و چقدر خون دل خورده اند تا از یک دانش آموز بی ادب ، گستاخ و شیطان مزاج او را سربه راه بیاورند و از آن شرور بی تربیت ، آدم بسازند!
اگر امروز او سر به زیر کنار خنده بازار موقعیتی کسب نموده و با دورهمی ، خروار خروار پول پارو می کند و یکی به نعل می زند و یکی به میخ ، معجزه تلاش ، افکار ، اندیشه ورزی و کارکرد های معلمانی است که او را در کنارش تحمل نموده اند.
اگر آن معلمان مرحوم کرده شیطنت هایش در دوره تحصیل نبود ، سرنوشت او به سان همان هایی بود که در ضلالت و گمراهی و کجروی نابود شده اند اما او درجه های ترقی اش را به دلق توفیق اجباری چند صباحی در پشت منطقه جنگی و داشتن پیانو در منزل و خورجین خورجین کتاب مربوط می داند که همه این افاضات بدون راهنما ارزشی ندارد .
آقای مدیری!
اگر اینجا روبه روی معلمان گستاخانه فخرمی فروشی ، فخر تو عاریتی است که از معلمان دوران تحصیلت کسب نموده ای هرچند داروی پزشک و تیغ جراحی تربیت یک معلم ، شیرین و خندان نخواهد بود !
تو با توهین به معلمان از ارزش و وقار آنان نکاهیده ای بلکه از حقارت و عقده گشایی خود سخن رانده ای و چه خوب اصالت خودت را به مردم و معلمان نشان داده ای !
راست گفت دوست ما (اینجا) امشب برای اهل شرف و معلمان مظلوم و خانواده عزیزشان عید نبود که قصه پرغصه سرکوب شریف ترین قشر جامعه بود که از جعبه برنامه کذایی رسانه ملی از جنجره خروس خوانی بی محل ، نادانی مثل تو برخاسته است .
مدیری به دروغ پز تشکر مادی به رفتگران می دهد و دوستش" رام پد " هم می داند اینها همه ژست است و به همین دلیل به او اصرار می کند که از خودت فیلم بگیر که می خواهی به آنان کمک کنی ! ولی مردم خوب می دانند که تمام این اداء و اطوارها و کلاهبرداری ها از جمع آوری پول و کالا در زلزله کرمانشاه امتحانشان را به راستی و درستی پس نداده اند و کیسه ای بدون حساب و کتاب برای خود و اقوامشان دوخته اند که یکی از همین کلاه گذاری اعلان در برنامه خنده بازار دادن بیست میلیون وجه نقد به بیست نفر برای جمع آوری آنچه در خیابان " آشغال " ریخته شده هدیه می کند اما یادش می رود که برای اندیشه اش و یاد دادنش و راه و رسم نشان دادن زندگی در قبال آن عمل والا به معلم توهین می کند و همچون خردسالی که بر اریکه کودنی و نادانی بر معلم اذیت روا می دارد بی محابا در بزرگسالی ، هم برای اینکه معلم راه و رسم تشکر از محبتش را از سر بزرگواری به او نیاموخته ، براو می تازد و معلم کش می شود و قهقهه سر می دهد و از این فعلش همچون فعل خرد سالی سرمست می شود!
درود بر استاد اسکویی که با تیزبینی ، بی ادبی و بدتربیتی اش را به تنبیه یکساله " منتظر مانی " به تربیت بازمی گرداند تا بی ادبی همچون او آدم شود که بفهمد در ساحت دانش اندوزی و هنر، به سان نادانان و بی خردان قدم برندارد که البته واکاوی پرونده اخراجی اش از منطقه در دوران تحصیل گویای نظر و تایید کلام " برو گم شوی " استاد اسکویی از دم درب کلاسش می باشد.
گفت استاد مبردرس از یاد یاد باد آنچه به من گفت استاد
یاد باد آنکه به من یاد آموخت آدمی نان خورئ از دولت یاد
هیچ یادم نرود این معنی که مرا مادر من نادان زاد
پدرم نیز چو استادم دید گشت از تربیت من آزاد
پس مرا منت از استاد بود که به تعلیم من استاد استاد
هرچه می دانست آموخت مرا غیر یک اصل که ناگفته نهاد
قدر استاد نکو دانستن حیف استاد به من یاد نداد
گر بمردست روانش پرنور ور بود زنده خدا یارش باد
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
بر هر مدیر و مدیری که با بی ادبی به زحمات معلمان دبیران و استادان تهمت و توهین به این قشر فرهنگی را مایه فخر و خنده خود و دیگران قرار می دهند ...باد و...
انشاا...به سلامتی از پل صراط نگذرند!!!!!