مراکز تربیت معلم از زمان تصویب در سال 1290 توسط شورای مجلس ملی تا الآن تغییرات زیادی را به خود دیده است و شاید عمده ترین تغییرات برای گذار از تعلیم و تربیت سنتی به سوی تعلیم و تربیت مدرن باشد که در این راستا مراکز تربیت معلمین نیز شاهد دگرگونی های بوده است.
معلمی را اگر شغلی حرفه ای و تخصصی نگاه کنیم می بایست نوع نگاه نیز حرفه ای باشد که این مهم در تصمیمات بزرگان تعلیم و تربیت از سال های بعد از قانون شورای ملی دیده می شود . تصویب اساسنامههای تخصصی در سال های بین 1312- 1353 بر این مهم تاکید میکند و از سویی اعزام نیروهایی برای تربیت در خارج از کشور و کسب تجارب سایر کشورها نیز در همین راستا بوده است.
مهمترین وظیفه این مراکز قبل از انقلاب تربیت و تأمین نیروهایی برای آموزش بیسوادان و افراد لازم التعلیم بوده است و هر کدام از تصمیمات بعد از تصویب شورای ملی رویکردها و پیامدهای خاصی را در بر داشته است ؛ شاید سپاه دانش را از بهترین سیاست گذاری و برنامه ریزی و تصمیماتی دانست که به صورت جامع تمامی نقاط کشور را در بر گرفت و نقطه امید بخشی را در کشور کلید زد.
استقبال فعلی از دانشگاه فرهنگیان بهواسطه وضعیت نابسامان اقتصادی و شغلی و استیصال جویندگان کار در سطح جامعه بوده نه علاقه و اشتیاق به شغل معلمی. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و نگاه توسعه گرایانه و انقلابی در تعلیم و تربیت توجه به جذب نیروی متعهد و متخصص اهمیت ویژهای یافت و تشکیل هیئت گزینش مرکزی و میدانی نیروهای خواستار جذب در تربیت معلم بهواسطه همین استراتژی بود و می توان گفت با کاستی و اشکالات متعدد مواجه گردید اما به هر حال به صورت کلی نیروهای نخبه را نتوانست جذب نماید و ورود به مقاطع کارشناسی و مهندسی و پزشکی در اولویت شرکت کنندگان در آزمونها بود و این از جمله آسیب ها در جذب نیروی معلمی بود باگسترش دانشگاهها و همکاری مراکز علمی با آموزش و پرورش می توان با قاطعیت گفت که نیروهای جذب شده در دانشگاهها و رشته دبیری با رتبه بهتر و انگیزه بیشتر تا حدی مشکل ضعف علمی و انگیزشی را تحلیل داد اما مشکلی که وجود داشت عدم تخصص کلی و جزئی در تربیت نیروها بود و دروس تخصصی در کنار دروس تربیتی وعدم هماهنگی و سنخیت این دو در رشته های مختلف در دانشگاههای کشورحرکت به سوی مراکز تربیت معلم و دانشگاه تربیت معلم را می طلبید. البته موضوعی که نباید از یاد برد نیاز شدید کشور به معلم منجر به تشکیل دانشسراهای چهار ساله گردید که از تخصصی ترین مراکز در طول تاریخ تربیت معلم می توان نام برد و به دنبال آن تشکیل تربیت معلم دو ساله و با دید منطقه ای و بومی گزینی نیاز آن سالها را مرتفع کرد خود دارای اشکلات و ایرادات فراوان نیز می بود
شاید از بدترین نوع به کارگیری نیرو از 6 منبع جذب در آموزش و پرورش به کارگیری سرباز معلم و استخدام آزاد بوده است که هنوز هم هر ساله از طریق نظام وظیفه و اعلام در جراید کثیر الانتشارجذب می شوند و استخدام تعدادی نیروی آزاد فارغ از آسیب ها در سنوات گذشته جذب شدند که از شوم ترین تصمیمات در این حوزه بوده است و در حال حاضر نیز حرف و حدیث های بسیاری در مجلس شورای اسلامی و نیروها ی حق التدریس و آموزشوپرورش وجود دارد.
از جمله تصمیمات مهمی که در سال 1387 و در نهایت تصویب اساسنامه در سال 1390 شورای عالی انقلاب فرهنگی گرفته شد تأسیس دانشگاه فرهنگیان بود و دلایل موافقان تأسیس دانشگاه فرهنگیان قابل تامل است که به نظر می رسد اغراق امیز و ایده الیستی بوده است لذا موارد زیر حول موارد مطرح شده قابل بررسی و ایراد است :
1- در سنوات اخیر و در طی هفت ساله گذشته دانشگاه فرهنگیان هیچ کمکی به جایگاه و منزلت اجتماعی و علمی و حرفه ای فرهنگیان ننموده است.
2- هنوز نا هماهنگی ها در جذب نیروی آموزش و پرورش وجود دارد و مشکل با وجود دانشگاه مرتفع نشده است.
3- نگرانی در خصوص معلمان آینده کشور وجود دارد.
4- دانشگاه فرهنگیان جایگاه عامی ویژهای پیدا نکرده و قابل قیاس با دیگر دانشگاه ها نیست.
5- فرصت بهتر ادامه تحصیل فرهنگیان که هیچ، ادامه تحصیل فرهنگیان مشکل مواجه شده و منع قانونی پیداکرده است.
6- ساختار مجتمع پیامبر اعظم و ارتباط با دانشگاه فرهنگیان نامشخص و در هالهای از ابهام فرورفته و موجب تقویت دانشگاه فرهنگیان نشده است.
7- دارندگان مدارج عالی در آموزش و پرورش با سیاسیکاری در این مراکز و ضعف هیئتعلمی در این دانشگاه همچنان حاشیه قرار دارند.
8- استقبال فعلی از دانشگاه فرهنگیان بهواسطه وضعیت نابسامان اقتصادی و شغلی و استیصال جویندگان کار در سطح جامعه بوده نه علاقه و اشتیاق به شغل معلمی.
9- روزمرگی و سیستم سنتی کتاب، استاد، دانشجو دانشگاه را به دبیرستان یا هنرستان شبیه کرده است.
10 دوری از آموزشهای خلاق و نوآورانه علمی و پژوهشی و ضعف اساتید در این حوزه مستولی است.
11- ناتوانی آموزش و پرورش و تداخل تصمیمات در سطح کلان تصمیم سازی و تحول را در این دانشگاه غیرممکن ساخته است.
12- کمبود بودجه و عدم بودجه اختصاصی در بعضی سنوات در مقایسه با سایر دانشگاهها نقاط قوت این دانشگاه را به تحلیل میبرد.
13- عدم وجود فضای کافی کلاس و دفتر برای دانشجو و استاد و جذب نیروی لازم برای سالهای آینده از مشکلات لاینحل این دانشگاه شده است.
14- توجه اسمی به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و اجرای صرف آن مبنی بر راهاندازی دانشگاه ویژه فرهنگیان بدون در نظر گرفتن ساختار، نیروی انسانی، سرفصل دروس، بودجه مکفی فلسفه وجودی دانشگاه را با ابهام مواجه میکند.
بنابراین آنچه از تاریخ تربیت معلمی در ایران از بدو تأسیس تا الآن گفته شد مبین این مسئله است که سیستم تصمیمگیری و سیاستگذاری حول این موضوع بیشتر بر اساس مقتضیات زمان بوده است نه چارهاندیشی و برنامه بلندمدت و کارا و منحصراً برای گذار از دوران بحران و موقتی و گاهی عجولانه و با دستپاچگی تصمیماتی گرفتهشده است و بعد از تغییر افراد یا دولت سیاستگذاریهای قبلی پیگیری نشده و یا سیاستگذاریهای متضاد از قبل انجامگرفته و جز مواردی اندک سایر تصمیمگیریها و تصمیم سازیها بهواسطه تغییرات در اساسنامهها و تصویب موارد متعدد برای ترمیم در سالهای بعد ناکارآمدی تصمیم قبلی را نشان میدهد.
لذا من بر این مسئله اطمینان واثق دارم که عدم وجود زیرساختهای کافی و عدم وجود نیروها و اساتید کارکشته، پژوهشگر و صاحبنظر در این دانشگاه فرهنگیان و سیاسیکاری و سیاسی بازی و چندجانبه گرایی و مداخلات در این حوزه در سطح کلان، فلسفه وجودی این دانشگاه را مضمحل خواهد کرد.
لذا لازم و ضروری است :
1- در جهت ایجاد زیرساختهای فیزیکی لازم تدابیری اندیشیده شود. دارندگان مدارج عالی در آموزش و پرورش با سیاسیکاری در این مراکز و ضعف هیئتعلمی در این دانشگاه همچنان حاشیه قرار دارند.
2- به لحاظ تقویت بنیه علمی اساتید دانشگاه فرهنگیان اهتمام ویژه انجام گیرد .
3- از به کاری گیری اساتید بر اساس سلایق و خارج از ضوابط علمی و پژوهشی جلوگیری شود و درروند فعلی تغییر ایجاد گردد .
4- دانشگاه فرهنگیان بهمثابه اتاق فکری بکر برای حل معضلات و مشکلات آموزش و پرورش و بهوسیله دانشجویانی جوان و پرانرژی و با راهنمایی اساتیدی مجرب که میخواهند وارد این عرصه شوند انجام گیرد.
5- در دانشگاه فرهنگیان با انجام پژوهشهای علمی، بنیادی، تخصصی و کاربردی در جهت رفع مشکلات و معضلات قدم برداشته شود چراکه به نظر بنده وظیفه اصلی دانشگاه حل مشکلات تخصصی حوزه تحت نفوذ خود و تربیت نیروهایی پژوهشگر و مشکلگشا برای دستیابی به انسانهایی متعالی، جامعهپذیر و مستقل است
6- بر این اساس گنجاندن چند واحد مقالهنویسی تغییر آنچنانی درروند سنتی و قدیمی ایجاد نخواهد کرد و فلسفه وجودی دانشگاه فرهنگیان همچنان با ابهامات و التهابات فراوانی مواجه خواهد شد.
7- تأمین بودجه مکفی برای ایجاد اصلاحات فوقالذکر در اولویت قرار دارد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
بنده بیکار نیستم و دبیری با سابقه خدمت بیست ساله ام. شما مثل اینکه از اوضاع بی خبر هستید!فارغ التحصیل ارشد و دکتری داریم که حاضرند با ماهی پانصد تومن ،حق التدریس کار بکنند. واقعا دوره دانشگاه فرهنگیان تمام شده،و هزینه برای آن بی معنی است.
گرفتن مدرک هیچ ایرادی ندارد ولی راه آگاه شدن و آگاهی بخشب فقط از طریق دانشگاه بدست نمیآید
ضمن اینکه اعمال مدرکی که شندرغاز به حقوق اضافه میکند چندان رضایت بخش نیست
آموزش و پرورش هزاران کم و کاستی دارد که نیاز به اراده حکومت اعم از دولت و مجلس برای رفع آنها دارد.
بسم الله
به عنوان نیروی با سواد و فهیم برید دانشگاه فرهنگیان درست تدریس کنین و یاد بدین .
5 الی 6 مقاله بنویسین راجع به وضعیت دانشگاه فرهنگیان
بعد با استناد علمی راهکار بدین تا وضعیت بهتر بشه
شما جماعت اگر زمان امیر کبیر بودین به مدرسه دارالفنون هم گیر می دادین .
حرف مفت زدن تو خون ایرونی جماعته
دلتون میسوزه راهکار بدین و از شورای عالی انقلاب فرهنگی مطالبه به حق کنین .