وزیر محترم و با « تدبیر و انصاف » آموزش وپرورش، جناب آقای بطحایی ، در باره ی تجمع اخیر معلمان فرموده اند:
این تجمع، به دور از تدبیر و انصاف بود !
جناب آقای وزیر !
آیا معلم بوده اید؟
آیا تجربه ی زندگی با حقوق زیر ۲ میلیون تومان را دارید؟
آیا می توانید « شرمنده ی خانواده » بودن را درک کنید؟
آیا می دانید معلمان و بازنشستگان نجیب این سرزمین چند دهه است که حسرت حداقل ها را بر دل دارند و هردفعه به خاطر « شرایط خاص کشور » دم برنیاورده اند؟
آیا توانایی درک این موضوع را دارید که همین معلمانی که شما اعتراضات به حق شان را بدون (مجوز) و بی انصافی می دانید، در زمان جنگ، علاوه بر حضور در جبهه ها، هفته ای دوساعت، اضافه تر از موظفی شان کار کردند و وزیران با انصاف قبل از شما آن را وظیفه ی معلمان دانستند و تا به امروز، آن دوساعت « بدون مجوز قانونی » جزء وظایف شان شد؟
آقای وزیر !
از کدام مجوز، حرف می زنید؟
همان مجوزها که موجب اختلاس های میلیاردی می شود ؟
جناب وزیر محترم
آیا از تبعیض های وحشتناک بین معلمان با سایرکارکنان دولت اطلاع دارید؟
آیا می دانید، هم کلاسی های معلمان در دوره دانش آموزی شان که بعضا آمادگی درسی مناسبی نداشتند و در هیچ دانشگاهی پذیرفته نشدند و به ناچار وارد اداراتی دیگر شدند ، الان با زندگی نسبتا مرفه شان، چه فخرها به دانش آموزان برتر آن دوره که معلم شده اند، نمی فروشند؟
آقای وزیر
آیا می دانید کیفیت آموزش در مدارس مان به چه حدی از اضمحلال رسیده است؟
آیا می دانید عدالت آموزشی سال هاست وجود ندارد؟
آیا می دانید سرزمینی که در آن یک لباس شخصی سیلی به معلم آن هم بانوی معلم بزند ،هرگز روی پیشرفت و افتخار را نخواهد دید؟
جناب بطحایی ؛ فرزند ۸ساله ی من، واژه ی انصاف را، خیلی بهتر از حضرتعالی درک کرده است، وقتی به علت نداشتن کیف یا لباس یا ... آن چنانی، توسط فرزندان سایر اقشار، مورد تمسخر قرارمی گیرد و با چشمان اشک بار به منزل می آید، در پاسخ سوالات من می گوید، در راه مدرسه زمین خورده است و وقتی با پی گیریهای من متوجه می شود که جریان را فهمیده ام، با تمام معصومیت بچه گانه اش می گوید :
« وقتی بزرگ بشم، میخوام برات بی ام و بخرم »
و تازه می فهمم به خاطر اتومبیل نداشته یا مدل پایین پدرش نیز مورد تمسخر قرار گرفته....
آقای وزیر
اگر اینها را می دانید و باز هم معلمان را به بی انصافی متهم می کنید که باید در تعریف کلمه ی انصاف تجدید نظر کرده و به دنبال یافتن آن در وجود خود باشید .
و اگراز این مشکلات بی خبرید لطفا با پست وزارت تان خداحافظی کرده و بیش از این دل معلمان را به درد نیاورید .
جناب وزیر !
مطمئن باشید این مطالب گوشه ای از درد دلهای معلمان این سرزمین است و کار اسرائیل و آمریکا و کشورهای خرپول منطقه و... نیست.
لطفا
کمی
تدبیر و انصاف
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
یقین داشته باشید اگر لمس هم نکرده باشند می دانند
اما نمی فهمنددر. مرز بین دانستن و فهمیدن ، دشوارترین
اسم مصدر قرار دارد و آن آگاهی است.
سیاست کشور معلم را در پیچش نداری و فقر می خواهد
سیری معلم ، کار دستشان می دهد و اساسی ترین آن
افشای فساد مدیریتی و مالی شان است.
لذا همکار دلسوز و فداکارم شغلت بر تو مبارک باد.
خودمانیم اگر این همه مشقت نبود ما این قدر آگاه نبودیم
که احساس مسولیت نماییم و دست به قلم شویم. شرایط
سخت همیشه سازنده است. آموزش و پرورش کشورمان
برای بیداری به تحمل این مشقت ها برای آبدیده شدن نیاز
دارد. سربلند و پایدار باشید.
البته من همینجا به بطحایی پاسخ میدهم نیازی به مساعدت آنها نیست بلکه برخورد با نهادهای ذیربط را ایجاب میکند و باید پاسخگو باشند.
وای به حال این مملکت که اسیر خودیها شده
وای به حال این مملکت که شده زندان برای مردم
وای به حال این مملکت که شده محل تاخت وتاز چپاول داخلی و خارجی
و ...
....
ت شغل معلمی درامدش خیلی کمه همینه که هست هر کسی نمی تونه بره بیرون ..خب این یعنی اینکه نگاه رئیس جمهور به قضیه معلمان نگاه اضافیه پس از وزیرش چه انتظاری میشه داشت؟؟؟
فقط می توان گفت در این سیستم به شدت تبعیض آمیز که صرفا بر اساس رابطه گری ، معامله گری و رانت های مختلف بنا شده و شایسته سالاری فقط شعاری توخالی است باید گریست و فاتحه نظام آموزش و ژرورش را خواند
ولی میان ماه من تا ماه گردون ....
پس ب نظرم ما معلما زیادی جدی گرفتیم قضیه رو.آموزش و پرورش با زبون بی زبونی داره فریاد میکشه پول ندارم.در عوض یه خوبیشم اینه که کاری نداره ب اینکه شما کار میکنید یانه.ب نظرمن بهتر اینه که در حد وسع و وجدان نیم بند کارمونو سرکلاس انجام بدیم و دنبال شغل دیگه باشیم