با سلام به دوستانم
اخیراً در یکی از برنامه های شبکه تلویزیونی از تجمع کارگران که به خاطر پایین بودن حقوق شان تجمع کرده بودند، گزارشی پخش شد و در آن گزارش، خبرنگار از یکی از کارگران پرسید که دریافتی حقوق ماهیانه شما چقدر است؟
کارگر پاسخ داد هفت میلیون تومان. خبرنگار گفت مگر هفت میلیون تومان حقوق کم است که اعتراض می کنی؟ کارگر پاسخ داد نه خیر کم نیست و من به خاطر خودم اعتراض نمی کنم. در میان کارگران تعداد کمی از افراد همین حقوق را می گیرند و حقوق اکثر کارگران کمتر از یک میلیون تومان است که کفاف زندگی شان را نمی کند و من به خاطر احقاق حق آنها اعتراض می کنم.
حال اولاً بینی و بین الله چه تعداد از ما فرهنگیان از این روحیه برخورداریم؟ مگر غیر از اینست که اگر حقوق ما هفت میلیون تومان بود نه تنها اعتراض نمی کردیم بلکه یا معترضین را از اعتراض منصرف می کردیم و یا زیرآبی آنها را می زدیم.
امیدوارم زود قضاوت نکنید و نگویید نه این جور نیست. مثال زنده ی این مورد همان دوستان ستادی ما و مدیران و معاونان مدارس (که البته نه همه ی شان که مطلق گویی انصاف نیست و در میان آنها افراد شریفی هم وجود دارند) هستند که برای حفظ موقعیت شان و چند تومان حقوق اضافی که می گیرند، این کار را می کنند؟ خوب یادم هست که در یکی از مدارس برادری در همین اعتراضات (که البته بنده به نوبه ی خود با این اعتراضات و این راهکارها موافق نیستم بلکه معتقدم که باید برای احقاق حق مان چاره ای دیگر بجوییم چرا که به گواهی تاریخ اگر این روش و راهکار درست بود بایستی تا به حال جواب می داد و ما به حق و حقوق مان می رسیدیم ولی همچنان که مستحضرید از سال 1340 که یادمان هست تا به الان از جان عزیزان مان هزینه می کنیم ولی هنوز که هنوز است به نتیجه نرسیده ایم و این گواهی متقن بر ضعیف بودن این راهکار است) زندانی شده بود و مدیران پشت سرش به بنده ی خدا می خندیدند.
ثانیاً خدا وکیلی اگر حقوق ما هفت میلیون تومان بود باز هم اعتراض می کردیم؟ مطمناً اعتراض نمی کردیم. در حالی که مشکل آموزش و پرورش ما تنها پایین بودن حقوق معلمان نیست بلکه از هر زاویه ای نگاه کنی این نوع آموزش و پرورش منسوخ و غیر معقول است. چرا که ثمره و محصول همین آموزش و پرورش است که کشور را به این وضع دچار کرده و دست پرورده و شاگردان همین معلمان هستند که در صورت لزوم باطوم بر سر معلمان شان می کوبند.
پس برادر و خواهر عزیزم تا ما در این سطح تفکر باشیم که همه چیز را با عینک پول و حقوق ببینیم و اگر حقوقمان بالا باشد زندگی را از دریچه ی گلستان ببینیم و مهم نباشد که چه بر سر دیگران می آید و اگر حقوقمان پایین باشد زندگی را از دریچه ی جهنم ببینیم سهم ما همین است و بس.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
راهکار مناسب شما را برای احقاق حقوق معلمان وبهبود اوضاع آ.پ کشورمشاهده نکردم شما فقط مشکل را بیان کردید
علت اینکه اعتراضات نتیجه ی موثری ندارد چون تعداد شرکت کنندگان کم است ودیگراینکه معلم به دلیل وضعیت نامناسب معیشتی توان برگزاری اعتراضات طولانی مدت را ندارد
براساس نظریه ی مازلو نیازهای فیزیولوژیک در کف هرم نیازهای هر انسان قراردارد وتا برآ ورده نشود انسان به پله های بالاتر صعود نخواهد کرد
درپایان امیدوارم در کنار حرکت های خیابانی حرکت های اجتنابی مثل عدم پذیرش اضافه کار را درسطحی گسترده انجام دهیم تا بعد از سالهای طولانی ناامیدی بتوایم نتایج درخشانی کسب کنیم