با هر ورقی از دفتر زندگی ، باز هم عمر می گذرد ، روزهای تکراری فقط سن و سالت را بالا می برند و تنها بهانه تو برای زیستن ، بودن روزهای قشنگی در تقویم زندگی ات است که به آنها دلخوشی و امیدوارانه منتظر سپری شدن ایامی ، تا شاید به کامت باشند و تسلی ذهن و جسم و روح خسته ات باشند.
باور می کنی که دیگر با تولد هر بهاری، خوشحال نمی شوی؟ و با پرتاپ توپ و صدای ساز و کرنا در سال جدید حس خوبی به تو دست نمی دهد؟ ولی مجبوری به خاطر عزیزانت که یکسال دیگر در کنارت بودند لبخند بزنی و دردها و آلام درونی ات را پنهان کنی.
تقویم ها روز شمار زندگی اند و یادآور خاطرات تلخ و شیرین عمر انسانند و چه اشکها و لبخندها با ورق زدن تقویم بر چهره ما نقش بسته است.
در تقویم جاری زندگی ، شاید بی نشان ترین و ناکارآمدترین و الکی ترین روز ، روز معلم است . روزی که تنها تویی که یاد نمی شوی ولی آنان که از معلمی هیچ نمی دانند آن روز معلم می شوند. گمان می کنند با روزی در تقویم می توانند قداست تو را بخرند یا غرورت را جریحه دار کنند.فکر می کنند اندیشه سترگ تو را آن روز به یغما برده اند. ولی نمی دانند که حرفهای محبوس در سینه ات به این خاطر است که کسی توانایی فهم آنها را ندارد تا تو بر زبان برانی.
تو می دانی که روز معلم ، روز تمسخر فکر و اندیشه و معلم است .با شعارهای رنگارنگ و مراسم من درآوردی که پشیزی نمی ارزد .کودکان را وادار می کنند برایت شاخه گل بخرند، اولیاء را مجبور می کنند که صدقه جمع کنند و برایت کادو بخرند، جلسات استانی و شهرستانی می گذارند تا در یک ورق کاغذ، استاندار و فرماندار و شهردار روزت را تبریک بگویند .ولی همانها اجازه نمی دهند حقت را بستانی و خواسته ات را بر زبان برانی و همان ها همواره حقیرت می شمارند و هزاران ....
چقدر سخت است معلم باشی و حق بگویی و از دروغ بیزار باشی اما هزاران دروغ به تو بگویند و حقت را ناحق کنند و تو نتوانی دم بیاوری.
چقدر سخت است تاوان دانایی تو را عده ای با نادانی شان بدهند و چقدر سخت است معلم باشی و جامعه ای را برای نسلی بسازی ولی خودت سرپناهی برای امان از گزند روزگار نیابی .
واقعا" سخت است که سروباشی و سروبمانی و ایستاده بمیری در حالی که هنوز عمرت باقیست، ولی علف های هرز نگذارندآب به ریشه ات برسد.
واقعا" سخت است که بدانی نادانان، فقط از تو وکارت تعطیلات تابستان را می دانند و چه احمقند که در محاسبه تعطیلات و درآمد ورفاه و پاداش خود درمانده اند.
همیشه گفته ایم و گفته اند و خوانده ایم معلمی چنین است و چنان است و نامش را با آب زر در دروازه های بهشت نوشته اند ،ولی امروز فهمیدیم که می خواستند نفهمیم حقوق نجومی یعنی چه ؟ پاداش میلیاردی بازنشستگی یعنی چه ؟ مزایا و پاداش سایر ادارت یعنی چه،
و به بهانه انبیاء بودن ، دشمنی ها با ما کردند و پول شد بت آنها و آنها بت پرست و ما انبیاء بیابانگرد که به ناچار از دست تزویر و ریا باید جاده ها را پیاده می پیمودیم تا کسی را بیابیم که حرف حق و عدل در او اثر کند.
پیران موسفید کرده ما را مجبور کردند جهت گذران زندگی اش بعد از سی سال کار به مسافرکشی و نگهبانی و پادویی تن بدهد تا هزینه درمان و تحصیل و ازدواج و ... فرزندش را تامین کند، در حالی که کمی آن طرف تر ادارات و نهادهای دیگر حقوقی چند برابر به کارکنان شان می دادند و پاداش آن چنانی و پاداش بازنشستگی که فقط می شود گفت " وا حیرتا" ...
علی برکت الله گفتند و برکت از زندگی مان گرفتند، تحسینمان کردند ولی قامتمان را خم کردند ، فرزندانشان در آنسوی آبها با پول ما تحصیل و زندگی کردند ولی پای صندوقهای رای و مراسم و راهپیمائی هایشان ما را بردند.به ما گفتند ایران خوب است ، اما فرزندانشان در اروپا و آمریکا تحصیل کردند، به ما گفتند دزدی و خیانت در امانت جرم است اما خائنانه بیت المال را خوردند و شبانه حکم خروج از مملکت برای اختلاسگران صادرکردند.. گفتند وجبی از خاک وطن مان را به دشمن نمی دهیم ولی گرین کارت دشمنان را دارند.
ما مانده ایم و هزار ان ریا، که آیا فرزند ناتنی این دولت و نظامیم؟ چند تا قانون اساسی برای اجرا نوشته شده است؟ کارگر قراردادی با سی سال سابقه کار بدون دریافت پاداش بازنشستگی و دیگری با حقوق ماهیانه نجومی و پاداش بازنشستگی میلیاردی.
روز معلم بهانه ما برای تکریم شدن نیست، روز معلم تلنگری است بر مدعیانی که دم از قداست و ارج معلم می زنند، حدیث نبوی می خوانند و کرامت علم از زبان علی (ع) می گویند ولی معلم را فدای جامعه می کنند .
سازمان نظام مهندسی و نظام پزشکی تاسیس می کنند و تعرفه های رنگی آنها را افزایش می دهند، از منابع بیت المال ، کارمندان بانکها، امور مالیاتی، وزارت کشور و... را سیراب می کنند .ولی معلم و استاد دانشگاه را مانع صرفه اقتصادی و مصرفی میدانند .حقوقهای 300 میلیونی می گیرند و متخصص ما در دانشگاه باید 5 میلیون بگیرد و معلم ما همچنان زیر خط فقری بماند تا روز و حال آموزش و پرورش ما این باشد که بیسوادان مدرک دار در جامعه افزایش یابد.
وزیر محترم آموزش و پرورش :
بهترین سوغات شما در روز معلم خداحافظی شما با میز وزارت است چرا که شما هم مانند اسلاف خود همچنان بر اسب دروغ سوارید ، شعارهایتان عملی نمی شود، مطالبات پرداخت نمی شود، آموزش و پرورش رایگان دروغی شاخدار است و توان ایستادگی در برابر وعده ها و کارهایتان ندارید و با تشری عقب نشینی می کنید.
صندوق ذخیره فرهنگیان هنوز حق معلم را نداده است و سیاست بر آموزش و پرورش سایه انداخته است و نمایندگان مجلس حتی تا تعیین مدیریت مدارس هم رخنه کرده اند.
اگر توان استفاده از تریبون دولت و مجلس برای گرفتن حق معلم را ندارید بهتراست بروید و خود را از عذاب روز قیامت برهانید و خود را مضحکه معلمان نکنید که هر بار در جلوی دوربین های تلویزیونی سخن می رانید ما میدانیم که شب خوب نخوابیده اید وگرنه کمی منطقی تر و عاقلانه تر سخن می راندید.
تقویم جای ارزش و ارزش گذاری است نه اعتبار زدایی از قداست معلم.
ما را رها کنید که نمی خواهیم در تقویم ریا کارانه شما جایی داشته باشیم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
خسته ایم از بی عدالتی و نامهربانی ها...
خسته ایم از دروغ های مسئولین از وزیر و نماینده...از اصلاح طلب و اصولگرا و دولت بدعهد فعلی
خسته ایم از کسانی که داعیه ایمان و ...دارند و در مناصب بالا تشریف دارند ولی چشم خود را بر بی عدالتی در حق معلم و کارگر بسته اند
خسته ایم از وضع نابسامان مالی که زندگی را برای ما و خانواده هایمان به رنگ سیاه درآورده...
خسته ایم از سیلی هایی که همواره و پیاپی بر صورتمان میکشیم صورتی که دیگر با سیلی هم سرخ نمیشود..
خسته ایم و قامت مان یاری استقامت کشیدن این همه بار ناشی از اجحاف و بی عدالتی را ندارد...
....
سالهای زیادی را در کنار دروغ و وعده های توخالی آنان سپری کردیم.
به امید رهایی.
ممنون از نویسنده محترم
و جالبتر همشان با ارایش و تیپ و ماشین و طلا و .....اند مبارک باشه
فکر میکنند همه دارایی کشور ارثیه پدریشان است...