در یک جامعه به طور طبیعی برای تمامی هیجانات رفتاری بایستی نمودی عینی وجود داشته باشد. این هیجانات می تواند در جهت شادمانی و خنده و سرور باشد یا برعکس. وقتی جامعه ای از هر حیث طبقاتی است و سهم افراد از داشته های بالقوه موجود محیط اجتماعی متفاوت است این هیجانات نیز از شرایط تضاد طبقاتی تأسی می پذیرد.
اکثریت مردم جامعه ما در زمرۀ جمعیت ندار هستند لذا پیدا کردن نمودهای حقیقی شادی و خنده نیز بسیار دشوار و حتی نادر است. جمعیت ندار همه جا ندار است. برای رفتن به سینما یا پارک یا سفر یا مهمانی های آن چنانی یا حتی خرید برای رفع نیاز جهت بقا نه صرفا برای تفریح و ....نیز سهمی از زندگی ندارند.
این افراد حتی در زمان پیاده روی معمولی که نیازی به هیچ هزینه ای ندارد غمگین و درمانده اند. خیلی از آنها با خود حرف می زنند ، منتهی نه در اعماق ذهن دست نیافتنی شان بلکه با صدای بلند و با حرکات لبها . رهگذران تصور می کنند که بیچاره مالیخولیائی شده یا ضعف اعصاب دارد و کودکان او را دیوانه می شمارند. اما او فقط یک دردمند از بسیار دردمندان محل زندگی ماست ، شدت تلخ کامی او را وادار به واکنش بیرونی یعنی صحبت کردن با صدای بلند نموده است.نمی داند به پرداخت قسط وام عقب افتاده خود بیندیشد یا به خرید نیازهای زن و بچه اش که اگر داشت مضایقه نمی کرد، یا به خرابی برخی وسایل زندگی اش ، یا به زِواردررفتگی اتومبیل مدل هفتادش یا....
در کشورهایی که تضاد طبقاتی غوغا می کند و گروه های شغلی بسیاری زیر خط فقرند ، جلسات روانشناسی خنده درمانی می گذارند تا با تحمیل یا تلقین یا بنا به تجویز پزشک روانشناس یا حتی روانکاو به طور سفارشی تلاش نمایند تا خندۀ زورکی کنند. شرکت در این جلسات نوعی عوام فریبی است که با نمایش خنده می کوشند تا جلوی افزایش آمار بیماران افسردگی که منجر به اختلالات روحی و روانی یا شیوع بیماری ناعلاج یا کم علاج سرطان می گردد را بگیرند. غافل از آن که خنده یک نعمت الهی است که بایستی از اعماق درون فرد بنا به وجود یک رخداد واقعی صورت بگیرد تا بر هر دردی درمان گردد نه با زور و سیاست.
حقیقت خنده و شادی و نشاط در بین فرهنگیان جامعه دهه هاست که مرده است !
حال از تمامی مسئولین کشوری که در اوضاع نابسامان زندگی فرهنگیان (و یقین سایر گروه های شغلی ) دخیل اند ، می پرسم :
ما چگونه بخندیم ؟
ما چگونه دیو افسردگی و غمگینی را درهم بشکنیم در حالی که حق و حقوق 10 ساله خود را هنوز دریافت نکرده ایم؟
ما چگونه خود و اهل و عیال مان را به سفره نشاط و خنده و شادمانی روزگار دعوت کنیم در حالی که شرمنده و رو سیاهیم؟
ما چگونه مطمئن زندگی کنیم در حالی که از اوضاع مالی و رفاهی خود در سال 97 بی اطلاعیم یا امید و اعتمادی به وعده های شما نداریم؟
ما چگونه باور کنیم که شما تمامی مقصران اوضاع و احوال دردمند فرهنگیان در سال 97 ، سیاست های انقباضی خود را با تدوین بخشنامه ها و آئین نامه های انبساطی تعویض و مایه نشاط و شادی مان خواهید گردید؟
ما از تمامی روزهای باقی مانده از مدت خدمت مان (شاغلان ) و یا عمرمان (بازنشستگان ) که پیش روی خود داریم دل نگرانیم . ما اصلا نمی دانیم آرامش خیال یعنی چه؟ ما نمی دانیم خواب بدون دغدغه زندگی یعنی چه ؟
ما خیلی چیزهای خوب را نمی دانیم و خیلی چیزهای بد را تجربه کرده یا می نمائیم. ما سیاهه ای از هیکل های درهم تندیدۀ دردمندیم تا شما بازی های سیاسی و اِعمال قدرت خودتان را بر روی مان انجام دهید.
شاید ما تنها قشری هستیم که پدر و مادر بیمار و سالخورده خود را در خانه سالمندان نمی گذاریم و با تعهد احساس و عاطفه انسانی به مراقبت و نگه داری از آنان می پردازیم. این مهم رنگ و بوی وفای به مِهر دارد و به دلیل بدی اوضاع معیشت نیست ، اما با حقوق فعلی شما قضاوت کنید ما چنین شرایطی را چگونه مدیریت مالی کنیم؟
فرهنگیان منتظر بودند ، منتظر یک تحول اساسی در حال و هوای زندگی خود ، از ماهها پیش ، چرتکه وضعیت معیشتی خود را پیش رو گذاشته بودند و به جمع و تفریق و ضرب و تقسیم اعدادی که اصلا شفاف و امیدوار کننده نیست ، پرداختند. شما هیچگاه با ما معلمان شفاف عمل نکردید و همیشه ما را در هاله هایی از ابهام و نومیدی ، رنجور نگه داشتید. شرایط مساعد شغلی را از ما فراری ساختید و ما نمی دانیم دسترسی به ایده آل های حرفه ای یعنی چه ؟ شما ما را در مظلومیت نداری و بی نصیبی محکوم نگه داشتید و این همه تاوان نجابت و اصالت شغلی ماست.
اما مسئولین مملکت ،
ما بارها اعتراض کردیم و جوابی برای آنها نشنیدیم . ما خود می گوئیم و خود می شنویم ما زیر چرخ های تورم و گرانی و توقعات بیشمار زندگی مدرنیته تقدیمی شما له گردیده ایم. ما همانند برخی مشاغل ولی نعمتی حامی و دلسوز نداریم. با ورود کالاهای تجملی و گران قیمت ، انتظارات زیستی را به وجود آورده اید که دریافتی ما قدرت هماهنگی با آن را ندارد. شما ما را روز به روز بی نصیب تر و بی مایه تر ساختید. امروز ما هیچ نداریم نه پس انداز مثبت و نه پس انداز منفی. امروز ما تهی گشتیم از مجموعه بی انصافی های سالها بی توجهی شما.
برای رسیدن به عدالت ، پلکانی لازم نیست. طریق عدالت خطی مستقیم و شفاف است. شما می بایست درک می کردید که افزایش 6 تا 12 درصد حقوق سال 97 برای کدامین سقف حقوقی ، تعیین می گردد!
شما می بایست قیمت دلار و سکه را معدل می گرفتید و بر افزایش حقوق فرهنگیان سرشکن می کردید؟!
تصور می کنید حقوق مابین یک تا دو میلیون با رقم افزایش تصویب شدۀ شما چقدر مرهم زخم های پینه بسته ما می گردد؟!
چنان رقم 12 میلیون را تلفظ می نمائید گویی منت ارباب بر رعیت می گذارید! شما تصمیم گیران بیایید فقط یک ماه با این مقدار وجه زندگی شاهانه خود را سپری سازید تا ما بر مدیریت اقتصادی خود خرده بگیریم!
گفته اید که : " حقوق مقامات و همطرازان مندرج در قانون مدیریت خدمات کشوری ، مدیران عامل و اعضای هیئت مدیره و رؤسای دستگاه های اجرایی، استانداران، شهرداران مراکز استان ها و اعضای شورای اسلامی شهر مراکز استان ها در سال ۹۷ افزایش نمی یابد. "می دانید چرا؟ چون آنان هزار و یک بهانه برای دریافتی اضافه دارند آن هم میلیون میلیون نه مانند ما معلمان با ریال اصلاح اوراق یا مراقبت امتحانات نهایی و کنکور یا مهم ترین نقش مان در پشت صندوق انتخابات نشستن و.... آری ما ریال دریافت می کنیم اما مشاغل فوق میلیون میلیون تومان!
ما هم بر لب جوی نشسته ایم و گذر عمر می بینیم شما هم از قدیم گفته اند که آدم سیر از احوال گرسنه بی خبر است و شما خیلی مست احوال سیری خود هستید که ما را همیشه گرسنه می خواهید .
ما هم در خلقت پرودگار نام انسان بر خود گرفته ایم و برای حفظ آزادی و برابری انسانها ، برقراری عدالت لازم است. حداقل عدالت نسبی نه مطلق. ما انسانیم و حقوق بشر برای تک تک انسانها نگاشته می شود . انسانیت انسان بدون حد و مرز است و تمامی کسانی که خنده و شادی و نشاط و سرور را از خیل عظیم انسانها دریغ می نمایند در مرگ زندگی مجرمند.
شما همگی در مرگ وجدان شغلی ، تعهد شغلی ، انگیزه و انگیزش های شغلی ، سلامتی روح و جسم و...... معلمان مقصرید و سال به سال شاهد افزایش کتک خوردن دانش آموزان و معلمان خواهید بود!
به چرائی این مهم بیندیشید که چرا تا 30 سال پیش وقوع چنین رخدادهایی بسیار نادر بود اما در دهه فعلی این آمار روز به روز در حال افزایش است ؟
آنان قربانیان غفلت شمایند. آنان قربانیان افزایش ریالی حقوقند. فراموش نکنید که اقتصاد در جامعه ما وسیله نیست و هدف است و افراد جامعه برای رسیدن به این هدف بیراهه های بسیاری طی می نمایند. تعیین کننده سیاستها شمائید و کنترل اجتماعی نیز در دستان مبارک شماست . مرگ معلم ، پایان حیات یک جامعه است. شما باعث خشکیدن این دشت سرسبز مهربانی هستید و امروز این دشت خشم و نفرت ، کویری بیش نیست .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
ولی دیگه اینقدر نوشتیم و گفتیم و تکرار کردیم که واقعا خسته شدیم و عمر رو بر باد فنا دادیم...
خستگی ما معلمان در بلندای تاریخ ثبت است.
اما چاره چیست؟ پیشنهاد هم می دهیم انگار
نه انگار. مجبوریم وصـــف احوال دائم بگوئیم تا
شاید نسل های بعدی معلـــمان از این گرداب
رهایی یابند. تشکر
. اگر گوش شنوا بود احوال ما هم خوش تر از این بود.
تشکر
مقام معظم رهبری نیازی به سفارش دادن ندارند،
در حال می توانند سرنوشت ما معلمان را احسن
الحال نمایند. فقط کافی است که اراده کنند که ..
فرصت غنیمت می شماریم تا شاید فقط یک نماینده
مجلس بخواهد تاریخ را متحول سازد و نقشی چون
مصدق در مجلس داشته باشد. دردهای ما فقط روز
معلــم با پاشیدن نمک تازه نمی شود تمام 365 روز
سال ما نمک ســوز می شویم اما نامرئی هستیم
لذا آنانی که چشم بصـــیرت ندارند ما را مــشاهده
نمی کنند.
اگر به گذشته نه چندان دور بنگریم معلــمان
امروز نسبت به آن کم فعالیت ندارند، منتهی
مـــراتب ما آنقدر شعـــور بالا و والا داریم که
سرنوشت کلاس و آمــوزش و دانش آموز را
قربانی خواسته های به حق خود نمی کنیم.
نسل امروز معـــلم روشن ضمیرترین نسل 4
دهه اخیر است اما حقیـقتا دادرسـی نداریم.
هر دو بد است. چرا چنین استنباط کردید ؟
شاغل بی انگیزه یعنی رباط.
کسی به روی واقعیت ها (با اجازه واقعیت
بگوییم بهتر است) چشم نمی بندد .
این مسولین هستند که چشم بر روی واقعیت ها
بسته اند برای همین تغییر و تحول اساسی صورت
نمی گیرد.
همیشه افزایش های صورت گرفته را به یک جیب
گذاشتند و از جیب دیگری برداشته اند. مـسئولین
باید بفهمند که درد ما عــدم تأمـــین است و گرنه
افزایش سالانه حــقوق اصلا منطقــی و عـقلانی
نیست. باید تمامـی مـشاغل به یک حد به عنوان
سقف معــقول برسند و از افزایش سالانه پرهــیز
نمایند. خط فقر بایستی ریشه کن شود.
ابزار هــای کاربــردی هم ناتوان بوده چون پرداخت
یارانه . همه سیاست های دولت منجر به افزایش
تورم می گردد و تضاد طبقاتی شدت می یابد.
جامعه ما نیازمند برقراری ثبات اقتصادی است. تشکر
به نظر من در کل کشور به یک روش در هفته معلم
و روز معلم می توان اعتراض اساسی کرد که کلاس
و درس و.... هم آسیبی نبیند. با عدم حصور معلمان
نمونه انتخاب شده در سطح استان و کشور در مجامع
دعوت شده با تقدیم این پیام به مسولین:
برقراری همسان سازی حقوق معلمان با حقوق های
بالای کشور. حداقل حقوق 3 میلیونی تومانی نه
یک میلیون و دویست هزار تومان !!!!
یعنی می شود هم صدا شویم و از خیر کم بگذریم تا
به خیر زیاد و دایمی برسیم ؟!!!!!
حضور
صحیح می باشد.
هر دو راه حل شما منطقی و شدنی است.
به دلیل عملی شدن هر دو ، از ارزش معلم
روز به روز کاسته شد . یعنی همکاران چتین
همت والا دارند؟ تشکر
من خود بعنوان یک ایرانی اسیر در این ظلمتکده وذینفع در مشکلات و کمبوده از وجود خود وفرزندانم وهمقطاران خود شرمنده هستم ولی آنچه جای تعجب است که باید ما چه گناهی مرتکب شدیم که خداوند عقوبت آنرا با وجود این مسولان ظالم ما قرار داده و تمامی ندارد ، لذا می گویم که خدایا ما مظلومیم و اعلام مشکلات هم تا حدی انجام شده ونارضابتیها هم انجام شده بنابراین خودت چاره ساز آزادی مااز دست این نااهلان باش
یک گروه یا نسل یا قشر زمانی مظلوم واقع می شود
که امر مظلومیت واقع شدن را با تمام وجود بپذیرد. ما
زمانی که می بایست مقاومت می کردیم و ادات ظلم
را نمی پذیرفتیم غفلت کرده ایم و حال دیگر تارو پودمان
با این مظلومیت عجین شده است. کار انجام شده نیم قرنی
است و شاید از ابتدای پیدایش آموزش و پرورش اما همه
آثار منفی شغل ما طی یک دهه شدت بیشتر گرفته است.
ما معلمان جسارتا به کلی آگاهی و همدلی نیازمندیم آن
هم در عمل نه گفتار. تشکلی دلسوز لازم است تا ما را
یک رنگ سازد مثلا کانون بازنشستگان برای ما می تواند
چنین نقشی ایفا کند یا کمیسیون آموزشی مجلس برای
شاغلان . اما هر دو بسیار دور از این اهداف و کارکرد
هستند. از لطف حضرتعالی سپاسگزارم. عزت زیاد
فرهنگیان وقتی عملی شد ما معلــمان اصل ماجرا
یعنی ایجاد تحـولات اساســی در ساخــتار اداری و
بهبود اوضـاع آموزشـی کشور را رها نسازیم. نگران
آن روزم که سقف حقوقـمان ما را راضی کند اما ما
تعـــهدمان را به تارو پود نــظام آمـــوزشی از دست
بدهیم. فقط یک نگرانی احتمالی.
ببخشید شغل شریف را می توانم
بپرسم؟
شما فرزند دارید یا مجرد هستید؟
چون اگر داشتید چنین فتوی
نمی دادید. تشکر
جامعه از فساد خالی بشه
دو روز دیگه به بهانه هفته معلم تعدادی معلم را دور ایشون جمع می کنن و باز شعارها و حرفهای قشنگ شروع میشه.
بی خبر ازینکه خود ایشون مسئول مستقیم وضعیت معلمان کشور است.
چرا برای تغیر وضعیت معلمان دستورات اکید نمی دن و ساکت موندن؟!!
برای آرزوی کره شمالی لابد علاقمند
رباط بودن هستید؟! حداقل چیز خوب
آرزو کنید. دور چه کسی جمع خواهند
شدروشن طرح نمایید.
در زندگی زناشویی خصوصا برای زنان توصیه می شود
که هنگام اختلاف و دعوا با همسر بهترین روش سکوت
است تا از شدت عصبانیت که مانع دیدن واقعیت و منطق
است ، کاسته شود و گرنه یک به دو کردن باعث شدت
درگیری می شود تا حدی که تکرار بیش از حد آن منجر به
طلاق برای رهایی از این بن بست می شود.
مسولین نطام خصوصا آمو ش و پرورش نیز از این رویه
پیروی می کنند و عامدا روابط عمومی خود را نیز صامت
گذاشته اند تا با معلمان مجبور به بگو و مگو نشوند.طفل
معصوم ها فقط نجابت به خرج می دهند تا عمر سمت و میزشان
ابدالدهر باشد که مبادا کنار گذاشته شوند. اینجا شهر خاموشان
است تا آب از آسیاب تکان نخورد. کاش رویه ایجاد تحول و تغییر
را هم محک می زدند اما واهمه دارند که خودشان حذف شوند لذا....!!!!!!!
آموزش
صحیح است.
بیش از هر چیزی در آموزش و پرورش باید توجه
به معلم باشد.
"معلم با زنده بودن خود روح و زندگی به عناصر
دیگر آموزش و پرورش میبخشد و بیش از هر
چیزی توجه ما باید به انتخاب، تربیت و حمایت
از معلم باشد و روز معلم فرصتی برای این
موضوع است."
جناب اگر بیش از هر چیز شما مسئولین مربوط
و نامربوط به نظام آموزشی کشور این همه است
وای به حال دانش آموز و کمیت و کیفیت آموزش
و........
سخنان گوهر باری که فقط روز معلم می توان شنید.
کد خبر: ۶۸۲۱۵۳
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۱ - ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۷
۱۳۹۷/۰۲/۱۱ - ۰۸:۳۰
" 2 اولویت مجلس برای حل مشکلات معلمان :
دکتر زاهدی رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات
مجلس در آستانه روز معلم گفت: امیدواریم
دولتمردان با اجرای کامل سند تحول آموزش و
پرورش و اجرای رتبه بندی معلمان، زمینههای
رشد و ارتقاء تحصیلی و شغلی آنها را فراهم کنند.
در حال حاضر کمیسیون آموزش و اینجانب پیگیر
حل چند موضوع مرتبط با جمعی از معلمین عزیز هستیم، یکی از این مسائل تعیین تکلیف کامل
معلمان حق التدریس و نهضت سواد آموزی است.
الویت دیگر تعیین تکلیف وضعیت احتساب سنوات
حق التدریس معلمانی است که سالها دلسوزانه
و با تحمل مشقتها و اکثرا در مناطق محروم خدمت کردهاند."
همکاران محترم با درج این اخبار مسرت بخش یک
روزه یا یک هفته ای ، خواستم تا شاید در این مدت
کم در کُمای خیر و خوشی و سعادت قرار بگیرید.
در مراسم افتتاح ساختمان جدید اداره کل بازنشستگی استان تهران که با حضور نمايندگان مجلس شوراي اسلامي ومدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری و تعدادی از مدیران ارشد این صندوق و جمعی از روسای کانون های بازنشستگی و بازنشستگان کشوری برگزار شد، ۵ تن از نمایندگان مردم شهر تهران در مجلس بر افزایش تعامل صندوق بازنشستگی کشوری و بازنشستگان با مجلس شورای اسلامی تاکید کردند.
سیده فاطمه حسینی، نماینده مردم تهران، ری، اسلامشهر و شمیرانات، در مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه شکاف منابع و مصارف صندوق بازنشستگی کشوری به طور جدی در کمیسیون تلفیق مجلس مورد بررسی و پیگیری قرار گرفته است، اظهار داشت: در برنامه ششم توسعه، همسان سازی حقوق بازنشستگان تصویب شده و در بودجه سال های ۹۶ و ۹۷ نیز تلاش شد تا به هر شکل ممکن این اعتبارات دیده شود.
حسینی ادامه داد: صندوق های بازنشستگی یکی از ابر چالش های کشور هستند، اما معیشت بازنشستگان متاثر از وضعیت کلان اقتصاد کشور بوده که نیازمند رونق است. باید کمک کنیم چرخ های اقتصاد کشور درگردش باشد و دولت نیز باید با حمایت از تولیدات ملی صادراتی و ساماندهی ارز به این امر کمک کند تا بازنشستگان نیز به تبع آن وضعیت مالی بهتری پیدا کنند.
عضو کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی و رئیس فراکسیون نظارت بر اجرای برنامههای توسعه کشور، بر تشکیل فراکسیون بازنشستگان در مجلس شورای اسلامی تاکید کرد.
به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بین الملل صندوق بازنشستگی کشوری، محمد خدابخشی نماینده مردم الیگودرز در مجلس شورای اسلامی و رئیس فراکسیون نظارت بر اجرای برنامه های توسعه کشور در نشست با جمشید تقی زاده مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری اظهار داشت: من با جدیت پیگیر تشکیل فراکسیون بازنشستگان در مجلس هستم تا نمایندگان مردم در کنار جامعه بازنشستگی حضور یافته و با تعامل و همفکری نسبت به سیاست گذاری های مورد نیاز و انتظار اقدام کنند
لطفا برای تأییدیه نوشته هایتان کدخبری و اطلاعات
لازم را نیز مـــرقوم فرمائید تا اگر همـــکاری علاقمند
پیگیری بود بتواند مراجعه نماید.
تشکر از اطلاع رسانی حضرتعالی.