به پاکی می توان آسودگی را
خریداری به پاکی جامه تقوا
پلیدی جامه را سوزان هر آنی
که رجسی را به خاکستر زدایی
چنین کردی اگر رستی ز دنیا
که غیر از این خوری لحمی حراما
به دانش روی آور تا توانی
که فارغ از جهالت زندگانی
بزی آن سان که خرم روی گردی
چو گل زیبا نهادین روی گردی
به کوتاهی عمر اندیشه جانا
به عزمی راه فکری فکر زیبا
گذر ایام کن با جاودانی
به جاویدی رسی از این جهانی
حکایت آرمانی بشنوی پند
شنیدی عبرتی گیری تو فرزند
چه گنجی پر بها بر مادرانی
پدرها را بباشد جاودانی
به جز فرزند صالح آن چه گنجی
در این دنیای دون باشد نرنجی
به تعلیمی بیندیشی تعلّم
کنی حرمت به آن شخصی معلم
تو را باشد معلم والدینی
امانت پرورانی حق بینی
به خدمت والدین گردی تو فرزند
حیا ایمان آنان بر تو پیوند
خوشا فرزند خادم والدین را
خلف فرزند را اهدا به دنیا
مرا با دیگران کاری نباشد
امانت بار را تسلیم باید
که فرزند شد امانت دست این آن
پدر شد هان یکی مادر دگر دان
که همچون شمع سوزان جان شان را
فدا بر پور خود پاکی مهیا
به پاکی پاکبازی جان خود را
فدا کردند و ترکی دار دنیا
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.