مدارس کشور ما درگیر یک فرآیند ناخوشایندی است که کمتر به حل مسایل و مشکلات منجر می شود و آن بازدید از مدارس توسط هر مسئولی که تصور کنید است. از رئیس جمهور تا نماینده مجلس ،از استاندار تا فرماندار، از عضو یا رئیس شورای شهر و روستا تا فرماندهان نظامی ، از مدیر یا رئیس تا کارشناسان واحدی از اداره یا مدیر کل استان و........
این بازدیدها به منظور جامعه پذیری، درونی شدن ارزش ها، یادبود اثر یا رخدادی ، تبلیغ رسالتی و یا یادآوری سمبلی از یک باور و..... است و اغلب بنا به مناسبت هایی انجام می گیرد. در واقع حجم جامعه پذیری غیراستاندارد ما در مدارس بیش از حد ظرفیت دانش آموزان مان است یا جریان جامعه پذیری در مدارس ما حدود و تعریف مشخصی ندارد.
دانش آموزانی که در گرما و سرما ساعت ها سر پا می ایستند تا گاه سخنان جسته و گریخته اغلب ناموزون و نامربوط به دنیای خود را بشنوند. آنان اغلب های و هوی حاکم بر جو را می شنوند نه محتوای پیام را ،آن هم با پارازیت های میکرونی که فقط در بازدید مقامات تنظیم می گردد. او بیشتر نگران این است که کاش تا پایان زنگ این بساط ادامه داشته باشد و گرنه باید کلاس رفت و درس پس داد. تنها هدفی که پاهای ناتوان او سه ساعت ایستادن را تحمل می کند.
ابتدا برای تعقیب اهداف بازدیدها از مدارس ، به بررسی 4 سبک مدیریتی لیکرت بپردازیم تا ساختار مدیریتی خود را بهتر بشناسیم که عبارتند از :
1 - سبک مدیریتی آمرانه ، تمامی تصمیمات توسط مدیریت ارشد اتخاذ می شود. انگیزش با تهدید و ارعاب الزام همراه است. ارتباطات از بالا به پایین و یک طرفه است . اعتماد و اطمینان به زیردست نزدیک به صفر است.
2 - سبک مدیریتی پدرانه ، مدیر ارشد تصمیم می گیرد و انگیزش ها بر اساس انگیزه های درونی و اقتصادی (تنبیه و پاداش ) است. ارتباطات از بالا به پایین و یک طرفه است. اعتماد و اطمینان به زیر دست به صورت ارباب و رعیتی است.
3 - سبک مدیریتی مشاوره ای ، بیشترین تصمیمات را مدیر ارشد می گیرد. انگیزش ها بر اساس انگیزه های درونی و اقتصادی و تمایلات فردی است ( تنبیه و پاداش بالقوه ). ارتباطات از بالا به پایین و برعکس است یعنی دو طرفه . نظرات افراد زیردست دریافت می شود و اعتماد و اطمینان نسبتا خوبی حاکم است.
4 - سبک مدیریتی مشارکتی، تصمیم گیری در سراسر سازمان جاری است. انگیزش بر اساس پاداش های اقتصادی ولی با مشارکت گروه ایجاد می شود ( تنبیه و تشویق مورد توافق طرفین ) ارتباطات در تمام جوانب به طور عمودی و افقی وجود دارد. وظیفه بازنگری و کنترل بین سرپرستان و کارکنان توزیع میشود. **
اغلب ما شهامت و جسارت طرح مسأله یا بیان مشکل را در جمع با مسئولین یا مقامات نداریم و اگر معلم نترسی هم قصد بیان دردسرهای موجود بنماید با ایما و اشاره مدیر، مسکوت می ماند اگر به ویژگی های هر یک از سبک های مدیریتی دقت کنید تأیید می کنید که مدیریت غالب در آموزش و پرورش ما دو سبک اول است چون ارتباطات در آن از بالا به پایین و یک طرفه است و شاید به ندرت سبک سوم در مدیریت مدیرانی که به عامل انسانی توجه بیشتری دارند نیز وجود داشته باشد.
اما با توجه به نوع تربیت اِعمال شده از سوی دو نهاد مهم اجتماعی یعنی خانواده و مدرسه ، قبول وجود سبک سوم و چهارم مدیریتی در جامعه ما قدری دشوار است، چون تربیت و آموزش ما در هر دو نهاد فردگرایانه است نه جمع گرایانه. مشارکت و مشورت دو ویژگی اساسی تربیت جمع گرایانه است که ما اصولا از آن دو بیگانه ایم.
نوع مشارکت مردم در جریاناتی چون سیل و زلزله و یا جشن نیکوکاری و جشن عاطفه ها ، با این مفهوم یکی نیست. مشارکت ما در چنین رخدادهایی بیشتر بر اساس وجدان یا احساس گناه یا احساس جایگزینی خود بجای فرد مصیبت دیده است. و گرنه به جای ماهی دادن (سیری چند روزه ) یقین توانایی ها و قابلیت های جمعی را تقویت می نمودیم و ماهیگیری ( سیری تا آخرعمر) را هدیه می دادیم.
ما برای احساس لذت بخشش ، مشارکت می کنیم. اما مدیریت به سبک مشارکتی برای لذت با هم بودن و برای هم بودن است. در چنین سبک مدیریتی زیبایی مجموعه در سایه زیبایی اجزاست. مشارکت برای باور انسانیت یکدیگر است. برای احترام گذاشتن به دیگران است. از نظر آنان اگر کل جامعه سعادتمند گردند آنان نیز مسرورند و نشاط و شادی جامعه را در بر خواهد گرفت. اما اکثر ما همه این ها را فقط برای خود می خواهیم .
و حال برای بررسی عملکرد بازدیدها از مدارس و تمیز و تشخیص مفید یا غیر مفید بودن آنها بر اساس این 4 سبک مدیریتی به توصیف ویژگی های بازدید مسئولین از مدارس پرداخته می شود:
1 - بازدیدها اصولا از مدارس خاص و نوساز صورت می گیرد. مثل مدارس شاهد ، نمونه دولتی ، مدارس تیزهوشان یا مدارس بالا شهری . لذا مسئولین دل و جرأت رفتن به مدارس محروم روستایی و شهری برای مشاهده اوضاع اسفبار فضا و محیط آموزشی یا نابرخورداری امکانات آموزشی آنان را ندارند. همانند تحسین و تمجید خلق بر لباس زربافت پادشاه عریان ، آنان نیز دوست دارند به بالاتر از خودی ها بگویند : که آسوده بخوابید که ما بیداریم.
2- اصولا این بازدیدها با اطلاع رسانی قبلی از سوی اداره به مدیر یا معاون مدرسه انجام می شود. اکثر بازدیدها با پیش آگاهی صورت می گیرد و گاه حتی موارد بازرسی تذکر داده می شود تا کارکنان مدرسه تا ساعت بازدید مهیّا شوند. لذا کاستی های واقعی یا پنهان باقی می ماند یا رنگ عوض می کند.
3- این بازدیدها غالبا بار فرمایشی یا نظارتی دارند و کمتر به حل مسأله یا مشکل منجر می شوند.
4- فرد بازدیدکننده یا برای بازدید از مدرسه دعوت شده است یا برحسب شرح وظایف اقدام به بازدید نموده است. در اغلب مواقع خود او نیز از دلیل حضورش در مدرسه زیاد آگاه نیست اما بر اساس مهارت و توانایی سخن گفتن که با شرکت کردن در جلسات بی شمار به دست آورده است واهمه ای ندارد و سر و ته آن را به نحوی جمع و جور می کند.
5- در گذشته هدف از بازدیدها بیشتر پیدا کردن مو از ماست بود اما امروز بازدیدها برای تهیه گزارش از امن و امان بودن اوضاع مدارس است ، چون قبلا اطلاع رسانی می شود. اهداف امروزی بازدیدها ایجاد و تقویت باور کارکرد مناسب ادارات و کارشناسان و مسئولان آن است و برای همین از مدارس خاص بازدید می کنند. تا حدی که این القا یعنی امن و امان بودن اوضاع بر کارکنان مدارس نیز مشتبه می شود.***
در حالی که آنان بهتر از هر کسی کاستی های موجود را می دانند!!
در واقع هم مدیر و هم فرد بازدید کننده از ضعف ها یا کاستی ها مطلع هستند اما هر دو دروغ یکدیگر را از قبل برای مرتب بودن همه چیز در مدرسه به هنگام قبول مسئولیت باور کرده اند ، یک رضایت متقابل و مسالمت آمیز.
6- در اغلب بازدیدها امکان تنبیه و تذکر است اما تشویق یا پاداش به ندرت مشاهده می شود. اگر هم باشد برای مدیراست نه زیر مجموعه . زیرمجموعه با زبان شفاهی و تعارف تشویق می شود اما مدیر به صورت کتبی و مؤثر در سابقه اش تشویق می شود.
7- به دلیل وجود بند 6 ، کارکن فعال و لایق با کارکن تنبل و نالایق تفاوتی ندارند. خوب و بد در کفه واحدی قرار می گیرند و این امر انگیزه ها را می کاهد.
8- اکثر این بازدیدها نتیجه زا نیستند و برعکس کلی از زمان مفید آموزشی می کاهند.
9 – ماجرای غمناک پذیرایی در بازدیدها هم اغلب اشک آدمی را در می آورد. مدیر پول برای خرید شیرینی و میوه ندارد. نه تنخواهی و نه سرانه ای و نه ......
حال این خرید اجباری از کدام کانال نهایی می شود بماند. برای کوچک کردن دایره پذیرایی ، مدیران از فرد مسئول در اتاق خود به طور خصوصی پذیرایی می نمایند و گر نه بیش از 20 همکار را باید پاسخ دهد که ممکن نیست ، چنین پذیرایی ها برای خود دردنامه ای دارد که مدیران و معاونان بهتر از همه می دانند.
شاخص های اساسی بازدیدهای کادر اداری آموزش و پرورش عبارتند از:
1 – اطلاع از درج نمره مسمتر یا شفاهی و کتبی هفتگی یا ماهانه در دفترنمره ، یکی از شاخص های بازدید است . معلمان با وجدان دلسوز به طور حقیقی و بر حسب وظیفه پرسش شفاهی را دائم برای اطمینان از یادگیری دانش آموزان انجام می دهند، اما متأسفانه برای برخی از معلمان به هر دلیل موجه یا غیر موجه ، تنها طریق جلب رضایت مدیر و اداره ، ثبت و ضبط غیرواقعی نمرات در دفتر نمره است که یا کم بودن زمان برای پرسش را بهانه می کنند و یا حجم زیاد کتاب را و......
2 - شاخص دیگر بازدید، دفتر حضور و غیاب همکاران است. گاه این دفتر تا کلاس معلم نیز برای امضا برده می شود. گاه بر ثانیه های تأخیر رحم نکردن و گاه بر ساعات تأخیر چشم پوشی کردن که منوط به سلایق معاون و مدیر مدرسه می باشد.
3 - بررسی دفاتر دخل و خرج یا حسابرسی . که در آنها برخی از سندسازی ها پنهان می ماند. چون نوشتن اضافه کاری برخی از مدیران برای خود به نام کادر دفتری.
4 - بررسی برنامه هفتگی و ساعات تدریس همکاران . که اصولا در ماههای اول شروع مدارس انجام می گیرد.
و......
بازدیدهای انجام گرفته توسط مسئولین ادارات ، بیشتر بُعد مالی دارد یا برای بررسی کمی ارزشیابی کلاس هاست که مابین کادر اداره و کادر دفتر مدرسه انجام می گیرد و از معلمان یعنی رکن اصلی یک مدرسه برای بیان مشکلات و کاستی ها ، سئوالی پرسیده نمی شود. اگر دقت کنید بازدیدهای ما یک طرفه و برای تأمین رضایت مسئولین اداری است نه معلمان و دانش آموزان. یعنی همان دو سبک مدیریتی آمرانه و پدرانه . بیشتر حالت دستوری و تحمیلی دارد تا تجزیه و تحلیل علل و علت العلل .
و اما داستان ترس های ما در جریان بازدیدها
پدیده ناخوشایندی که در مدارس ما موج می زند ترس معلمان و سایر کارکنان مدرسه از کنترل شدن توسط فرد بازدید کننده است. ما حتی برای بازدید یک متصدی کارشناس ابتدایی یا متوسطه و یا سرگروه آموزشی نیز چنین احساسی را داریم. ترس کارکنان مدرسه با دویدن بی امان از این اتاق به اتاقی دیگر، کنترل دفتر حضور و غیاب همکاران ،کنترل دفاتر نمره معلمان و تهیه عجولانه بساط پذیرایی که برای خود ماجراهای تلخ و شیرین بسیاری دارد و...... همگی از دستپاچگی آنان خبر می دهد. و اگر این بازدید توسط یکی از معاونین یا مدیر اداره یا کارشناسی از وزارت یا فرماندار واستاندار و..... باشد، میزان ترس و واهمه نیز با نسبت مستقیم بر اساس سِمت، افزایش می یابد.
تا زمانی که ما به داستان ترس های خود از آنان ادامه دهیم آن هم بدون قصور و خطایی در شرح وظایف مان، به حضور و وجود آمرانه مسئولین ، قوّت بیشتری خواهیم بخشید. شاید تصور ما این است که درآمد ما از قِبل آنان زائیده می شود یا دوام فعالیت ما ناشی از رضایت آنان است. ما فراموش می کنیم که در سایه ارائه خدمت و با کوشش خود این درآمد را از دولت دریافت می کنیم و این یک نیاز دوسویه است یعنی من به دولت و دولت به من نیازمند است. یک حس پنهان و نامشهودی در ترس ما از برخی از مدیران و مسئولان وجود دارد که به ما اجازه بیان دردها و رنج ها را هم نمی دهد.
همه ما در جلساتی با چنین مقاماتی در مدرسه نشسته ایم و می دانیم که سکوت کُشنده ای جو آن را آزار می دهد اما ندایی از کسی بلند نمی شود. اغلب ما شهامت و جسارت طرح مسأله یا بیان مشکل را در جمع با مسئولین یا مقامات نداریم و اگر معلم نترسی هم قصد بیان دردسرهای موجود بنماید با ایما و اشاره مدیر، مسکوت می ماند.
به دلیل حاکمیت دو سبک مدیریتی آمرانه و پدرانه ، بازدیدها نه درجهت اصلاح یا تغییر و تحول امور و رشد و توسعه کمیت و کیفیت کارکردی سازمانها و مؤسسات ، بلکه در جهت تثبیت مدیریت مدیران انجام می گیرد. لذا نارضایتی و دوام مشکلات نیز امری حتمی و جاری و ساری است.
در سبک مدیریتی مشارکتی هر یک از عوامل هم خود کنترل هستند و هم با شیوه کارکردی خود دگر کنترلند لذا به بازدیدهای فرمالیته یا فرمایشی و نمایشی هم نیازی باقی نمی ماند. در چنین سبک مدیریتی هر چیز سر جای واقعی خود قرار دارد لذا به رنگ کردن یکدیگر یا مشتبه ساختن واقعیت هم نیازی ندارند.
** کد خبر: 15792 – پایگاه آموزشی – خبری عصر بانک
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
*** داستان ضرب المثل امر به خودش مشتبه شده است، ماجرای دروغگویی ملا نصرالدین برای پایان بخشیدن به سرو صدای بچه ها در محله است که می گوید در بازار سیب مجانی پخش می کنند. بعد با دویدن بچه ها و سایرین او نیز دنبال بقیه می دود که مبادا جا بماند. وقتی كسی دروغ های خود را باور كرده باشد ، این مَثل را می آورند.
از عنایت و لطف حضرتعالی ممنونم.
همکار محترم چون همدردیم.
سپاسگزارم.
با تشکر
همکار ناشناس محترم،
لازم به دیدن نیست همه ما این شرایط را
درک کرده ایم. راه حل فرهنگی است برای
هردو طرف.
سبک مدیریتی ما چون از دو نوع آمرانه و
پدرانه است نتیجه چنین می شود. بنده از
واژه ماندفرهنگی یا گسست فرهنگی بیشتر
در نوشته هایم استفاده می کنم چون ایمان
دارم. ما از پیوند با فرهنگ پیشرفته انسانی
از قرن 19 به امروز بازمانده ایم. مثل طرح
شهاب بجای 8 مورد تقویت و شناسایی
استعداد، فقط مذهب را انتخاب کرده ایم.
فرهنگ ابعاد گوناگون دارد و باید به همه
جوانب آن پرداخت.
اصلاح فرهنگ بسیار بطئی و کُند است اما
از خود ما آغاز می شود. یا ما باید با رفتار
خود سبک مدیریتی را مجبور به عوض شدن
نمائیم یا رده بالاها باید تغییر سبک دهند .
بازدیدکننده و شونده دو انتهای این خط لایتنهاهی فرهنگی اند.
ما معلم ها باید تغییر دیدگاه و منش و باور دهیم.
به امید اصلاح رفتار موفق باشیم.
همکار ناشناس محترم،
تعاریف بیهوده که بیشتر برای احساس
امنیت خود است تا پاچه خواری ،
پیچیدگی های رفتاری را دو صد چندان
می کند. یک چیز یا نیاز به تعریف دارد
یا ندارد. به قول معروف مُشک آن است
که ببوید نه آن که عطار گوید. مهم بازتولید
فرد بازدیدکننده است که چه تاجی به سر
ما و آموزش و فرهنگ ما می زند نه طریق
لباس پوشیدن و حرف زدن یا راه رفتن او.
جسارتا برخی با این سه نیز مدهوش می گردند.
نوشته فربه شدن جاه طلبی مدیران در سایه
ترس مای بنده را اگر مطالعه نمائید متوجه
می شوید که مدیران با ترس و سکوت ما
قوت می گیرند.
این واقعیت دو بُعد دارد هر دو باید اصلاح شود
هم بازدید کننده و هم شونده.
به امید بیداری مان.
جناب آقای پورسلیمان ،
مدیر محترم سایت وزین صدای معلم،
برای اصلاحات و تمهیدات انجام گرفته در سایت
هم از بابت تسهیل سازی امکانات نوشتاری و
مطالعه و هم تنوع، از شما و همکاران بزرگوارتان سپاسگزارم.
امید که دست در دست هم جایگاه سایت صدای
معلم را از بابت اخلاق و ترویج فرهنگ و تقویت
نقدهای مفید و ارزنده، تعالی و ترفیع بخشیم.
اول بودن این رسانه نه فرمالیته که بر اثر واقع بینی
هر دائم آن خواهد بود.
از این این که در خدمت چنین سایتی هستم و امکان برقراری ارتباط با همکاران فرهیخته در سایه آن برایم
فراهم شده است منت دارم.
آرزوی صحت و سلامتی برای همگان و باروری فرهنگی پویا و انسانی را دارم.
تشکر و سپاس. خسته نباشید.
همکار مدیر محترمه ناشناس،
البته از لحن نوشتاری همکار، آقا یا خانم بودن را بنده حس می کنم امیدوارم اشتباه نکرده باشم.
فرمایش شما صحیح و متین است. منتهی به قول شما باید سرآغازی برای شکوفایی فرهنگ درستی ها باشد .بلی یکی آموزش به فرزندان ، دیگری دانش آموزان ، سومی معلمانی که در مراکز مختلف تربیت می شوند.
اگر منتظر بمانیم تا اصلاحاتی صورت بگیرد قرنها طول می کشد. ترس ما موجب بقا و تداوم مدیریت های نالایق سطوح بالاست. من و شما اگر با حفظ صیانت نفس و با عزت نفس بالا ، کرامات انسانی وجود خویش را پاس بداریم و باج به کسی ندهیم ، امید به اصلاح و سازندگی هم خواهد بود.
این همه شعار یا بازی با واژگان تعارفی و سطحی نیست، این ها باور وجود و اندیشه است . ما
می توانیم نترسیم و ما می توانیم نسل نترس تربیت کنیم.
یقین شما هم مشکلات خاص خود را دارید منتهی مشارکت مدیران مدارس را بنده در این سایت
نمی بینم. ما همه فرهنگی هستیم از مدیر تا دفتردارکه معاون اجرایی نام گرفته است.
با آرزوی موفقیت و تشکر.
قرمز را بادوام و پر رنگ
می سازد. مجرمان و مفسدان
اقتصادی شجاعند و ما بی هیچ
خطا و لرزشی می ترسیم چرا؟
عالی بود. تشکر
سرعت عمل در مخدوش کردن آمار.