امروز بعد از گذشت نزدیک به چهل سال از انقلاب اسلامی و گذر از شرایط انقلاب و جنگ تحمیلی و حوادث تلخ و شیرین و... باز هم آموزش و پرورش ما را به خطا می رود و آزمون و خطا و گوش های بسته مسدولین این وزارتخانه وضع نظام آموزشی را هر روزبدتر از دیروز می کند و دراین گیرودار همگان انتظار دارند انسانهایی فرهیخته و دانشمند از این آموزش و پرورش سربرآرند درحالی که مسئولین وزارتی تاکید دارند که فقط انسانهایی دارای مدرک و بیسواد به جامعه تحوبل دهند و درصدفبولی بی کیفبت اولویت اصلی آنان است.
از سویی دیگر برای گماردن مسولین و کارشناسان در این نهاد از بالاترین رده تا پابین ترین پستهای اداری قانون و فرآیند مشخصی وجود ندارد و نه تنها تخصص و کارآیی و شایستگی مطرح نیست بلکه سفارشات و چاپلوسی ها و خودشیرینی ها باعث شده عده ای صاحب پست و مقام شوند که در هیچ جای دنیا در نهادی به این بزرگی و اهمیت پستها به راحتی توزیع نمی شود ( البته با این وضع اضافه کار و ماموریت و... انتظاری بیش از این نیست) و از طرفی در چهل سال گذشته وزرا و دست اندرکاران در نظام متمرکز آموزش و پرورش ما متکلم الوحده بوده اند و معلم که ستون اصلی آموزش و تغییر بوده درحاشیه مانده و اصولا" هبچ نظری از او خواسته نشده و اگر هم انتقاد و نظری از سوی معلم شده به طریقی معلم را از گردونه اظهار نظرخارج ساخته و با برچسبهای مختلف از مسیر نقد نموده اند گویا این وزارت ها و مقامها ارث پدری آقایان بوده است؟
اما واقعیت چیز دیگری است؛ اگر جامعه ایده آلی نداریم ،اگر قانونمند نیستیم، اگر نخبه کش هستیم ، اگر اختلاس حرف اول مملکتمان است بی شک نفوذی ها و ژن خوب های ناکارآمد نگذاشته اند دلسوزان و مستضعفان در عرصه کار و اندیشه حضور داشته باشند و همواره کسی در راس کار بوده که ظاهرش بیش از باطنش کارآمد بوده و این ریا و نفاق هست که میزهای مدیریت ما را می چرخاند.
در اعتراضات اخیر مردمی شعار و خواسته مردم عدالت و توزیع عادلانه ثروت و حضوردلسوزان و شایسته ها در ادارات و وزارتخانه ها بود .اینها هیچ کدام ضدانقلاب و ضدنظام اسلامی نبودند .آنان ضد مغزهای کهنه ای بودند که سالهای سال در راس وزارتخانه ای بوده اند ولی کاری برای نظام و مردم نکردند. اعتراض مردم نشانه مردودی برخی مسئولینی بود که سالها فقط از نظام برای خود کیسه دوخته اند و دلشان برای کشورشان نتپده است.
با ثروت ملی و خدادادی که در وجب به وجب این مملکت خوابیده می شد نمای ساختمانهای ایرانیان را طلا گرفت ، پس چرا چنین نشد و با صدقه ای 45000 تومانی گدایمان کردند و آبرویمان را بردند و هر روز هم افضل العلما جناب نوبخت در رسانه ها فریاد وااسفا از یارانه می زند.
اگر نظام آموزشی ما راه درستی می رفت و به نخبه های آن اجازه می دادند که مدیریت کنند امروز به جای چشم دوختن به یارانه ای که از خود مردم چند برابرش را باگران کردن حاملهای انرژی دریافت نمودند، اتومبیل زیرپای ایرانی بنز بود نه حلبی لیزینگی به نام پراید.
چرا نمی گذاریم معلم حرفش رابزند؟ چرا حصارهای آهنین دور خود تنیده اند که مبادا حرف حقی را بشنوند؟
چرا معلم حق اعتراض ، حق تشکیل انجمن و اتحادیه صنفی ، حق عدالت خواهی ندارد ؟ بر مبنای کدام قانون شما خود را برتر از معلم می دانید درحالی که حتی ساعتی را در کلاس درس حاضر نشده اید؟
چرا نمی خواهید یا نمی گذارید آموزش و پرورش متعالی و مترقی با رویکرد آموزش با کیفیت و معلم ایده پرداز وخلاق دراین کشور شکل بگیرد ؟ چرا نمی گذارید قانون اساسی مملکت در خصوص نظام هماهنگ پرداخت برای معلمان اجراشود؟ در کدام قانون اساسی و اسلامی بیت المال را عده ای می خورند و عده ای دیگر به تماشا می نشیینند؟
آه فرزندانمان شما رابگیرد اگر برای منافع خودتان از منافع ما درگذرید و برای میز و منزلت تان مارا به ارزنی بفروشید.
ای دلسوزان ایران عزیز:
باور کنید که دستهایی در کار است که نمی خواهد این مملکت سروسامان بگیرد و نیز آموزش و پرورش ما انسان اسلامی و مقیدبه قانون و باسواد پرورش دهد چراکه منافع این پشت پرده ای ها از کتابهای کنکور و گام به گام و موسسات آموزشی گوناگون که جلبک وار گسترش یافته به دست می آید.از ندانستن ها و نفهمیدن های کودکانمان و ما بهره می برند تا فرزندانشان وقتی از آنسوی دنیا با مدارک تحصیلی برگشتند کرسی پدرانشان در صدارت ووزارت را به ارث ببرند و عایدات فرزندان ما با مدارک تحصیلی کیلویی در این کشور باز هم پادویی و نردبان شدن برای عده ای خواهد شد.
به راستی آیا کسی هست که به سئوالات ما پاسخ دهد؟
1- هدف ایجاد مدارس کار و دانش چیست؟ چند درصد فرزندان مسئولین در شاخه کاردانش تحصیل می کنند ؟ چرا می خواهید با این مدارس از جوابگویی به نسلی که متقاضی شغل خواهد بود شانه خالی کنید و حتما" جوابتان این خواهد بود که می بایست مهارت یاد می گرفتی و آزاد کار می کردی و برای رشته تو شغلی در جامعه وجود ندارد. اما کدامین حرفه آموزی به طور شایسته صورت گرفته که جوان ما خود را استاد مسلم آن حرفه بداند؟
2- چند درصد مسئولین رده بالای نظام و مدیران کل آموزش و پرورش و نمایندگان مجلس مدارس غیرانتفاعی دارند؟
3- چند درصد کتابهای آموزشی با نظر معلمان با سابقه و زجر کشیده تالیف شده است؟ و اصلا" با چه مبنایی تالیف شده اند؟
4- مولفین کتب درسی چه کاره هستند؟ چه میزان حق الزحمه دریافت می کنند؟ چندسال در مدارس ما تدریس نموده اند؟
5- چند درصد مدیران کل و روسای ادارت و معاونان و.... شایسته حضور در این مسندند و چند درصد با سفارش نمایندگان مجلس منصوب شده اند؟
6- چند درصد اختلاس کنندگان از دوستان و رفقا و اقوام مسئولین بوده اند ؟ و چگونه می توانند به راحتی و شبانه از مملکت خارج شوند بشوند؟
7- چرا آموزش و پرورش تافته جدا بافته از نظام شده و مسئولین و ریاست محترم جمهوری اسلامی نمی خواهند تکانی به این نهاد بدهند ؟ نهادی که در سالیان نه چندان دور هم مدارک تحصیلی اش دارای اعتبار و منزلت بود و هم معلمش و هم دانش آموخته اش که می توانست در عرصه علم عرض اندام نماید .سنگ بنای غلط نظام آموزشی ذهن کودکانمان را از دانش روز تهی ساخته است و کتاب ومطالب بی ربط آن تنها به خاطر سپری کردن سال تحصیلی است ولاغیر.
چرا نظام هماهنگ پرداخت و پرداخت حقوقهای آن چنانی و پاداش برای ارگانهای دیگر است ولی آموزش وپرورش نهادی چون کمیته امداد شده که به معلمانش ماهانه ای در حد نخور و بمیر می دهد؟
8- چرا صدا وسیما بودجه خود را صرف ساخت تعدادی برنامه چرند و پرند می کند اما در این سالها از برنامه سازی در خصوص آموزش وپرورش ، مدارس ، معلمان و... و مشکلات آنان سرباز زده است ؟
9- قوه قضائیه کشور که باید حافظ مال و جان و ناموس مردم باشد؛ براساس کدام بند قانون اجازه خروج متهم صندوق ذخیره فرهنگیان را صادر نموده است؟ چرا نام فردی که به سفارش ایشان متهم گریخته است اعلام نمی شود؟
10- قانون اساسی ما آموزش و پرورش را رایگان اعلام نموده است ، چگونه برخلاف قانون اساسی حرکت می کنید و خود را قانون مدار و مقید به قانون می دانید ؟ دریافت کمکهای مردمی اجباری و عدم تخصیص سرانه به مدارس و... نماد قانون مداری نمایندگان مجلس ماست که جای هزاران احسنت و کف زدن دارد و اگر خیرین نبودند که باید رخت عزا برتن می کردیم.
11- درصدهای قبولی کذایی مانعی برای رشد استعداد و شکوفایی نخبه ها شده است ؛ چرا نمی خواهید کاری بکنید ؟ آیا می دانید تاریخ از شما به عنوان جنایتکاران و خیانت کاران فرهنگی یاد خواهد کرد؟
12- نماینده محترمی که امروز در مجلس با اهرم تبلیغاتی آموزش و پرورش سخن می راند یادشان رفته است با تغییر نظام آموزشی و ایجاد مجتمع های آموزشی وجذب معلمان با شرایط من درآوردی و... چه بلایی بر س آموزش وپرورش آوردند؟ واقعا" از رو نمی روند عده ای !
13- تفکیک مدارس ما به عادی ، تیزهوشان ، نمونه ، هیئت امنایی ، و.... با چه قصد و هدفی صورت می گیرد ؟ آیا از بار روانی وارده بر دانش آموزان و اولیاء خبر دارید؟
14- ساعات آموزشی کسل کننده برای مقطع ابتدایی ( کودک 7ساله از شش صبح تا 2 بعد ازظهر اسیر کوچه و خیابان است ) ؛شادی و طراوت را از کودکان گرفته است چون نه استراحت کافی دارند و نه توان جسمی این همه ساعت سپری کردن در مدارس که امیدواریم نونهالانمان را بیش از این آزرده خاطر نسازیم.
15- کتب کمک آموزشی از پایه ی اول ابتدایی تا دبیرستان در مدارس ما بیداد می کند ، موسسات آموزشی با تبلیغات نامناسب و ایجاد فشار روانی درخانواده ها ثروتهایی میلیاردی برای خود درست کرده اند و اولیاء بینوا شیفته تیزهوشان ونمونه و.... شده و هزینه هایی زایدی می کنند که اگر آموزش و پرورش ما صحیح حرکت می کرد این هزینه ها صرف رفاه خانواده هایشان می شد. و عجب که می دانید و دم بر نمی آورید .
درد ها بسیارند و دردمندان کمر خم کرده ، در کلاس درس نگران فرزندان ایرانند .آنانی که می بایست فردای ایران رابسازند در سر در گمی نظام آموزشی و عدم کارآیی آن متحمل رنجها و فشارهای روانی اند .فرزندانمان باید خوب آموزش ببینند ،خوب یاد بگیرند و خوب زندگی کنند وخوب یاد گرفتن دکتر و مهندس شدن نیست ، درست فکر کردن و مهارت زندگی دانستن است که ما در ارائه آن دراین سیستم آموزشی ناتوانیم.
امیدواریم روزی برسد که دغدغه رئیس دولت و مسئولین نظام آموزش وپرورش بالنده باشد که دراین صورت همه عرصه های مدیریتی ما نیز اصلاح خواهد شد.
باشد که وزیری لایق ودرد آشنا که از جنس معلم باشد روزگاری سکان این نهاد را در دست بگیرد و شود آنچه که تاکنون نشده است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
ولی برادر این حرفها را به کی میخوای بگی؟
کدام گوش؟
کدام مسئول؟
کدام دلسوز؟
این آقایان بر مسند نشسته اگر دلسوز ایران و ایرانی بودند اینگونه در تعلیم و تربیت را تخته نمی کردند؟! به نام ملت و به کام عده ای.!
خدا ما را ازین وضع نجات دهد.
جناب شاملو عمرتان دراز با برکت باد شما نور چشم مایی خدا حافظ ونگهدارتان
این سیستم فاسد دیگه اجازه جذب ادم سالم رو به ارکان مدیریت و تصمیم گیری نمیده. فساد از فرد عبور کرده. نمیدونم میشه این سیستم رو اصلاح کرد یا نه ؟!!!
به قول یک مثل امریکایی؛
" در یک سیستم ناسالم و فاسد، کار درست انجام دادن برای انسان سالم خطرناک خواهد بود."
الان از مدرسه گرفته تا خود وزارت خانه و ارکان بالاتر بخواهی درست کار کنی، اذیت میشی. مستقیم و غیر مستقیم با تو برخورد میکنند.
فقط به عنوان یک نمونه کوچک ،الان فساد اونقدر شایع شده که خیلی از مدیران مدارس با هماهنگی با اداره منطقه، یک روز و یا دو ساعت قبل از امتحان، عین سوالات رو به دانش اموزان میفروشند (به اسم کلاس فوق العاده و... ). دانش اموزان با اگاههی به این رویه، سر کلاس محل ... هم به معلم نمیذارند.
خلاصه کلام اینکه معلم و علم سوخت و از بین رفت. من به شخصه با این حجم فساد ، امیدی به اصلاح سیستم ندارم.
روزی مجبور میشوند صدای ملت را بشنوند ولی آنروز دیر خواهد بود.!!
...
دستتان همواره قلم حق دردست بفشارد .ممنون از قلم دردآشنایتان