این روزها وزارت آموزش و پرورش را بحران فرا گرفته است و در پشت ظاهر آرام این وزارتخانه ها ، بحران های مالی و فقدان منابع ملی لازم درکنار بحران تصمیم گیری و بحران مدیریت و کارآمدی درحال تبدیل به گردابی است که وزارتخانه رادر خود فرو می برد . اما در کنار این بحران ها ، جریان خزنده ای به تدریج درحال پیش رفتن است و به آرامی برنامه ای را در سطح وزارتخانه تثبیت می کند .
حذف تدریجی نیروهای اصلاح طلب از مدت ها پیش آغاز شده است و اکنون به اداره کل آموزش و پرورش شهرستان های تهران رسیده است و وزیر آموزش و پرورش در پی آن است که برای تثبیت قدرت خود « عبدالرضا فولادوند راد » مدیر کل آموزش و پرورش شهرستان های تهران را حذف کند .
فولادوند مانند هر انسانی نقاط قوت و ضعف اخلاقی و شخصیتی دارد و مانند هر مدیری نقاط قوت و ضعفی داشته است که باید مورد نقد قرار گیرد اما مخالف و موافق تردید ندارند که وی یک نیروی اصلاح طلب است که برای جریان اصلاحات تلاش کرده است و هزینه داده است و حتی در انتخابات امسال برای حمایت از دولت پایش به دادگاه کشیده شد که تبرئه شد .
آنچه مهم است شخص فولادوند نیست . حذف فولادوند نمادی از آن چیزی است که بر فضای آموزش و پرورش ما می گذرد ...
روزگای که در دولت احمدی نژاد (دولت های نهم و دهم) آقای بطحایی و امثال ایشان در پست های مدیریتی مشغول بودند و قدمی در راه تغییر و تحول برنمی داشتند ، فولادوند و امثال او مجبور بودند برای امرار معاش شان حتی مسافرکشی کنند و امروز که دولت جناب روحانی با حمایت اکثریت قریب به اتفاق معلمان بر کرسی صدارت نشسته است باز هم آقای بطحایی و امثال ایشانند که صدر می نشینند و قدر می بینند و اصلاح طلبان ریشه دار به دلیل نوع فکر و اندیشه شان باید باز هم حذف شوند.
مدتی پیش آقای شیرزاد عبدالهی در یادداشتی که در صدای معلم منتشر نمود به این نکته اشاره کرد که سیاست های آقای بطحایی همان سیاست آقای نوبخت است و بطحایی مجری سیاست های وی در آموزش و پرورش می باشد .
اگر اقدامات رئیس دفتر رئیس جمهور آقای واعظی در جهت حذف اصلاح طلبان را در کنار اقدامات بطحایی و ونوبخت بگذاریم و رفتارهای جدید آقای بطحایی را در نظر بگیریم می بینیم که این جریان خزنده می خواهد جایگاه خود را در آموزش و پرورش تثبیت کند و زمینه را برای برنامه های آینده خود آماده سازد .
وزیر آموزش و پرورش و هر مدیری حق دارد از مدیران همسو با خود استفاده کند اما از منظر سیاسی و اخلاقی بهتر است این نوع استفاده از مدیران و حذف اصلاح طلبان به صورت شفاف و صریح اعلام شود تا معلمان و اصلاح طلبان به صورت واضح این موضوع را بدانند .
اگر آقای وزیر آموزش و پرورش تصمیم دارند برای بقای خود به هر شکلی دل نمایندگان مجلس را به دست بیاورند و برای رضای خاطر نمایندگان مخالف دولت مدیران خود را قربانی کنند بهتر نیست که به افکار عمومی هم در این مورد پاسخ دهند و به جای سخنان زیبا و نغز در مصاحبه هایشان اندکی از پشت پرده تلاش هایشان را برای ماندن در کرسی وزارت باز کنند؟
حذف فولادوند از مدیر کلی آموزش و پرورش شهرستان های تهران که شاید در هنگام انتشار این یادداشت انجام گرفته باشد در نگاه اول جابه جایی یک مدیر است اما باید بیش از یک جابه جایی به آن نگاه کرد و به عنولان تحول و جابه جایی در نگاه و رویکرد وزارتخانه ای دیده شود که این روزها علی رغم همه بحرای هایی که دارد و بحران هایی که پیش روی اش است تصمیم دارد تکلیف نیروهای اصلاح طلب را روشن کند .
این روزها همه اصلاح طلبند و هر فردی که بخواهد پست و سمتی داشته باشد خود را اصلاح طلب قلمداد می کند ولی هرچه تامل می کنیم اثری از اصلاح طلبانی که در دوران سخت دولت احمدی نژاد هزینه دادند نمی بینیم و همین اندک از آن ها که در سمت های مدیریتی باقی مانده اند در حال حذف شدن هستند .
ولی متاسفانه علی رغم همه این ها شاهد تحول در رویکردها و فضای آموزش و پرورش نیستیم . در همچنان بر همان پاشنه می چرخد و نه گشایشی در عرصه معیشت به چشم می خورد و نه تحولی در فضای امنیتی آموزش و پرورش ایجاد می گردد .
اصلاح طلبان و بخش وسیعی از معلمان با امید به تحول در جامعه توانستند رای آقای روحانی را بالا ببرند و امید داشتند که با این رای تحولی در شرایط موجود به وجود آید .
حال این سوال به وجود می آید که چه کسانی از حذف نیروهای اصلاح طلب سود می برد؟ و چرا می کوشند به ناامیدی در میان معلمان دامن بزنند؟ این جریان خزنده چه اهدافی را در سر دارد و از کجا نشات می گیرد؟
سکان آموزش و پرورش به کدام سمت می رود؟ قرار است با حذف مدیران اصلاح طلب و تقسیم مدیریت های شهرستانی مانند گوشت قربانی در بین نمایندگان و قربانی کردن مدیران اصلاح طلب چه فایده ای به بدنه آموزش و پرورش و معلمان برسد؟
وزیر آموزش و پرورش می تواند با این اقدامات ، مدتی دیگر در کرسی وزارت باقی بماند اما با شرایط موجود سکان این وزارتخانه به سمتی می رود که اولین قربانی آن وزیر خواهد بود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
هر کاری نوبخت آن ورود کند بدانید منافع خودش و بستگان در آن
دخیل است
نوبخت باعث و بانی تمام مشکلات فرهنگیان
وقتی عرضه پرداخت مطالبات و...یاحتی انتخاب یک مدیرکل خوب و متخصص برا خراسان رضوی نداره و....
آقای روحانی با حمایت اصلاح طلب ها انتخاب شده و در حال حاضر اتفاقاتی رخ میدهد که نشان از حذف اصلاح طلبان دارد.
در اینجا مهم تحول در آموزش و پرورش و تامین خواسته های معلمان مهم است.
ی ضرب المثلی هست میگه کرم درخت از خودشه.
از همون اول هم مشخص بود رئیس جمهور منتخب ملت ایران چگونه شخصیتی دارد. معلمها چه مشکلی داشتند که راه را اشتباه رفتند. مردم ایران مثل بچه ها رفتار می کنند. برای اینکه نارضایتی خود را از شرایط حاکم نشان بدهند رای میدهند به کسی که تصور میکنند با نظام یا رهبری یا ... همسو نیست. رسانه های بیگانه هم این اخلاق بچگانه مردم ایران را میدانند و خوب جهت دهی میکنند. داخلی ها هم میدانند اما هدف داخلی ها مشارکت زیاد مردم است ولو به این قیمت که اصلح رئیس جمهور نشود. تاوانش را در دنیا و آخرت هر کس غلط تصمیم بگیرد و رفتار کند خواهد کشید به فراخور تاثیر و مسئولیت.
عیب پوشی، نشاته ی عقل و خرد است.
حضرت محمد(ص)
مومن آینه مومن است
حالا که همکار ایشان بودید چرا به خودشان نفرمودید.
این حرفها برای فردی که از نزدیک ایشان را می شناسد ،
قابل تامل است
اصلاح طلب است
دوست عزیز مثل اینکه قوم کرد و لر عمله شما بوده ند.
هرشخصی اگر شایسته باشد اشکالی ندارد. اما میشه بفرمایید این قوم در کحا سکنی گزیده اند. نکنه وظیفه این قوم دفاع از مهین در جنگ و آماد
ه سازی پست برای سایرین است .بنابراین این ادبیات در شان جامعه فرهنگی نیست و نشان از فقر فرهنگی دارد.
اینکه عده ای حمایت از صیدلو و عده ای فولادوند را دنبال می کنند
جای نقد دارد
آیا آقای صیدلو در اداره کل پست ندارد مگر سمت ایشان جای کار ندارد
واقع بین باشیم و عملکرد فولادوند را با سایر مدیر کل ها تهران و کرج مقایسه کنید البته نقد بر ایشان نیز وارد است اما منصفانه نه مغرضانه
چیزی که من در حوزه کاری این سه مدیر کل دیدم
صراحت و صداقت و شجاعت آقای فولادوند مشهود است
ان تربیت است تا نسلی اگاه به امور داشته باشم ومسیولی کشوری غافل از معلم که ان را قربانی سیاست این وان گروه ودسته نکنیم وباید معلم را در ناز ونعمت قرار بدهیم تا در امور کشور داری و مبارزه با فساد و وچاپلوسی ودرس شجاعت در کشور جز نفرات اول باشیم نه با توسعه مدارس غیر انتفاعی نمره فروشی ومعلم که محتاج نان شب خود وفرزندان اش می باشد پس از سیاسی کاری در این نهاد مقدس دست بردارم
وهمه اصول گران واصلاح طلب باهم کوشش کنیم به چایگاه اصلی اموزش و تامین معلم باشیم تا شاید جبران غفلت گذشتگان باشیم