با اعلامی که توسط برخی فرهنگیان و معلمان در شبکههای اجتماعی صورت گرفته بود ، جمعی از معلمان روز پنجشنبه بیست و هفتم سال جاری در برابر ادارات کل در مراکز استان ها و نیز ادارات آموزش و پرورش در شهرستان ها تحصن كرده و خواهان توجه به مطالبات و حقوق خود بر اساس قانون شدند.قبل از آن هم در بهمن و اسفند سال قبل ، فرهنگیان و معلمان تجمعاتی را صورت داده بودند.
آنچه تحصن اخیر را متمایز می كرد این بود که این فراخوان در یک روز تعطیل آموزشی صورت میگرفت. ایرادی که قبلا بر این گونه اعتراضات وارد بود این بود که از نظر بسیاری از خانواده ها ، تعطیل كردن مدرسه و سر کلاس نرفتن در تضاد اساسی با حقوق دانش آموز بود و اینکه نباید از دانش آموز به عنوان ابزاری جهت پیگیری مطالبات یا اعمال فشار استفاده كرد.
در واقع، این نوعی فرهیختگی و نشان از پختگی معلمان در برخورد با فعالیتهای صنفی بود و جای قدردانی دارد.
نکته مهم دیگر، برخورد همدلانه و نیز منطقی مسئولان ادارات و نواحی با اعتراضات معلمان بود.چه در تجمعات سال قبل و نیز تحصن اخیر خبری از بازداشت یا برخورد های امنیتی منتشر نشده است. از این جهت باید از دولت تدبیر و امید در اتخاذ سیاستی مدبرانه و منطقی در برخورد با اعتراض معلمان تشکر كرد.
اما متاسفانه در دولت های نهم و دهم برخورد خوب یا سازنده ای با اعتراض معلمان صورت نگرفت و بازداشت صدها معلم در روز 23 اسفند سال 85 که به خاطر یک موضوع کاملا صنفی و در جهت احقاق یک حق قانونی در برابر مجلس شورای اسلامی گرد آمده بودند همچون نقطه سیاهی در تاریخ مبارزات صنفی معلمان و در آن برهه ثبت شد. برای بسیاری از معلمان در دادگاه های انقلاب و نیز هیات های تخلفات اداری، پرونده های مختلفی تشکیل شد و همین مسئله موجب شد تا جامعه فرهنگیان به سکوتی تقریبا 8 ساله فرو رود. آقای دکتر روحانی در بیست و چهارم فروردین ماه دستور تشکیل کار گروه یا کمیته ای متشکل از اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور ، محمدباقر نوبخت رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور و علی اصغر فانی وزیر آموزش وپرورش را صادر كرد.
برخی از فرهنگیان این اقدام را نوعی تاکتیک برای گذر از بحران می دانند اما برخی دیگر بر این باورند که مبارزات صنفی عرصه «مطلق انگاری» یا حرکت در یک مدار « صفر یا صد» نیست و ریتم حرکت باید تدریجی و همراه با حوصله باشد و جوانب مختلف امر با رعایت کم ترین هزینه در نظر گرفته شود.
آسیب شناسی اعتراضات معلمان از سال 1380 تاکنون نظریه گروه دوم را تایید می کند ضمن آنکه این گونه اعتراضات که بر شکل بیرونی تکیه دارد فاقد یک « اتاق فکر » جهت راهبری یا استمرارآن است و همین امر آسیب پذیری این گونه حرکت ها را به شدت افزایش خواهد داد. هنوز یک گفتو گوی سازنده در درون آموزشو پرورش میان سطوح مختلف آن صورت نگرفته است و هنوز بزرگ ترین حلقه مفقوده عنصر «اعتماد » جهت پیریزی یک مانیفست صنفی جهت فعالیت های صنفی است.
معلمان بارها عنوان کرده اند که توسط مسئولان و حتی جامعه دیده نمی شوند و تصور بر این است که این اعتراضات می تواند آموزش و پرورش را به « مسئله روز » تبدیل کند. در اینکه آموزش و پرورش و معلمان جایگاه چندانی در معادلات برنامه ریزان ندارند تردیدی نیست اما لازمه منطقی «دیده شدن » حضور مستمر یا احتمالا «فرسایشی» از طریق فاز «حرکت» نیست.برای دیده شدن در وهله نخست باید معلمان از لاک فرهنگ شفاهی رایج بیرون آمده و با « رسانه » آشتی کنند.
حضور مستمر در رسانه ها موجب شکلگیری یک« هویت صنفی »جهت طراحی یک« نقشه راه» خواهد بود. شکل گیری این هویت صنفی نوعی انسجام و اعتماد را در میان فرهنگیان و معلمان جهت مشارکت در مراکز تصمیم سازی و تصمیم گیری فراهم خواهد كرد.
در کنار نقش بی بدیل «رسانه “ نباید از مشارکت در ساختار نظارتی بزرگی چون “ مجلس “ غافل بود.
تشکیل «فراکسیون صنفی معلمان » می تواند فرهنگیان و معلمان را در جهت تثبيت جایگاه واقعی معلمان و ایفای نقش اول آموزش و پرورش در فرآیند« توسعه پایدار » یاری دهد.
نظرات بینندگان