برای اسلام، آموختن ادب از هر کاری مهم است .آنچنان که حدیثی از پیامبر اکرم (ص) به روشنی بیان می دارد که آموختن آداب از مرتبه بالایی برخوردار است . تردیدی نیست که این آداب شامل آداب جنسی نیز هست، چرا که اسلام در رابطه با مسائل بسیار جزئی نیز آدابی را آموخته است .هنگامی که اسلام برای مسافر، آدابی دارد و هنگامی که جهت عافیت و سلامت دعایی و ذکری نقل شده و برای هر دردی از جمله گوش درد و سر درد و ناراحتی وضع حمل کردن خانم ها، ترتیبی و آدابی را قائل است، و ظریف تر از این مسائل، زمانی که برای ایمنی از سوختن و حتی رام شدن اسب سرکش دستورالعملی وجود دارد، چطور ممکن است شکی وجود داشته باشد، که اسلام در رابطه با آداب جنسی روش و تربیت خاصی را دنبال نکند . بعضی مسائل جنسی را بزرگترین دام در راه انسان نامیده اند و غریزه جنسی را نافرمانبرترین غرایز در برابر عقل شمرده اند .
آیا ممکن است اسلام توصیه و قوانین و دستوراتی در این رابطه نداشته باشد تا این مهم از طریقی به خوبی و درستی هدایت شود؟ آن هم درباره غریزه جنسی که بسیاری از مشکلات و مسایل تاریخی از بی تربیتی او حاصل شده است و گرفتاری های امروزی به جهت نداشتن برنامه ای منظم برای این غریزه بوجود آمده است .آیا با همه این اوصاف می توان تصور کرد این مسئله مهم موجود در انسان ها از نظر اسلام دور مانده باشد و در این رابطه ضرورت تربیت حس نشود؟ از سوی دیگر حضرت علی علیه السلام فرموده اند که افراد بایستی دوش بدوش علم و معرفت وآگاهی زمان خود پیش روند . لذا تربیت جنسی نیز بایستی با پیشرفت علم غنی تر شود و ضمن نگهداری از معیارهای اصلی اسلام، پیشرفت های جدید در این علم نیز ملحوظ و در این رابطه بکار گرفته شود.
تعریف تربیت جنسی :
تربیت جنسی را به صورت های گوناگون تعریف کرده اند. گروهی معتقدند تربیت جنسی، «انتقال اطلاعات و مسائل جنسی» است. از این جهت، معلمان و مربیان باید از یک رشته معلومات آگاهی داشته باشند و آنچه را در این باره می دانند، به فرد منتقل کنند. انسان برخوردار از تربیت جنسی نیز کسی است که مجموعه ای از آنچه را درباره مسائل جنسی به آن نیاز دارد، بداند.
برخی دیگر، تربیت جنسی را صرفاً به معنی آموزش جنسی نمی دانند، بلکه تربیت جنسی را «فراهم آوردن زمینه رشد غریزه جنسی به گونه ای می دانند که همراه با استفاده لازم از این غریزه، از انحراف ها و لغزش های جنسی نیز پیش گیری شود».
تعریف دوم کامل تر از تعریف اول باشد؛ زیرا اگر فرد را با مجموعه ای از اطلاعات در زمینه ای خاص رها کنیم، به رشد و کمال او کمکی نشده است. چه بسا همین اطلاعات جنسی، موجب رشد (بلوغ) زودرس غریزه جنسی و در نتیجه انحراف او شود.
چیستی تربیت جنسی:
تربیت، شاخه ای از علوم تجربی است که به مجموعه عادت های فکری که باید کسب شود و مجموعه خصایل اخلاقی که باید رشد کند، گفته می شود. همچنین می توان تربیت را فرآیندی از آموزش و پرورش دانست که در آن می کوشند مخاطب را برای شکوفاسازی استعدادها و قابلیت های درونی اش یاری دهند.
جنسیت یا تمایل جنسی در یک معنا، فعالیتی شهوانی است که موجب جذب یک جنس در مقابل جنس دیگر می شود و به لذت یا تولید مثل می انجامد و در معنای دیگر، مفهوم زیست شناسی جنسی را در بر می گیرد.
تربیت جنسی در یک معنای فراتر از احساس جنسی، به رشد شخصیت اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی افراد نیز نظر دارد.
اهمیت و ضرورت تربیت جنسی :
با توجه به اینکه انسان دارای ابعاد مختلف جسمی و روحی است، از نظر تأثیر و تأثر متقابل این ابعاد از یکدیگر، تربیت او نیز باید همه جانبه و در عین حال هماهنگ باشد، به ویژه آنکه رشد این ابعاد همراه با هم و به صورت هم زمان اتفاق نمی افتد. ازاین رو، تربیت در هر زمینه ای باید با رشد آن زمینه مناسب باشد..
از سوی دیگر، صاحب نظران و اندیشمندان تربیتی به این نتیجه رسیده اند که در دوران کودکی، پایه های اساسی ساختمان شخصیت انسان شکل می گیرد و دوره نوجوانی به بعد، زمان تثبیت شخصیت انسان است. باید متولیان امر تربیت، به ویژه والدین به این مهم توجه داشته باشند و برای تربیت فرزند خود، از کودکی سرمایه گذاری کنند. امام علی علیه السلام با توجه به همین مسئله، در وصیت خویش به فرزندش امام حسن علیه السلام می فرماید::
همانا قلب نوجوان مانند زمین خالی از کشت است که هر چه در آن بریزی، می پذیرد. ازاین رو، به تربیت و تأدیب تو اقدام کردم پیش از اینکه قلب تو سخت شود (و شخصیت تو شکل بگیرد) و فکر و اندیشه ات، (به چیزی غیر از آنچه به خیر و صلاح توست) مشغول گردد..
اگر تربیت بخواهد به صورت جامع و کامل پیاده شود، باید تربیت جنسی را به عنوان حلقه ای از حلقه های آن به شمار آورد و حتی با توجه به اینکه مسائل جنسی به صورت چشم گیری دیگر ابعاد را تحت تأثیر خود قرار می دهد، توجه به امر تربیت در این زمینه، ضروری تر به نظر می رسد.
با توجه به نقش دوران کودکی، پرداختن به این مهم در این دوران، ضروری است، به گونه ای که برخی صاحب نظران معتقدند حیات جنسی انسان از بدو تولد آغاز می شود. در دوران بلوغ که اوج شکوفایی و رشد غریزه جنسی است، تربیت جنسی بیشتر ضروری به نظر می رسد. بر خلاف تصور مردم، صاحب نظران تربیت، معتقدند مسئله بلوغ را نباید مسکوت گذاشت یا از کنار آن گذشت و نوجوان را در این زمینه به حال خود رها کرد، بلکه باید او را در جریان دگرگونی های جنسی، جسمی و روحی این دوره قرار داد. اگر مربیان و والدین از این مسئله غفلت کنند، آسیب هایی نوجوان را تهدید می کند که از آن جمله می توان موارد زیر را نام برد:
1. استفاده از کانال های اطلاعاتی آلوده در این مورد که در نتیجه ارضا نشدن حس کنجکاوی جنسی صورت می گیرد.
2. احساس گناه و خجلت از مشاهده عوارض طبیعی بلوغ که به انزوا، درون گرایی و خود ارضایی می انجامد.
3. آگاهی نداشتن از تکلیف شرعی و وظایفی که نوجوان از نظر شرعی در برابر عوارض جسمی و جنسی این دوره دارد و در نتیجه، بنیان اخلاقی و اعتقادی وی در اوان تکلیف سست می شود.
پس ضرورت دارد کسانی که به بلوغ می رسند، به وسیله افراد صلاحیت داری که مناسبات دوستانه ای هم با آنها دارند، از این مقوله ها آگاه شوند و احساس و بینش سالم و صحیحی درباره سیر طبیعی رشد خود پیدا کنند.
اهداف تربیت جنسی :
1- رشد و تکامل فردی:
اینکه رشد و کمال انسان در چیست، به نوع برداشت انسان از خود و جهانی که در آن زندگی می کند برمی گردد. در واقع، باید دید کدام جهان بینی بر انسان حاکم است و او هدف زندگی خود را چه می داند؟
امام علی علیه السلام فرموده است: «خدا رحمت کند کسی را که بداند از کجا آمده، در کجاست و به کجا رهسپار است.» برای یک انسان معتقد به خدا و قیامت، رسیدن به مدارج عالی معنوی و قرب الهی، کمال نهایی است، ولی اینکه آدمی چه زمانی و چگونه به کمال خود می رسد، پرسشی است که هر مکتبی به آن پاسخ داده است.
از دین اسلام و سیره نبوی و علوی استفاده می شود که رسیدن به کمال حقیقی، جز برای افرادی که همه افکار، امیال و آرزوها و گفتار و کردار خود را جهت رضایت خدا قرار می دهند، ممکن نیست؛ همان انسان هایی که با اعتقاد به شعار توحیدی: «همه از خداییم و به سوی او باز خواهیم گشت»، به رفتارهای خود جهت الهی می دهند و رضایت خدا را بر همه چیز مقدم می دارند. البته نباید فراموش کرد که صفت قرب و کمال دارای مراتب بسیار زیادی است و هرکس به همان اندازه که در مسیر آن حرکت کند، به کمال نهایی نزدیک می شود.
از یک سو، با توجه به استعداد هایی که انسان برای رسیدن به مقام عالی انسانی و قرب الهی دارد و بدون راهنما و مربی رسیدن به آن ممکن نیست، باید از تربیت مربیان آگاه و دل سوز برخوردار شود و از سوی دیگر، با توجه به مراحلی که برای رشد و تربیت مطرح است، بعضی از انواع تربیت ها از جمله تربیت جنسی و جسمی باید از دوره کودکی به بعد مورد توجه باشد. در غیر این صورت، رها کردن کودک تا دوران نوجوانی و محروم بودن از تربیت صحیح، او را از رسیدن به سعادت که هدف آفرینش انسان است، محروم می کند. امام علی علیه السلام ادب نداشتن و محرومیت از تربیت را عامل همه بدی ها می داند و می فرماید: «نداشتن ادب و تربیت سبب همه شرها است .قلب انسان که مرکز همه نگرش ها و گرایش هاست، اگر از معارف مسائل صحیح پر نشود، خواه ناخواه جایگاه چیزهایی خواهد شد که به زیان اوست و کار تربیتی چندان اثر نخواهد داشت.
2. ایجاد نسل سالم :
با توجه به اینکه مهم ترین تحولات شخصیتی در دوره کودکی و اوایل نوجوانی رخ می دهد، هرچه از عمر انسان می گذرد و او به سنین بالاتر می رسد، نقش والدین در برقراری ارتباط با فرزندان ضعیف می شود و والدین کمتر بر فرزندان تأثیر می گذارند. از آن به بعد، انسان بر اساس افکار، امیال و آنچه خود خوب می پندارد، رفتار می کند. اگر والدین توانسته باشند اهداف، افکار، ایده ها و خط مشی کودک و نوجوان را در مورد مسائل جنسی به طور مطلوب، بازسازی و نوسازی کنند و به آن جهت دهند، فرزندشان نیز به موازات خواسته های آنها عمل می کند. چنین فرزندی با چنین کار هایی که از او سرمی زند، دوست داشتنی خواهد بود؛ زیرا از استعدادها و امکانات خود برای رسیدن به اهداف عالی انسان بهره برده است و در واقع، برای رسیدن به کمال انسانی و قرب الهی گام برداشته است. (البته برای پدران و مادرانی که بخواهند فرزندشان در مسیر قرب الهی حرکت کند). در غیر این صورت، انسان مورد نفرت خواهد بود و روز به روز روابط او با والدین تیره تر خواهد شد، تا آنجا که از زندگی در خانه خسته شود و از خانه فرار کند. فرار از خانواده ها امروزه گریبان گیر بسیاری از خانواده هاست و شمار دیگری از خانواده ها را نیز تهدید می کند که مفاسد ریز و درشت فردی و اجتماعی از آن به وجود می آید. بهترین راه پیش گیری از این مسئله، تقویت روابط خانوادگی، ایمان و عمل صالح در میان خانواده ها و به ویژه در دوران کودکی است .
3. ایجاد جامعه سالم :
صلاح و فساد جامعه بر اساس صلاح و فساد افراد و روابط آنها با یکدیگر شکل می گیرد. اگر همه یا بیشتر جامعه، سالم باشند و روابط آنها با یکدیگر با ارزش ها و هنجارهای جامعه منطبق باشد، به آن جامعه سالم گفته می شود. اگر همه یا بیشتر مردم در یک جامعه به فساد مبتلا باشند و هنجارها و ارزش های مقبول یک جامعه انسانی بر روابط آنها حاکم نباشد، آن جامعه نیز فاسد و آلوده خواهد بود..
یکی از مسائلی که مردم مرتبط با هم با آن روبه رو هستند، «غریزه جنسی» است. از آنجا که غریزه به صورت یک نیاز در انسان وجود دارد، باید به گونه ای صحیح آن را ارضا کرد. اگر انسان در زمینه مسائل جنسی درست تربیت نشده باشد، برای ارضای این نیاز به راه هایی کشیده می شود که هم خود او را به فساد و تباهی می اندازد و هم جامعه را از بین می برد.
از جمله انحراف هایی که افراد محروم از تربیت جنسی به آن مبتلا می شوند، زنا و لواط است که نقش مهمی در فساد و تباهی و نابودی نسل انسانی و در حقیقت، نابودی جامعه دارند.
امام علی علیه السلام می فرماید :
خداوند، ترک زنا را واجب کرد تا نسبت های میان افراد حفظ شود و ترک لواط را واجب کرد تا نسل انسان تکثیر شود.
* مجتبی دهدار دانشجوی دکتری علوم تربیتی گرایش برنامه ریزی درسی و مدرس دانشگاه.
* صادق ستوان دانشجوی دکتری جامعه شناسی فرهنگی و مدرس دانشگاه.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان