وزیر آموزش و پرورش در دفاع از رویکرد و برنامههای خود در زمان گرفتن رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی در باب ارزشها و باورهای خود اذعان داشتند که بهواسطه گستردگی نظام آموزشی در کشور و وسعت سازمان و ساختارهای آن ایجاب میکند که سیاستهای کاهش تمرکز بهعنوان روش بهبود نظام تصمیمگیری و فرصتی برای رشد خلاقیتهای مدیران و کارشناسان منطقهای و محلی همواره مورد پیگیری قرار گیرد.
نظریهپردازان و حاکمان سیاسی که بر نظم سیاسی حاکمیت و دولت نیرومند و متمرکز تأکید میکنند، معمولاً نسبت به توانایی طبع انسان بدگماناند لذا در این مقوله به بررسی این قول وزیر و ضرورت اجرای تمرکززدایی از آموزش و پرورش با توجه به گستره فضای ملی و فرهنگی و مشکلات و معضلاتی که نظام تمرکزگرای کشور را دچار نخوت و سستی کرده و از طرفی مدیریتهای سطح کشور را مجری صرف تصمیمات مرکزی نموده است.
با نگاهی بهنظام مدیریتی کشورهای پیش رفته سطح جهان یا حتی کشورهای در حال توسعه و نیمه توسعه یافته و یا درحال توسعه تصمیمگیرندگان سطح مدیریتی بالادست به این نتیجه رسیدهاند که تصمیمگیری تمرکزگرا دیگر جوابگوی نیازهای جامعه امروزی نیست ؛ بر این اساس دستگاههای سیاسی که به دنبال تصمیمگیری و اداره امور ملی و محلی از یک مرکز و یا از یک نقطه کانونی به یکشکل یکسان میباشند دیگر کارکرد خود را از دست دادهاند .
اندرو وینسنت (Andrew Vincent) "معتقد است که نظریهپردازان و حاکمان سیاسی که بر نظم سیاسی حاکمیت و دولت نیرومند و متمرکز تأکید میکنند، معمولاً نسبت به توانایی طبع انسان بدگماناند"
بنابراین واگذاری وظایفی همچون برنامهریزی، سازماندهی، مدیریت منابع انسانی، هدایت و رهبری و همچنین کنترل و نظارت که با اهداف ارائه خدمات عمومی بهتر به مردم محل و نیروهای زیرمجموعه میتواند بسیاری از مشکلات نظام متمرکز و بوروکراسی فعلی آموزش و پرورش را تسهیل کرده و آزمایش و خطای فعلی این وزارتخانه را با تجربیات سطوح محلی و استانی و مقایسه عملکردها و تصمیمات اتخاذ شده بهعنوان سازمانهای موفق مورد استفاده سایر نقاط کشور قرار دهند و از سویی با واگذاری منابع در سطح محلی انتظارات سطح کلان را پیگیری و مطالبه نمایند. اگر چه این تصمیم می تواند نقاط ضعف و قوتی داشته باشد اما با تقویت نقاط مثبت و هم پوشانی نقاط ضعف توسط نقاط قوت که در ادامه بیان می شود نقاط ضعف را نیز مرتفع کرد.
ازجمله نقاط مثبت این واگذاریهای میتواند مدیریت مشارکتی، محرکی برای توسعه محلی، تحول در نظام آموزشی و بهبود توانایی مدیریتی، تعیین اولویتهای محلی، انجام اصلاحات بهواسطه بروز خلاقیتها و دقت در تصمیمگیریها و نظارت و اجرای طرحها و از سویی دیگر ایجاد انگیزه برای مدیران محلی و بر اساس نیازهای فرهنگی و اجتماعی و تفاوتهای قومی در فضای مدیریتی و خواست مردم محلی و تلاش کلیه عوامل و کارشناسان برای دستیابی به اهداف با توجه به امکانات موجود و از همه مهمتر سهیم شدن مدیران و عوامل اجرایی و کارشناسان در تصمیمگیری و تصمیم سازی برای خود است و با توجه فضای محدود مدیریتی به بازخوردهای سریع پیرامون هر تصمیمی، سازوکارهای ترمیمی میتواند طرح و برنامهها را با اطمینان بیشینه پیگیری کرد.
همچنین یکی دیگر از دغدغههای آموزش و پرورش جلب مشارکت و خودیاری عمومی با توجه به محدود بودن منابع و مشارکت افراد محلی که ظرفیت کمی برای آن وجود دارد این مورد را تقویت کرد و با عنایت به نظر "استیوارت" سازمانهای محلی در مقایسه با حکومتهای مرکزی نقش فعالتری در زمینه تشویق و ترغیب شهروندان و جلب مشارکتهای شهروندی دارند لذا یکی دیگر از برنامههای پیشنهادی وزیر در برنامه ارائهشده میتواند جامعه عمل به خود گیرد.
همچنین از مواردی که میتواند بهعنوان نقاط ضعف واگذاریها بیان کرد انتخاب مدیران بر اساس مسائل حزبی و سیاسی و تقسیم قدرت بر اساس قرابتهای خانوادگی و لحاظ نکردن لیاقتها و شایستگیها ضربه مهلکی را به سازمان مربوطه وارد خواهد کرد؛ بنابراین انتخاب مدیران باید از میان کاندیداها برای احراز پست باید بر مبنای شایستگی بوده و از طریق رقابت یا کسب شرایط احراز صورت گیرد و در انتخابها به جای تأثیرپذیری از فشارهای ملی و محلی و قضاوت حزبی و سیاسی بایستی ویژگی شایستهسالاری و برنامه مند بودن متأثر باشد و پس از گذراندن دورههای توجیهی و آموزشی لازم صورت بگیرد
لذا آنچه در این برهه از زمان برای آموزش و پرورش اهمیت دارد و با توجه به وسعت این وزارتخانه و عدم موفقیت این وزارتخانه در کوچک کردن بدنه خود تمرکززدایی از پایتخت به مراکز استانها و واگذاری بخشی از اختیارات خود به مدیران سطح میانی و واگذاری اختیارات گستردهتر در سنوات آینده با توجه به عملکرد و سنجش عملکردهای گذشته میتواند راهکاری برای رهایی از وضعیت موجود در این وزارتخانه عریض و طویل باشد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
عزیز دل برادر، باید دید در مدیریت متمرکز با یاران منتصبش یا آزمون داده اش! چه اشکالی وجود دارد که مدیریت غیر متمرکز یک گزینه مورد توجه می شود، نزدیک شدن به مدیریت غیرمتمرکز چندین حالت دارد یا از روی ضعف، یا از روی قوت، یا برای فرصت و تجویز سرقت، یا برای بهینه کاری و...؛ ما در اینجا یک تعریف سیستم داریم، یک تعریف فعل و یک تعریف فاعل و یک ثمره به نام محصول که برخی قوانین ناقص و ناقض و توهّمی هر یک از عناصر این زنجیره را معیوب کرده و با ریپ زدن محصول نظری شما عملی نخواهد شد.
مطالب خوب شما فقط بعدی از کار است؛ تحت شرایطی می تواند کار را بدتر کند.
درصدی از میل به تمرکز زدایی فعلی، نوعی ضعف و فرار از کار و سپردن آن به گروهی ضعیف تر نیست؟؟!.
به بهبود تصمیمات مرکزی چرا فکر نکنیم؟// بدگمانی یا توهّم در قانون و بخشنامه ها و عرف غیرمتمرکز نیز هست// عناصر انواع سیستم، فعل،فاعل و تعریف محصول در یک فضای معقول چهار بعدی یک تحلیل ماتریسی می طلبد// و...
یک حالت خاص را می توانید در کلمه " ولی " نظر آموزگار فوق ملاحظه بفرمائید. می بینید که در عمل کار می تواند به " ولی " ختم شود.
سخن بسیار و غفلت فراوان و جذب نیرو در توهّم و ...