طبق قانون استخدام کشوری، هرگونه تغییر پست بدون تمایل فرد خلاف قانون است؛ اما این روزها با کم مهری وزیر آموزش و پرورش و مدیران ادارات کل و
ادارات مناطق، این تخلف محرز قانونی صورت می گیرد و اگر معلمی به این تحمیل غیر قانونی اعتراض کند مورد بدترین بی حرمتی ها از جانب تمام
مسئولان یاد شده قرار می گیرد.
آموزش و پرورش این چنین حرمت معلمانش را نگه می دارد ؟ معلمانی که بسیاری از آنها با شرایط سخت مالی و درمانی و...، بار این مسئولیت سخت را بر دوش می کشند اما مسئولان آموزش و پرورش خدمات ارزشمند معلمان را فراموش کرده و با رفتاری توهین آمیز و لحنی زشت آنها را مازاد و زیادی می خوانند و مجبورشان می کنند بین تدریس رشته های غیر مرتبط که هیچ سواد و تخصص و آمادگی در آن ندارند، مرخصی بدون حقوق و استعفا یک گزینه را انتخاب کنند !
وزارتخانه آموزش و پرورش با سوء استفاده از ناآگاهی معلمان از حداقل حقوق قانونی شان، برخلاف اصل صریح قانون استخدام کشوری که تنزل یا تغییر پست، جایگاه، رتبه شغلی را در شمار مجازات های اداری بر می شمارد، دبیران را با اجبار تغییر درجه و رشته داده و به عبارتی دبیران را به خاطر خدمت صادقانه اشان مورد مجازات قرار می دهد.
بدون شک رفتار وزارت آموزش و پرورش نسبت به معلمان که رکن اصلی تعلیم و تربیت است در بسیاری موارد بسیار ظالمانه و غیر خردمندانه است.
عملکرد این دستگاه عریض و طویل که مدعی است مسئولیت تعلیم و تربیت آینده سازان ایران را برعهده دارد گویای این سخن است.
سال هاست که معلمان قربانی سوء مدیریت، سلیقه محوری و قانون گریزی مسئولانی هستند که تولیت وزارت آموزش و پرورش را برعهده گرفته اند .... مصلحت خود را بر قانون ارجح دانسته و با قانون گریزی، معلم و دانش آموز را قربانی مصلحت اندیشی های منفعت جویانه خود می نمایند. باید شهروندان گرامی شهرستان بستک پاسخ مسئولین را مطالبه کنند که چگونه معلمی که تخصص و آمادگی و آشنایی اش با موضوعات تربیتی بر اساس مسائل مطرح در دوره ی نوجوانی و روحیات و عواطف این رنج سنی بوده چگونه می تواند در مقطع حساس ابتدایی یا رشته های غیر مرتبط دیگر بدون هیچ گونه آمادگی خدمت نماید و نتیجه مطلوب برای فرزندان و آینده سازان این شهر رقم بزنند؟
نظرات بینندگان
و بیمقداری معنویت و فوران چاچول بازی و حقه بازی و کلک و دوز مسئولان شما بهتر است امادگی خود را برای بند بازی و شیطنت و تحدید و تهدید این برادر بزرگوار از سوی نقاب داران و شیاطین که با صورت انسانی و سیرت دیو و دد در راس امورند را اعلام بداری. بخدا قسم کسی که جرات کند با مدرک و دلیل از مافوق خود در ادارات جمهوری اسلامی شکایت کند حقیقتا یک جانباخته به تمام معناست و کارش اجر شهید در راه نیات شهدای بدر و احد و کربلا را دارد.
باید به حال ایم نوع آموزش گریست
بنده با توجه به این که دوستی دیرینه ای با آقای خالد ماجدی دارم و از نزدیک در جریان کار ایشان هستم لازم دیدم از این جا تاسف خودم را درمورد مشکل به وجود آمده اعلام کنم.توجه به این نکنه الزامی است که علیرغم علاقه بسیار زیبای آقای ماجدی به تدریس و خدمت به مردم بومی در شهر و محل سکونت خویش؛ایشان سرپرستی خانواده خود را نیز بر عهده دارد و می بایست هرچه سریع تر به محل سکونت خود انتقال یابد.اما متاسفانه مسعولین بجای پیگیری این امر، ایشان را برای تدریس در مقطع ابتدایی و نامربوط با تخصصش فرستاده اند.جای سوال است که چرا همه فکر میکنند تدریس در این مقطع کار ساده و بی اهمیتی است و نیاز به تخصص ندارد در صورتی که از نظر بنده دوره ی ابتدایی پایه و اساس تحصیلات بوده و بسیار مهم است.
درآخر تنها خواهشم از مسئولین عزیز این هست که باتوجه به شرایط آقای ماجدی
و علاقه تدریس در رشته تخصصی اش ،خدمتش نزدیک ترین مکان به محل زندگی اش باشد،
باتشکر فراوان