سیستمی که در نظام آموزشی ما برای این مهم در نظر گرفته شده نه برنامه ای برای این مهم دارد، نه انگیزه ای و نه توانی!
هنوز دید بسیاری از برنامه ریزان و مدیران بودجه ، معلمی ، شغلی کامل نیست و برای همین باید از حقوق و مزایای کمی برخوردار بوده و نا عدالتی در برخورداری از مزایای مالی را تحمل کند.
ما با جامعه ورشکسته ای از فرهنگیان مواجهیم که با تعطیلی مدارس انگار بیشتر از دانش آموزان خوشحال می شوند و دغدغه شان دست و پا کردن شغلی دوم است تا به اموز روزمره خود بپردازد.
این آموزش و پرورش نه زمینه ساز است و نه تحول ساز!
حرف های آموزش و پرورش این سال های اخیر و احتمالا چند سال دیگر هوشمندسازی و پیشرفت فناوری مدارس است.
بی شک در کنار تربیت نیروی انسانی برای هوشمند سازی مدارس ، باید کارهای مهم تری مانند تربیت کردن نیرویی باشد که بتواند ؛مطالعه کند،بیاندیشد و محتوا ایجاد کند و فرزندان این زمانه را بر اساس آخرین یافته های علمی و تربیتی ، آموزش و پرورش دهد.
سیستمی که در نظام آموزشی ما برای این مهم در نظر گرفته شده نه برنامه ای برای این مهم دارد، نه انگیزه ای و نه توانی!
برنامه ای ندارد چون نیروی کارآمدی در این حوزه وجود نداشته و مانند بسیاری دیگر از بدنه های دولت به لحاظ ستادی فربه است و از چابکی لازم برای اجرای سیاست های توسعه برخوردار نمی باشد.
انگیزه ای ندارد چون هنوز دید بسیاری از برنامه ریزان و مدیران بودجه ، معلمی ، شغلی کامل نیست و برای همین باید از حقوق و مزایای کمی برخوردار بوده و نا عدالتی در برخورداری از مزایای مالی را تحمل کند.
توانی ندارد چرا که برای به روز شدن آموخته هایش ، هزینه ای نمی شود .
معلم در این جامعه اگر چه هنوز به عنوان فرهنگی نامیده می شود ولی گامی جلوتر از دیگران قرار ندارد و در پیچ و خم این روزگار مانند بسیاری به دنبال حضور در صفی است که شاید روغنی ، برنجی و در ادارات در صف ضمن خدمتی که تنها درج نام و شماره پرسنلی اش در آن کفایت می کند.
این معلم نه تحول ساز که خود یک شخصیت مغلوب و فرتوت است که همچنان آماده اجرای نقش هایی است که برایش در سناریوهای اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی در نظر گرفته اند.
ما با جامعه ورشکسته ای از فرهنگیان مواجهیم که با تعطیلی مدارس انگار بیشتر از دانش آموزان خوشحال می شوند و دغدغه شان دست و پا کردن شغلی دوم است تا به اموز روزمره خود بپردازد.
این آموزش و پرورش نه زمینه ساز است و نه تحول ساز!
این آموزش و پرورش تنها جولانگاهی مناسب برای اجرای برنامه های کوتاه مدت دولت و قدرت هایی است که عنان و سریر آموزش و پرورش را در دست می گیرند و از این انتخابات تا انتخابات دیگر برنامه می چینند.
اهداف کوتاه مدتی که همه آن آمال و اندیشه های بزرگ و آن آرمان های بزرگ را به باد فراموشی سپرده اند .
آرمانهایی که ریشه در کلام تمدن های تاریخ ساز ما از عهد باستان تا اسلام و انقلاب اسلامی داشت که ایران را آباد و آزاد و شرافت مند می خواهد .
بر همین اساس ، لازم است حوزه های تربیت نیروی انسانی با تکیه بر برنامه های تشویقی و مجبور کردن فرهنگیان به مطالعه ، تحقیق و پژوهش در کنار حوزه های پشتیبانی که ارتقای معیشت فرهنگیان را به لحاظ قانونی پیگیری کنند؛ سعادت ایران فردا را با توسعه آموزش و پرورش آغاز کنند.
شایسته است؛ رئیس جمهور دولت اعتدال که اساس مأموریت و رسالتش را ترمیم برنامه ریزی و حاکمیت عقل و تدبیر و ایجاد ساختار های اساسی برای کشور می داند؛ تحول ایران عزیز و ارمغان مهم چهار سال خدمتش به ملت را ، توسعه آموزش و پرورش کشور بداند و از مسوولان وزارت آموزش و پرورش ، این سیاست گذاری را برای ایجاد ساختار تحول محور مطالبه نماید و با توسعه فناوری و ارتباطات، یکی از راه های توسعه آموزش و پرورش ، توسعه فرهنگ مجازی و تربیت نیروی انسانی را با آفرینش محتوای فکری و آموزشی رقم زده و آموزش و پرورش ایران اسلامی را به کانونی مستقل، کارآمد ، شرافتمند و ایده ساز تبدیل کند.
بدیهی است آموزش و پرورش کارآمد، جریان ساز ، با هویت ، تحول محور و شرافتمند است که می تواند کشور را به سوی توسعه و پیشرفت پایدار سوق داده و نام و پرچم ایران را بر بلندای جغرافیای کره خاکی برافراشته گرداند.
نظرات بینندگان