امروز در خبرها آمده بود خلبانی محترم و فهیم با در اختیار گذاردن سهمیه صندلی خود و توجه به یک معلم در طول پرواز، مقام معلم را تکریم نموده است.
اگر چه قصد نوشتن این مطالب را نداشتم اما به جهت مسئولیتم و خبر مورد اشاره، یکی از صدها درد دلی را که در مدت مسولیتم داشته ام را با شما در میان می گذارم :
چندی پیش جناب آقای فرهادی فرماندار محترم تهران و چند نفر از نمایندگان محترم تهران با حضور در مسجد النبی (صلوات الله علیه) تهرانسر مسائل و مشکلات منطقه ۲۱ را مورد بحث و بررسی قرار می دهند که البته بنده در آن جلسه دعوت نبودم و از جزییات آن نیز بی خبر بودم.
نهایتا امروز مقرر شده بود در محل فرمانداری آن موضوعات و مشکلات مورد بررسی و پیگیری قرار گیرد.
بنده نیز به عنوان نماینده آموزش و پرورش دعوت شده بودم. از تمام مسئولان ادارات و شورایاران منطقه نیز دعوت شده بود.
حضور نمایندگان شهر تهران از جمله آقایان کواکبیان و صادقی و خانم مافی و چند نفر دیگر که بنده نمی شناختم و همچنین چند نفر از اعضای شورای شهر تهران فرصت مغتنمی بود تا مسائل و مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری آموزش و پرورش منطقه را به سمع و نظرشان برسانم.
جلسه با بیان علت بررسی و پیگیری و اتخاذ تصمیماتی درباره مهمترین مسائل منطقه شروع شد.
مهمترین مسائل منطقه را به ترتیب زیر اعلام نمودند:
● آب
● فاضلاب
● برق
● روشنایی معابر
● گاز
● بحث اتباع خارجی
● اسناد و املاک
گفتم آن روزهایی که با مدیریت پنج هزار نفر انتخابات دو منطقه را برگزاری می کنیم اولویت داریم و عزیز هستیم و ....! و الحق و الانصاف یکی یکی این مهمتربن مسایل را مطرح و درباره اش بحث و گفت و گو کردند.
مسئولان محترم جلسه اعلام کردند: از بین موارد مطروحه از سوی مردم ما این پنج مورد را مهمترین مسائل دانسته ایم.
مثلا سرکار خانم مافی نماینده محترم اعلام کردند مهمترین مسئله از نظر من "کارخانجات منطقه و فقدان علائم راهنمایی کننده مردم هنگام ورود به تهران" می باشد.
و از این دست ارزیابی ها!
من تقریبا در اوایل جلسه با جمله ای معترضه مبنی بر اینکه اگر آب و فاضلاب بحثش تمام شد اجازه بفرمایید من هم چند جمله ای از آموزش و پرورش بگویم، که قول مساعد دادند و ...
تقریبا همه آبها، فاضلاب ها و روشنایی ها و گازها را کشیدند و همه از اینکه بالاخره بعد از دوساعت به مهمترین مسائل پرداخته اند و گره ها را باز کرده اند شاد و خندان شدند و البته دیگر حوصله ها نیز سر رفت.
من هم که دو ساعت منتظر اذن مسولان جلسه بودم با به هم ریختگی و بغض و عصبانیت در پایان جلسه اعلام کردم:
آقای فرماندار، نمایندگان و ...اگر قرار شد به منطقه دیگر بروید و قرار شد به اصطلاح مهمترین مسایل آن منطقه را بررسی و پیگیری کنید، اول پرونده تربیت و آموزش و پرورش را باز کنید !
با بغض و اشک می گفتم اختلافات و عدم توافقات و جر و بحث های این جلسه به خاطر این است که شما آموزش و پرورش و تربیت را نمی بینید.
با عصبانیت می گفتم توقعم این بود که در ابتدای جلسه آقای فرماندار و نمایندگان از من به عنوان مسول تربیت بچه هایشان سوال و جواب کنند! اجازه دهند مشکلاتم را در میان بگذارم!
به خاطر اینکه گمان نکنند حرفهایم و داد و بیداد هایم شخصی است گفتم من ربوشه کسی نیستم و البته کوچک همه شما، اما نماینده قریب به چهار هزار نفر معلم و پنجاه هزار نفر دانش آموز هستم و بحثم و دردم تربیت است.
آیا واقعا بحث تربیت پنجاه هزار دانش آموز جز مهمترین مسئله های شما نبود؟!
آیا واقعا بحث کمبود فضای آموزشی به تعداد حداقل ده مدرسه در تهرانسر به اندازه آب و فاضلاب منطقه اهمیت نداشت؟!
گفتم و بار و بندیلم را جمع کردم و با اظهار ناخشنودی جلسه را ترک کردم!
گفتم جلسه را ترک می کنم تا شاید در منطقه دیگر یادتان باشد تا بحث تربیت مطرح نشود پرداختن به سایر مباحث آب در هاونگ کوبیدن است و گرفتاری ها و نارسایی های کشورمان از نوع نگاه شما به جایگاه و اهمیت و اولویت تربیت و مربی و متربی ست!
شما بزرگ ما هستید و همه اینجا از شما یاد می گیرند که کدام مسائل اولویت دارد و ....!
گفتم آن روزهایی که با مدیریت پنج هزار نفر انتخابات دو منطقه را برگزاری می کنیم اولویت داریم و عزیز هستیم و ....!
پله ها را دوتا یکی پایین می رفتم و غرولند کنان و شوخی کنان آقای پورسلیمان برادر عزیز را خطاب قرار می دادم که:
تو به خاطر اینکه معلم منطقه ۹ هستی کسی نمی تواند از ترس تو دست توی بینی اش هم بکند، پس کجایی که این مهمترین مسائل را ببینی و ...!
خدا پدر این طراح تلگرام را بیامرزد که بعد از خدا کمی آرامم کرد و ...
کانال سعید ربوشه
نظرات بینندگان
پشت صندوق آنهم شبانه روز. تنها زمانی که دیده می شویم .
مابقی نه رسالت شغل مان و نه خودمان هیچ در هیچ .
وبعد اولین نفرات حاضربرسرصندوق ها ودرآخرهم بسرزنان نظارگربر
رفتارومنتخبین خود هستید ازمست که برماست
همه این بلا ها را خود ایشان وهم نوعانشان سر منطقه آورده اند
این همه ادعای دلسوزی و شعار جای تاسف دارد
از بی توجهی سایر ارگانها نسبت به اموزش و پرورش گله مندیم ولی از اینکه زمانی در کلاس این افراد حضور داشته ایم به خود می بالیم ،از ماست که برماست
وقتی خلبانی سهمیه صندلی خود را در اختیار یک معلم میگذارد .. وقتی رئیس ممکلت خطاب به معلماش میگه اگه از حقوقتون ناراضی هستید برید.رأیتونو گرفتیم دیگه به کارمون نمیاین.
توانایی اداره یک کلاس را هم نداشتند
از خودتان که مسول ومتولی آموزش هستین چه انتظاری دارید؟جای دکر ترویم وشعار ندهیم ولباس تزویر را هم تن نکنیم...ما فرهنگیان 9 با شعارها وسخنان زیبایتان آشنا هستیم ولی وقوف کامل داریم که در حد شعار است .برای مثال در حیطه آموزش یکی از نا کار امد ترین و.... افراد منطقه معاون متوسطه شماست .کارشناس مسولان این حیطه که بمانند که نوبری هستند برای خود
در حیطه علمی وپرورشی هم انتخاب نابجای شما را دریکی از پستهای مدیریت دیدیم .بهتان هشدار دادیم گوشزد کردیم ولی........
اقای ربوشه وطیفه شما تصمیمات فرامنطقه ای نیست ویا نسخه پیچی های سرشار از شعار وقتی منطقه تحط مدیریت خودتان روی آب است ...
پس بالا غیرتا این صندلی فرهنگی را خالی کنید وبه اهلش بسپارید ....
البته اگر پثل همیشه شعار نمیدهید ...
دلسوزی برای مناطق دیگر پیش کش
مشکل از مدیریت ناکارامد و معاونین بی کفایت منطقه است که منطقه 9 را به بدترین منطقه تهران بدل کرده
انگار قصد داشتید با انتشار این مطالب گمی از آبروی رفته وآب ریخته را برگردانید.
ولی انگار این تیر در تاریکی بدتر به خودتان برخورد کرد.
وته مانده آبرویتان راهم به حراج گذاشت.
از مطالب ونظرات ارایه شده در این تارنما کاملا مشخص است پایگاه وجایگاه شما به عنوان رییس ممنطقه بسیاز سست و بی بنیان است .
دریغ از یه مطلب تعریف یا جانبداری از شما..
من جای شما بودم محترمانه صندلی رو تحویل یکی دیگه میدادم...